در داستان حضرت موسیبن عمران(ع) چنین آمده است که او با تلاشهای پیگیر خود به تدریج برستمگران پیروز شد و پرچم توحید وعدالت را در نقاط مختلف زمین به اهتزاز درآورد حضرت موسی(ع) برای نجات ملت انطاکیه راهی جز سرکوبی ستمگران و فتح آن سرزمین نمیدید برای اجرای این امر سپاهی به فرماندهی یوشع و کالب تشکیل داد و با آن سپاه به سوی انطاکیه رهسپار گردید.
عدهای از مردم نادان و اغفال شده انطاکیه به یکی از دانایان خود گفتند که موسی(ع) آمده است تا ما را بکشد و از دیارمان بیرون گرداند چاره بیندیش او پس از انجام برخی کارها و نتیجه نگرفتن از آنها چنین گفت: ما جز حیله راهی نداریم. پس برای سرکوبی سپاه موسی(ع) راه عجیبی را به مردم انطاکیه پیشنهاد کرد که همواره استعمارگران برای شکست هر ملتی از همین راه استفاده میکنند و آن این بود که مردم انطاکیه از راه اشاعه فحشا و انحراف جنسی و برگرفتن پوشش از زنان و دختران وارد عمل گردند.
او گفت: دختران و زنان را بیارایند و آنها را همراه اجناس مورد نیاز سپاه موسی(ع) به عنوان خرید و فروش وارد سپاه کنند و سفارش کرد هرگاه از سربازان سپاه موسی قصد شهوترانی با آنان را کرد مانع او نشوند و گفت: اگر یک مرد از آنان مرتکب زنا شود شما را بس است و برشما پیروز نخواهند شد.
آنها همین کار را کردند و طولی نکشید که عدهای از سپاه موسی(ع) با نگاههای هوسآلود خود به بدن نیمه عریان زنان آرایش کرده، در پرتگاه انحراف قرار گرفتند و رسوایی به آنجا کشید که کمکم براثر شهوتپرستی، ارادهها سست شد. بیماریهایی مقاربتی و طاعون زیاد گردید تا آنجا که نوشتهاند: بیست هزار و به قولی هفتادهزار نفر از سپاه موسی(ع) به خاک سیاه افتادند.