صفحه اصلی دوره بازکردن همه

۸-سازگاری با زندگی بازنشستگی، قسمت اول

متن

بسم الله الرحمن الرحیم
کارشناس: استاد باقرزاده
عنوان: سازگاری با زندگی بازنشستگی، قسمت اول

خانمی در اتاق را باز کرد و سراسیمه آمد و نشست روی صندلی و گفت: خانم دکتر به داد من برس! تمام ۲۸-۲۷ سالی که با این مرد زندگی کردم یک طرف، این ۳-۲ ماهی که بازنشسته شده یک طرف!
روز تا شب خانه است. مُدام غُر می زند، می گوید این کار را بکنید و نکنید… نه می گذارد جارو برقی را روشن کنم یا ظرف ها را بشورم و مُدام از همه چیز ایراد می گیرد. چه کار باید بکنم؟
گزارشی که این خانم می دهد نشان می دهد که این خانواده وارد دوران بازنشستگی شده است. بدون آگاهی و اطلاعات قبلی!
بازنشستگی یکی از ده اتفاق پراسترس زندگی هر انسانی است. استرسی که قابل پیش بینی است ولی معمولا کسی به فکر آن نیست.
فرد تا امروز در حال کردن است و ناگهان از فردا وارد بخش جدیدی به نام بازنشستگی می شود ولی هیچ آمادگی برای آن ندارد.
این فشار روانی و استرسی که هم به خود فرد و هم به خانواده وارد می شود باعث می شود که ابعاد مختلف زندگی شان دچار اختلال بشود و مشکلاتی برایشان رخ بدهد.
چه باید کرد؟
برای اینکه فرد بتواند از دوره بازنشستگی که می تواند یک دوره بسیار با نشاط و شادی بخش باشد و هم می شود یک دوره بشدت سخت و پرخشم و پرهیجانات منفی باشد، صحیح بهره ببرد باید نگاه و دید بازنشسته و خانواده اش نسبت به این موضوع باید تغییر کند.
فرد بازنشسته می تواند دوره بازنشستگی از این دید نگاه کند که مانند یک کوهنور و تیم کوهنوردی است. بعد از کلی مسافت و سختی رفته و به قله رسیده است و از آن بالا در حال تماشای پایین است. می بیند که آدم ها در شروع مسیر یا در حین مسیر هستند و چقدر مشکلات در پیش روی آنهاست. ولی او این ها را گذرانده و حالا به آرامش رسیده است. به جای اینکه بتواند در آن فضا به آرامش و سکون برسد و یک بازنشستگی با لذت و شادی را تجربه کند با ندانم کاری های خودش و خانواده و حتی سازمانی که درون آن کار می کرده این دوره یکی از بدترین دوره های زندگی این خانواده می شود.

محتوای درس
اسکرول به بالا