۱۰.مامان خودت باش

بسم الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد پناهیان

عنوان: مامان خودت باش!

همۀ ما دوست داریم پاک باشیم. به همین دلیل همۀ ما عیب‌هایمان را پنهان می‌کنیم. مامان خودت باش. مامان اصلاً این‌جوری نیست که سعی بکند کثیف‌کاری لباس بچه‌ را نبیند. می‌برد قشنگ تمیزش می‌کند و یک پارچ عطر هم نمی‌خواهد، ماشاءالله خودش بچه معطر است. مامان خودت باش.

یک درد بزرگ این است که بدی‌ها گوشه و کنار دل انسان پنهان می‌شوند! چرا؟ چون انسان از بدی‌ها بدش می‌آید! سعی می‌کند آنها را نبیند! به جای اینکه سعی کند آنها را نداشته باشد، سعی می‌کند آنها را نبیند. نه آقا ما پاک می‌کنیم. حالا پاک کردن چون سخت است، بعد انسان هم عجله دارد می‌گوید فعلاً پنهان کنم. و بعد دیگر پنهان می‌شود دیگر.

انسان موجودی است که چون به پاکی‌ها علاقه دارد عیب‌های خودش را پنهان می‌کند. اینقدر پنهان می‌کند که انکار می‌کند. اینقدر انکار می‌کند که خودش را پاک تلقّی می‌کند. یک رفتاری ما داریم به عنوان رفتار دفاعی، آدم‌ها از خودشان دفاع می‌کنند. مثلاً اینجا یک کمی زمین خیس است یک لیوان هم افتاده. شما نریختی، همین نشستی کنارش. می‌گویم که آقا آب را این‌جوری چرا ریختی زمین؟ آقا من نریختم! حالا اگر ریخته باشد چه؟ آخر اینجا جای آب گذاشتن است؟ آدم‌ها از خودشان دفاع می‌کنند. نکرده باشد که می‌خواهد بزند تو را. آقا چرا آب را ریختی؟ من نریختم. حرف دهانت را بفهم. می‌خواهد بزند. ریخته باشد یک توجیه می‌کند، رفتار دفاعی. نه آخر می‌دانی؟ رفتار دفاعی همان بیماری‌ای است که عیب‌های آدم را از چشم آدم پنهان می‌کند و کسی عیب پنهان کرد بدبخت است! بدبخت!

چه کسانی می‌خواهند عیب‌های پنهان خودشان را پیدا کنند ؟ هر کسی می‌خواهد این کار را انجام بدهد. یک دستگاهی هست زباله‌ها را تبدیل می‌کند به انرژی، آن دستگاه دستگاهی است لیزر در آن استفاده می‌شود. عیب‌هایت را بنویس بگذار روی کاغذ جلویت با لیزر نگاهت بگو تو این هستی، خجالت نمی‌کشی؟ تو این هستی. درست می‌شود. انرژی می‌شود. می‌خواهم داد بزنم می‌شود چهل سال عبادت! «ذَمُّکَ لِنَفسِکَ أفضل مِن عبادَتکَ أربعینَ سَنَه»؛ می‌گویی وای بر من! خجالت بکش! می‌شود چی؟ می‌شود چهل سال عبادت! خدا می‌فرماید عیب‌های تو مثل آشغال‌هایی می‌ماند که در وجودت هست. اینها را پنهان نکن، اینها را با استغفار بریز بیرون. هر جایی هم نریز. بیا یک جایی بریز که من بتوانم نابودش کنم. درِ خانۀ خود من بریز. درِ خانۀ خدا کثیف می‌شود! می‌گوید من تمیزش می‌کنم. من طاهرم. من می‌توانم دفن‌شان کنم. بیا. نه پنهان کن در کمد، بوی تعفّنش پر می شود. قشنگ کاردک بکش تمیز کن، بردار بیاور. بیاور بده خودم، از بین می‌برم.
  بدی‌ها گوشه و کنار دل انسان پنهان می‌شوند! چرا؟! چون انسان از بدی‌ها بدش می‌آید! سعی می‌کند آنها را نبیند! به جای اینکه سعی کند آنها را نداشته باشد، سعی می‌کند آنها را نبیند. مامان خودت باش. مامان اصلاً این‌جوری نیست که سعی بکند کثیف‌کاری لباس بچه‌ را نبیند. می‌برد قشنگ تمیزش می‌کند و یک پارچ عطر هم نمی‌خواهد، ماشاءالله خودش بچه معطر است. مامان خودت باش.