صفحه اصلی دوره بازکردن همه

۱۴- دستیابی به حقیقت- قسمت اول

متن

بخش سیزدهم

اعوذبالله من الشیطان الرجیم، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم الحمدلله رب‌العالمین و الصلاه و السلام علی خاتم الانبیاء اول المرسلین ابی القاسم المصطفی محمد اللهم صل علی‌محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام‌علیکم وقت شما به خیر باشد. امیدوارم مباحثی که تا الان مطرح‌شده مفید و قابل‌استفاده باشد ما تا الان چهار جلسه را با هم داشته‌ایم در خصوص چیزهایی که درباره فضای مجازی نمی‌دانیم و باورهایی که درباره فضای مجازی داریم عموماً نادرست است. دوتا باور را تا اینجا با هم مرور کردیم: یک باور درباره‌ی محترم و ایمن بودن اطلاعات و حریم خصوصی در فضای مجازی. یک باور نادرست دیگر هم وجود اختیار و آزادی در فضای مجازی است.

 باور سوم که در این جلسه می‌خواهیم ناظر به آن صحبت کنیم و عرض کردیم در اواخر جلسه قبل که اساساً این باور سوم به دلیل آن دو باور غلط قبلی درست می‌شود و آن هم این که ما حس می‌کنیم می‌توانیم به حقایق ایران و عالم و کشورهای دیگر از طریق فضای مجازی دست پیدا کنیم. بر اساس این تلقی نادرست درباره فضای مجازی این گزاره‌ها در زبان و فکر مردم جاری می‌شود و می‌گذرد که ما به‌وسیله فضای مجازی می‌توانیم بفهمیم در دنیا چه خبر هست و با فضای مجازی به اطلاعات دنیا و همه اطلاعات دسترسی داریم. اگر فضای مجازی نبود هرگز متوجه وخامت اوضاع کشور نمی‌شدیم. باوجود فضای مجازی متوجه شدیم کشور ما چقدر بدبخت و عقب‌افتاده و بیچاره است. یا من با گوگل و اینستاگرام فهمیدم همه پیشرفت کردند غیر ما و هرچه می‌بینم درست است و نیازی هم به تحقیق و بررسی ندارد اینجا مطرح شد دیگر چه نیازی به تحقیق دارد؟

 مجدد تأکید می‌کنم آن دو تا باور غلط موجب ایجاد باور غلط بعدی می‌شود که جریان آزاد اطلاعات در فضای مجازی وجود دارد، خوب نیست وقتی طرف قانون دارد و طبق قانون دارد مدیریت می‌کند. یعنی جریان آزاد اطلاعات نیست. خب اما بااین‌حال بگذارید یک مقداری دقیق‌تر بررسی کنیم معمولاً نمی‌گوییم همیشه بلکه معمولاً ما از طریق نرم نرم‌افزار می‌رویم به اطلاعات دسترسی پیدا می‌کنیم: شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها، موتورهای جستجو و دانشنامه، دانشنامه مثل ویکی‌پدیا. حالا ابزارهای دیگر هم هست سایت میو و این‌ها ولی معمولاً این سه تا هست. عموماً توسط این سه تا ما به اطلاعات دسترسی پیدا می‌کنیم.

خب سؤال اولی که مطرح می‌کنیم جوابش هم مشخص است. چون گفتیم تأکید کردیم آیا اینجا جریان آزاد اطلاعات وجود دارد؟ خب نه دیگر! نیست دیگر! آیا مدیران فضای مجازی اجازه می‌دهند هر چیزی بگوییم؟ مطرح کنیم؟ نشر بدهیم؟ نه اجازه نمی‌دهند! آنها که در بخش دوم {گفتیم} منتهی سؤال اصلی این که چگونه این کار را می‌کنند؟ قبل از این‌که وارد این سؤال بشویم بد نیست که به این مسئله توجه کنیم: مدیران فضای مجازی خیلی چیزها درباره ما می‌دانند،

. گفتیم که یک مرور کنیم، یک یادآوری کنیم و چه بازی می‌کنیم؟ در هر بازی تعامل ما با عناصر بازی چگونه است؟ چه نرم‌افزاری استفاده می‌کنیم؟ و در اینترنت دنبال چه می‌گردیم؟ ابهامات و سؤالاتمان علاقه‌مندی‌هایمان چیست؟ و شبکه ارتباطی ما شامل چه کسانی می‌شوند؟ شخصیت پنهان داریم یا نداریم؟ کی می‌خوابیم؟ کی بیدار می‌شویم؟ و به چه چیزی علاقه داریم؟ روش تأثیرگذاری بر ما چیست؟ یعنی ما کل آن شخصیت خودمان را در اختیار طرف مقابل قرار داده‌ایم؟ پس او این امکان را دارد که شهر به شهر، صنف به صنف، سن رده‌بندی شده است، سن به سن یعنی نوجوان کودک بزرگسال، جنس به جنس، خانم و آقا می‌تواند مدیریت کند. کشور به کشور، یا ایدئولوژی، مسلمان مثلاً مسیحی، یهودی، آتئیسم و غیره. می‌تواند به هر کدام درواقع بر اساس آن سلایق کلی یا جزئی، اطلاعات و اخبار شخصی‌سازی شده بدهد و می‌داند چگونه با هر کدام چه جوری تعامل کند. این خیلی امکان ویژه است. حالا برویم این سؤال را جدی‌تر بررسی کنیم: اینها چگونه این کار را می‌کنند؟ آن روش را می‌خواهیم پیدا کنیم و این‌که چرا این امکانات دارند به‌خاطر آن دسترسی هست و آن اطلاعاتی که از ما دارند.

اما چگونه این کار را می‌کنند؟ برویم سراغ موتورهای جستجو به‌عنوان مهم‌ترین منبع اخذ اطلاعات. چون گوگل به‌عنوان‌مثال اولین سایت ایران و جهان است، هم تو جهان اولین سایت هم تو ایران در اغلب کشورهای دنیا، گوگل رتبه‌ی یک را دارد. ۹۷ درصد جستجوها در اینترنت توسط گوگل دارد انجام می‌شود واقعیتش این هست که یک موتور جستجو مثل یک استاد راهنماست و ما هر سؤالی داریم اینجا مطرح می‌کنیم او به ما جواب می‌دهد. اساساً نوع نگاه ما را تنظیم می‌کند به پدیده‌ها، می‌نویسیم؛ مثلاً فرض بفرمایید اسب: هر چیزی درباره اسب گوگل به ما معرفی کند، ما همان قدر مثلاً فرض کنید که اگر تنها راه دریافت اطلاعات ما درباره اسب‌ها فضای مجازی باشد؛ ولی اگر خودمان بیرون اطلاعاتی داشته باشیم خب آن هم جزو منابع اطلاعاتی ماست. واقعیتش آن نگاه کلی ما نسبت به پدیده‌ها حتی نگاهی جزئی را اطلاعات جزئی را تعیین می‌کند ما راجع‌به هر کشوری هر قومی هرجایی می‌خواهیم یک چیزی بدانیم می‌رویم از گوگل می‌پرسیم و دیگران می‌خواهند درباره‌ی ما بدانند از گوگل می‌پرسند.

محتوای درس
اسکرول به بالا