کلیپ
پادکست
متن
بخش هجدهم
واقعاً با مدیریتی که ویکیپدیا و گوگل میکنند ما نسبت به پدیدههای مختلف برداشتهای بسیار غلطی خواهیم داشت. شبکههای اجتماعی هم کارهایی دیگری میکنند که کار را بدتر میکند. بهعنوانمثال مسئله هشتگ بازی در توییتر یک توضیحی میدهیم، هشتگ بازی چرا؟ چون واقعاً هشتگ بازی؛ یعنی واقعاً بازی است.
ببینید بارها شده دستگاههای فرهنگی آمدند ادعا کردند. برخی از چهرههای مشهور که ما موفق شدیم فلان هشتگ را ترند کنیم، هشتگ که تیتر است. وقتی روی این هشتگ در توییتر کلیک میشود محتواهای مرتبط با این هشتگ برای مخاطبین در سراسر جهان به نمایش درمیآید. پس هشتگ فقط یک تیتر است، ما میتوانیم تیتر بزنیم اسلام ذیلش علیه اسلام بنویسیم. میتوانیم بنویسیم اسلام ذیلش به نفع اسلام بنویسیم. میتوانیم بنویسیم عدم آزادی در اسلام که تیترش منفی است؛ ولی پایینش از آزادی، آزادی درست و انسانی و اسلامی دفاع کنیم. نتیجه آن نشر مطلب آن هم منفی باشد.
تیتر بیانگر همه چیز است پس هشتگ تیتر است؛ مثلاً هشتگهایی مثل آخرین منجی و امثالهم که تعداد نفرات زیادی آمدند مشارکت کردند و این را تیتر کردند. این تیتر اینقدر تکرار شد که ترند شد فقط ما نبودیم که از آن تیتر استفاده کردیم؛ بلکه افرادی که در آلبانی هستند. تیرانا، و یا در سعودی آنها هم همین هشتگ را زدند.
میدانید چرا این کار را میکنند؟ چون ما قبل از آن عملیات تبلیغی را لو میدهیم. از قبل میگوییم که قرار هست دو هفته بعد، یک هفته بعد. یک ماه بعد در فلان ساعت در فلان تاریخ این تیتر را ترند کنیم. خبر میدهیم. طرف مقابل چهکار میکند؟ از همین هشتگ استفاده میکند. ما محتوای خوب مینویسیم او محتوای بد مینویسد. خوب پیش میروند. فرض کنید مخاطبی که مثلاً در نروژ نشسته. یک مخاطب در آلمان نشسته این هشتگ را که ترند میشود در توییتر خبر میشود. خبر میدهیم. یا در اینترنت کلیک میکند روی هشتگ، اینجا آن مدیریت توییتر و هوش مصنوعی میآید وسط میدان. هشتگهایی که از تیرانا و سعودی و امثالهم آمد محتوای او را به مخاطبین جهانی نشان میدهد. در حقیقت کاری که میکنیم ما با این ترند بازیهای به این شکل، عملیات توییتری میکنیم که شبهات دربارهی آن موضوع که هشتگ زدیم بهشدت در سراسر جهان نشر پیدا میکند. بعد به این کار افتخار هم میکنیم.
برعکس چند مثال بزنم در ایام اغتشاشات ۱۴۰۱ هشتگ مهسا امینی در ایران ترند شد خوب الان مثلاً ضدانقلاب بیاید بگوید که ما موفق شدیم هشتگ مهسا امینی را در ایران ترند کنیم. این یک تیتر بود. زیر آن کلاً به نفع نظام بود. یعنی مدیریت شده بود. این توهم ترند بازی در شبکههای اجتماعی که منجر میشود کسی که خیلی هم محبوب است به دلیل اشتباه در شناخت فضای مجازی بگوید که توییتر دست بچه انقلابی است به چه دلیل؟ به دلیل ایجاد توهم اکثریت ایجاد توهم تأثیرگذاری
ما یک چیز داریم مثل فیلترینگ حبابی. فیلتر حبابی چیست؟ وقتی وارد فضای مجازی میشویم در اینستاگرام، در فیسبوک، یا توییتر با افکار و ایدهها و… بالاخره پروفایل دارم. مطالبی را مطرح میکنم. اطلاعاتم در گوشی من مشخص است . وقتی میروم یک حرف مطرح میکنم. او بهصورت خودکار سایر همفکران من را به من وصل میکند. مطالب آنها را برای من میفرستد. مثلاً من را به آنها میرساند و یک شبکهای شکل میگیرد اینجا فقط من نیستم که میگویم؛ مثلاً موز رنگش تیره است. همه موزها رنگش تیره است، نیست. ولی حالا من دارم ادعا میکنم که من چهارتا موز خریدم هر چهارتا اینجور بود. از این به بعد اگر بگویم همه موزها رنگش تیره است. هزار نفر، دو هزار، نفر ۱۰۰ هزار نفر دیگر توهم دارند. همه عوض میشویم خوب. بد این توهم ما را برمیدارد که همه عالم، همه آدمها در این توییتر، در این فیسبوک یا یوتیوب مثل من دارند فکر میکنند و ما غالب هستیم. اکثریت هستیم.
همزمان کسانی هستند که میگویند ما موزهای چندرنگ داریم. موز سفیدرنگ داریم. موز تیره داریم. در رنگها متنوع. فقط تیره نیست چند صدهزار نفر باشند چند ۱۰ میلیون است و آنها میگویند همه مثل ما فکر میکنند. اکثریت هستند. واقعاً چون از ما خیلی بیشترند ولی هر دو طرف فکر میکنند همه مثل او فکر میکنند.