صفحه اصلی دوره بازکردن همه
1 از 2

۳۳-بررسی ریشه‌های کاهش فرزندخواهی(قسمت دوم)

متن

بسم الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد وافی  

عنوان: بررسی ریشه‌های کاهش فرزندخواهی(قسمت دوم)

در جلسه قبل ادعا شد که اگر ما به ریشه‌ها نپردازیم نمی‌توانیم معلول‌ها را حل کنیم. الان معلول چیست؟

  • فرزند نخواستن
  • فرزند نیاوردن

علت چیست؟

بررسی نمی‌شود و در راهکارها هم به آن اشاره نمی‌شود و نتیجتاً شما می‌بینید سال‌به‌سال جمعیت ایران روبه‌کاهش است. سال‌به‌سال تعداد فرزندآوری کمتر می‌شود. سال‌به‌سال آمار سقط‌جنین بالاتر می‌رود.

چون ما علت‌ها و ریشه‌ها را دقیق بررسی نکردیم.

۴ مورد بیان شد:

  • ترس‌ها
  • جهل‌ها
  • تجربه‌ها
  • سبک‌ها و عادت‌ها

و آخرین مورد که باید بیان بشود: تحمیل‌هاست.

ترس‌ها برای چه در انسان ایجاد می‌شود؟ خود این ریشه، ریشه دارد.

  • گاهی اوقات به‌خاطر حرف مردم است.
  • گاهی اوقات به‌خاطر عدم اعتمادهای ما به خداست.

چقدر زیبا خداوند متعال در قرآن این ریشه را می‌زند. در دوران امروز یا آینده کسی که می‌خواهد ازدواج کند باید ۵۰۰ میلیون خرج عروسی کند، فلان قدر طلا و جهیزیه بخرد. چه دختر و چه پسر که اینها باعث می‌شود به قولی دل انسان خالی بشود. مخصوصاً اگر اطرافیان اهل این خرج‌های سنگین باشند.

قرآن چه‌کار می‌کند؟ می‌آید و دل انسان را پر می‌کند.

  • وَأَنکِحُوا الأَیامى مِنکُم وَالصّالِحینَ مِن عِبادِکُم وَإِمائِکُم  إِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ  وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (سوره نور، آیه ۱۲)
  • مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است!

پدرها و مادرها دقت کنید که وَأَنکِحُوا یک فعل امر است. گاهی اوقات ما نمی‌دانیم که ازدواج برای جوانان ما واجب است. نه مستحب!

رساله را باز کنید و ببینید که مراجع تقلید می‌گویند: اگر خوف گناه باشد، خود گناه را نمی‌گویند؛ بلکه خوف آن را می‌گویند که اگر باشد ازدواج واجب است.

وَأَنکِحُوا ….

تو ازدواج کن اگر فقیر ماندی من خودم جبران می‌کنم این تعبیر خداوند است.

جوان امروزی می‌گوید: بی نیازم می‌کنی؟ یعنی کیسه پول می‌اندازی؟

از پدران و بزرگان خود بپرسید که چند نفر از آنها وضع مالی‌شان خوب بوده است. باور کنید که شاید الان راست و حقیقت را نگویند؛ ولی در جیبشان هیچ‌چیزی نداشتند.

ازدواج که کردند همه چیز به دنبالش آمد. فرزند که آوردند همه چیز را به دست آوردند.

بنابراین، یکی از ریشه‌های مهم این ترس عدم اعتماد ما به سد محکمی به نام خداوند است.

راه‌حل چیست؟

زیاد از تجربه‌های قدیمی‌ها و حتی جدیدی‌ها استفاده کنیم و در جمع‌ها بیان بشود. وقتی اینها بیان بشود ترس مردم ریخته خواهد شد.

محتوای درس
اسکرول به بالا