طنز ۱۸
بلبلیش که بلبلی صدای خوبی داشت. وقتی میخواند لذت میبردیم، اما وانمود میکردیم که دوست نداریم او بخواند و میگفتیم: «از صدات خوشت میآد؟ برو بیرون چادر. آن طرف خاکریز برای سربازهای عراقی بخوان!» و او میگفت: «چهقدر بندهی ناشکری هستید. مثل بلبل برایتان میخوانم، آنوقت شما این حرفها را