
لالایی تازه
مادر گفت: من لالایی تازه ای خواهم ساخت! من در گوش نوزاد دلبند خویش، حدیثی تازه تر خواهم گفت من قلب کوچک دردانه خود را، با رئوف ترین قلب عالم، پیوند خواهم زد. و من خواب کودک خویش را شیرین ترین خواب عالم خواهم کرد من لالایی تازه ای خواهم
3 مقاله
مادر گفت: من لالایی تازه ای خواهم ساخت! من در گوش نوزاد دلبند خویش، حدیثی تازه تر خواهم گفت من قلب کوچک دردانه خود را، با رئوف ترین قلب عالم، پیوند خواهم زد. و من خواب کودک خویش را شیرین ترین خواب عالم خواهم کرد من لالایی تازه ای خواهم
سیاه روتر از آنم که جرات کنم به سپیدارها نزدیک شوم، بی مایه تر از آنم که داراییم کفاف خریدن یک شاخه لبخند را برای لبانت بدهد. دلم هر جایی تر از آن است که بتواند شبی، ساعتی یا حتی به قدر چند جمله ای با تو خلوت کند. اما
یا رسولالله، پدر جان، دریغ و آه از فراق تو، ای پدر چه بسیار بزرگ است تاریکی و ظلمتی که در مجالس پس از تو مشاهده میگردد، و من دورمانده از جناب تو دریغ و افسوس میخورم که هرچه زودتر نزد تو آیم. پدر جان! در عزای تو، اباالحسن امیرالمؤمنین