طی سالهای اخیر کودک آزاری که یک نوع پدیده ناهنجاراجتماعی است در جوامع مختلف فراگیر شده است. این ناهنجاری اجتماعی متاسفانه در جامعه ما هم دیده میشود و ما بعضاً شاهد وقوع آزارهای جسمی و روحی و حتی جنسی فراوان از سوی افراد مختلف برروی کودکان هستیم و در این میان حتی شاهد آن هستیم که این آزار و اذیتها از سوی نزدیکترین افراد مانند پدر و مادر کودک صورت میگیرد. در بعضی از موارد کودک آزاریهای رخ داده منجر به مرگ کودک میشود و سرانجامی تلخ، هم برای فردی که مورد آزارواذیت قرار گرفته و هم فردی که این عمل ناهنجار و سخیف اجتماعی را مرتکب شده است رقم میخورد. کودک آزاری در جوامع مختلف مربوط به طبقه اجتماعی خاصی نمیشود و فقر فرهنگی به اندازه فقر اقتصادی میتواند دخیل باشد به نحوی که مساله کودک آزاری در بین افراد تحصیلکرده و با بضاعت مالی خوب هم دیده میشود. اما در واقع اکثر کودک آزاریها در طبقات پایین دست جامعه رخ میدهد.
کودک آزاری تحت تأثیر عوامل مختلفی صورت میگیرد که از مهمترین عوامل آن میتوان فقر فرهنگی و اقتصادی را نام برد. اکثر کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار میگیرند در خانوادههای فقیر و پرجمعیت زندگی میکنند که گاها اعتیاد یا طلا ق پدر و مادر هم مزید بر علت میشود.
البته ناگفته نماند در اکثر خانوادههای ایرانی و بیشتر سنتی این موضوع که تا کودک تنبیه بدنی نشود ادب نمیشود نهادینه شده است و به نوعی فرهنگ استفاده از خشونت در تأدیب و تربیت فرزندان در اکثر خانوادهها و حتی به جرات میتوان گفت در برخی مدارس وجود دارد، کمااینکه چندی پیش شاهد مرگ دانشآموزی در زاهدان بر اثر تنبیه بدنی بودیم. تداوم این خشونتها علیه کودکان در جوامع به بروز برخی از رفتارهای ناهنجار از سوی کودک مانند ترس، عدم اعتماد به نفس، عدم یادگیری درست، عدم بروز خلأ قیت و… میشود. طبق مطالعات و تحلیل تمامی موارد کودک آزاری گزارش شده در روزنامههای کثیرالا نتشار اکثر کودکآزاری ها در محیط خانه رخ داده و بیشترین گروه سنی را کودکان ۵ تا ۹ سال و سپس گروه سنی ۱۱ تا ۱۴ سال تشکیل میدهند که دختران بیشترین آزاردیدگان و پدران بیشترین آزاردهندگان بودهاند. در این میان یک عضو گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم تربیتی و توانبخشی با بیان این که روند کودک آزاری رو به افزایش است اعلام کرده است: این موضوع تا حدودی ریشه در دو رقمی شدن تورم، افزایش بیکاری و در نتیجه گسترش دامنه فقر و مشکلات اجتماعی دارد.
این در حالیست که خشونت غیرقابل اجتناب نیست بلکه در اکثر اوقات قابل پیش بینی و پیشگیری است. بسیاری از عواملی را که در کودک آزاریها دخیل هستندمی توان محدود کرد و دولتها، سازمانهای دولتی و غیر دولتی مرتبط و مردم میتوانند با پیگیری حق و حقوق کودکان و بررسی نیازهای مادی و روانی آنان خشونت علیه آنها را به میزانی قابل توجه کاهش دهند.
به گونهای که ما هر چند وقت یک بار شاهد آزارهای وحشیانه کودکان به طرق گوناگون و از سوی افراد مختلف در جامعه نباشیم که همانطور که گفته شد برخی از این کودک آزاریها تا حدی است که کودکان را تا مرز مرگ و کشته شدن میبرد. کودکی که در درجه اول انسان است و اولین و طبیعیترین حقش زندگی است; حقی که آفریدگار هستی بخش به همه موجودات داده است و ما هیچگونه حقی برای به خطر انداختن سلا متی و زندگی هیچ فردی را نداریم خصوصاً که آن فرد کودک باشد.
منبع: روزنامه – مردم سالاری