زیاد شدن عمر با حسن خلق

زیاد شدن عمر با حسن خلق

 
این روزها به هر کس نگاه می‌کنی می‌بینی که با چهره‌ای عبوس و ابروهای درهم‌کشیده در حال رفت و آمدند. بعضی‌ها آن‌چنان نگاهشان پر از خشم است که اگر خدای‌ناکرده ناخودآگاه نگاهتان به نگاهشان گره خورد احساس می‌کنی قتل یا جنایتی از شما سرزده و ناراحتی آن‌ها نیز به دیگران سرایت می‌کند. این طرز رفتار در بیشتر مواقع دلیل خاصی هم ندارد و گویا یک الگوی رفتاری شده است. هر چند اصلاً چیز خوبی نیست بعضی‌ها اسمش را جدیت می‌گذارند. بله سبک‌سری و بی‌حیای را کسی پیشنهاد نمی‌کند اما حتماً لازم نیست وقار و متانت را با خشونت نشان داد. وقتی که رمز محبوبیت‌ها و آرامش ایجاد کردن برای خود و دیگران درگرو روی خوش است، می‌توان با چهره‌ای گشاده از منزل خارج شد و با شیرینی‌ای که یاد خدا در دل ایجاد می‌کند در بین مردم عبور و مرور کرد. اگر کمی به روایات و دستورات پیشوایان دینی‌مان دقت می‌کردیم و به کار می‌بستیم هر روز در اطرافمان شاهد این همه حرمت‌شکنی داد و فریاد نگاه‌های از سر نفرت و راه رفتن‌های با تکبر نخواهیم بود که دیدن این مناظر زشت و نامیمون احساسات منفی را در وجود مردم تحریک کند.

آن‌قدر که در روایات اسلامی پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و ائمه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به مسئله تواضع و حسن خلق و ملاطفت در برخوردها و ترک خشونت در معاشرت، اهمیت داده شده به کمتر چیزی اهمیت داده شده است. بهترین و گویاترین دلیل در این زمینه روایات اسلامی است، که نمونه‌ای از آن را در اینجا از نظر می‌گذرانیم.

شخصی نزد پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) آمد، عرض کرد یا رسول‌الله اوصنی، فکان فیما اوصاه ان قال الق اخاک بوجه منبسط؛ مرا سفارش کن، فرمود: برادر مسلمانت را با روی گشاده ملاقات کن.

در حدیث دیگری از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) می‌خوانیم: ما یوضع فی میزان امرء یوم القیامه افضل من حسن الخلق!؛ در روز قیامت چیزی برتر و بالاتر از حسن خلق در ترازوی عمل کسی نهاده نمی‌شود!.

در حدیث دیگری از امام صادق (علیه‌السلام) آمده است: آلبر و حسن الخلق یعمران الدیار و یزیدان فی الاعمار؛ نیکو کاری و حسن خلق، خانه‌ها را آباد، و عمرها را زیاد می‌کند.

و نیز از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل شده: اکثر ما تلج به امتی الجنه تقوی الله و حسن الخلق: بیشترین چیزی که سبب می‌شود امت من به خاطر آن وارد بهشت شوند تقوای الهی و حسن خلق است.

در مورد تواضع و فروتنی نیز از علی (علیه‌السلام) می‌خوانیم: زینه الشریف التواضع؛ آرایش انسانهای با شرافت فروتنی است.

و بالاخره در حدیثی از امام صادق (علیه‌السلام) می‌خوانیم: التواضع اصل کل خیر نفیس، و مرتبه رفیعه، و لو کان للتواضع لغه یفهمها الخلق لنطق عن حقایق ما فی مخفیات العواقب … و من تواضع لله شرفه الله علی کثیر من عباده … و لیس لله عز و جل عباده یقبلها و یرضاها الا و بابها التواضع؛ فروتنی ریشه هر خیر و سعادتی است، تواضع مقام والائی است، و اگربرای فروتنی زبان و لغتی بود که مردم می‌فهمیدند بسیاری از اسرار نهانی و عاقبت کارها را بیان می‌کرد…کسی که برای خدا فروتنی کند، خدا او را بر بسیاری از بندگانش برتری می‌بخشد…هیچ عبادتی نیست که مقبول درگاه خدا و موجب رضای او باشد مگر اینکه راه ورود آن فروتنی است.

رفتار پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) با همنشینانش چنین بود که دائماً خوشرو و خندان و سهل الخلق و ملایم بود، هرگز خشن و سنگدل و پرخاشگر و بدزبان و عیبجو و مدیحه گر نبود، هیچکس از او مأیوس ‍نمی‌شد، و هر کس به در خانه او می‌آمد نومید بازنمی گشت. نمونه‌ای از اخلاق پیامبر (ص)
پیروزی پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) هر چند با تأیید و امداد الهی بود، ولی عوامل زیادی از نظر ظاهر داشت که یکی از مهم‌ترین آن‌ها جاذبه اخلاقی پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) بود. آن‌چنان صفات عالی انسانی و مکارم اخلاق در او جمع بود که دشمنان سرسخت را تحت تأثیر قرار می‌داد، و به تسلیم وادار می‌کرد، و دوستان را سخت مجذوب می‌ساخت.

درباره حسن خلق پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و عفو و گذشت و عطوفت و مهربانی و ایثار و فداکاری و تقوای آن حضرت (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) داستان‌های زیادی در کتب تفسیر و تواریخ آمده است.

در حدیثی از حسین بن علی (علیه‌السلام) آمده است که می‌گوید: از پدرم امیر مؤ منان علی (علیه‌السلام) درباره ویژگیهای زندگی پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و اخلاق او سؤال کردم، و پدرم مشروحاً به من پاسخ فرمود، در بخشی از این حدیث آمده است:

رفتار پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) با همنشینانش چنین بود که دائماً خوشرو و خندان و سهل الخلق و ملایم بود، هرگز خشن و سنگدل و پرخاشگر و بدزبان و عیبجو و مدیحه گر نبود، هیچکس از او مأیوس ‍نمی‌شد، و هر کس به در خانه او می‌آمد نومید بازنمی گشت: سه چیز را از خود رها کرده بود: مجادله در سخن پرگوئی، و دخالت در کاری که به او مربوط نبود، و سه چیز را در مورد مردم رها کرده بود: کسی را مذمت نمی‌کرد، و سرزنش نمی‌فرمود، و از لغزشها و عیوب پنهانی مردم جستجو نمی‌کرد. هرگز سخن نمی‌گفت مگر در مورد اموری که ثواب الهی را امید داشت،

در موقع سخن گفتن به قدری نافذ الکلمه بود که همه سکوت اختیار می‌کردند و تکان نمی‌خوردند، و به هنگامی که ساکت می‌شد آن‌ها به سخن درمی آمدند، اما نزد او هرگز نزاع و مجادله نمی‌کردند… هرگاه فرد غریب و ناآگاهی با خشونت سخن می‌گفت و درخواستی می‌کرد تحمل می‌نمود، و به یارانش می‌فرمود: هرگاه کسی را دیدید که حاجتی دارد به او عطا کنید، و هرگز کلام کسی را قطع نمی‌کرد تا سخنش پایان گیرد.
آری اگر این اخلاق کریمه و این ملکات فاضله نبود آن ملت عقب مانده جاهلی و آن جمع خشن انعطاف ناپذیر در آغوش اسلام قرار نمی‌گرفتند، و به مصداق «لانفضوا من حولک»؛ همه پراکنده می‌شدند.
و چه خوب است که این اخلاق اسلامی امروز زنده شود و در هر مسلمانی پرتوی از خلق و خوی پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) باشد. که در این صورت خشونت‌ها و نفرت‌ها و تکبرها جای خود را به محبت و انسانیت و فروتنی می‌دهد.
خداوندا! به ما توفیقی رحمت کن که ویژگیهای اخلاقی یاران راستین پیامبر (صلی اللّه علیه و آله) و اصحاب خالص او را در خود زنده کنیم.
بار الها! شدت در مقابل دشمنان محبت در برابر دوستان، تسلیم در برابر فرمان تو، توجه به عنایات خاص تو، و تلاش و کوشش برای بارور ساختن جامعه اسلامی، و پیشرفت و گسترش آن را به ما عنایت فرما. (آمین یا رب العالمین).

 

فرآوری:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا