شیطان‌شناسی از منظر قرآن

شیطان‌شناسی از منظر قرآن

خط و نشان‌های یک شیطان

حسین شمس

نام: ابلیس

ابلیس نام همان شیطانی است که سال‌ها عبادت کرده بود ولی در یک‌لحظه همه را به باد داد. قرآن بارها از آن اتفاق یاد کرده است و به ما هم تذکر داده است که فراموش نکنید: ابلیس، خود را برتر دید و کافر شد. (۷۴ سوره ص)

شکل و قیافه

قرآن چیز زیادی از شکل و قیافه شیطان نفرموده است. احتمالاً چون خیلی مهم هم نبوده است که چه ریختی است، اما در یک‌جا وقتی از درخت «زقوم» که در جهنم می‌روید، نام می‌برد، شکوفه‌های آن را به سرهای شیطان تشبیه کرده است. کسی نمی‌داند که شکوفه‌های این درخت جهنمی دقیقاً چه شکلی است اما مطمئناً خیلی دیدن ندارد! (۶۵ سوره صافات)

نسبتش با انسان

خوشبختانه یا بدبختانه، شیطان با انسان فقط یک نسبت دارد که اصلاً نمی‌شود بی‌خیال شد. یعنی هر وقت یاد شیطان افتادید به این نسبتش با همه انسان‌ها هم فکر کنید: او دشمن  انسان است! (۵۳ سوره اسراء)

توانایی‌های ویژه

شیطان به دلیل جنّ بودنش و توانایی‌هایی که خدا به او داده است، می‌تواند کارهایی بکند که انسان‌های معمولی نمی‌توانند؛ مثلاً این‌که انسان را می‌پایند بدون آن‌که دیده شوند؛ البته شیطان هرچه قدر هم که قدرت داشته باشد، خدا اسلحه‌ای به انسان داده که از پس او  بربیاید. این اسلحه را که شما هم آن را می‌شناسید، ایمان است. (۲۷ سوره اعراف)

اقوام و هم‌نشینان

درست است که شیطان واقعاً قوم و خویشی در میان انسان‌ها ندارد اما دوستانی دارد که از هر قوم و خویشی به او نزدیک‌ترند. قرآن یکی از این اقوام را ذکر کرده است که جای برادر را برای او پر کرده‌اند: اسراف‌کاران! بعضی‌ها هم به‌خاطر هنری که در به خواب زدن خود و ندیدن حقیقت دارند به مقام هم‌نشینی با شیطان می‌رسند! (۲۷ سوره اسرا و ۳۶سوره زخرف)

علت سقوط

فکر نمی‌کنم کسی باشد که علت سقوط شیطان را نداند. چون قرآن خیلی واضح آن را بیان کرده و بارها فرموده است که ابلیس خودش را برتر از آدم می‌دانست و برای همین از فرمان خدا سرپیچی کرد و کارش به جایی کشید که نباید می‌کشید. شاید دلیل تأکید قرآن بر علت سقوط شیطان این باشد که گاهی (البته بیش‌تر از گاهی) انسان‌ها هم به صفت ناشایست تکبّر و خودبرتربینی دچار می‌شوند. (۷۶ سوره ص)

محدوده تسلط

شیطان دوست دارد هر فرمانی که می‌دهد همه بی‌چون و چرا اطاعت کنند. دوست دارد طنابی به گردن انسان بیندازد و بکشاند به هر طرف که خواست. بعضی‌ها هم فکر می‌کنند شیطان چنین قدرتی دارد یعنی می‌تواند دست ما را بگیرد و به زور به جایی ببرد، اما شکر خدا،‌ شیطان چنین تسلطی ندارد؛ البته بر همه ندارد. چون برخی‌ها خودشان به دست خودشان طناب به گردن انداخته‌اند و داده‌اند دست شیطان. کسانی که شیطان را دوست خودشان گرفته‌اند چنین وضعی دارند. (۱۰۰ سوره نحل)

هدفش

هدف شیطان مشخص است: گمراهی انسان. هیچ‌چیز به‌اندازه این او را خوشحال نمی‌کند برای همین، هر چیز دیگر را فدای گمراهی انسان می‌کند. برایش مهم نیست که انسان چه موفقیت‌هایی به دست آورده باشد و مثلاً جهان را با علم و قدرتش زیر و رو کرده باشد، اگر گمراه بود، خوب است، اگر هم گمراه نبود، بد است! (۸۳ سوره ص)

بزرگ‌ترین مانعش

هیچ مانعی در برابر شیطان قوی‌تر از این نیست که خداوند نگهبانی کسی را بر عهده بگیرد. می‌پرسید مگر ممکن است؟ بله! وقتی خدا را اطاعت کردی و خودت را در همه کارهایت به او سپردی و از مرزهایی که برایت تعیین کرده، بیرون نرفتی، خدا هم از تو در برابر همه مکرها و حیله‌های شیطان محافظت می‌کند. (۶۵ سوره اسراء)

سیاست‌های اصلی شیطان

هجوم همه‌جانبه

از همه طرف هجوم می‌آورد. شاید این را تجربه کرده باشی. احساس می‌کنی از هر طرف راه را برایت می‌بندد و کاملاً توجیهت می‌کند که کاری که می‌دانی درست نیست، انجام دهی. این شگرد همیشگی شیطان است و خیلی هم به نتیجه‌ای که از آن گرفته است، می‌نازد. (۱۷ سوره اعراف)

کمین و استفاده از غفلت انسان

گاهی هم در کمین به انتظار می‌نشیند. فکر می‌کنی دست از سرت برداشته و گذاشته به راهی بروی که خدا را خوش می‌آید اما شیطان دست از سر کسی برنمی‌دارد. منتظر است یک‌لحظه چشم‌هایت روی هم بیاید یا حواست پرت شود آن‌وقت کار خودش را می‌کند. (۱۶ سوره اعراف)

گام‌به‌گام

سیاست گام‌به‌گام آشناترین سیاست شیطان است که با وجود لو رفتنش هنوز هم برای شیطان کارگشاست. چون می‌داند که انسان‌های مؤمن عقلشان کار می‌کند و به این راحتی مرتکب خطا نمی‌شوند، از خطاهای ناچیز و کوچک شروع می‌کند. وقتی طرف آلوده به آن شد، عقلش هم به‌اندازه قبل کار نمی‌کند. این‌جوری می‌رود سراغ خطایی بزرگ‌تر. جواب که گرفت نوبت خطاهای بزرگ‌تر می‌رسد تا جایی که عقل را به حالت تعطیل یا نیمه‌تعطیل بکشاند. آن‌وقت خطاهای بزرگ هم امکان‌پذیر خواهد بود. (۲۱ سوره نور)

برخی مهارت‌ها

زینت‌گری

شیطان بزرگ‌ترین هنرمند دنیاست (با عرض معذرت از همه هنرمندان عزیز) چنان قورباغه را رنگ می‌کند که هیچ بلبلی به زیبایی‌اش نرسد! کاری را که تا دیروز مثل روز، زشت بودنش برایت روشن بود،‌ امروز جوری به سر و رویش رسیده است که انگار زیباترین کار دنیاست و کارهای دیگرت را هم برایش تعطیل می‌کنی؛ البته دور از جان شما! (۴۳ سوره انعام)

وسوسه کردن

مهارت قدیمی شیطان که اولین و دم‌دست‌ترین کار او برای فریب دادن بوده، همین وسوسه است. اولین‌بار هم روی آدم امتحان کرد و بعد از آن هم هرچه بنی‌آدم در مقابل وسوسه‌هایش مقاوم‌تر می‌شد او، مهارتش را افزایش می‌داد تا «به‌روز» بماند. برای همین هنوز هم از آن نتیجه می‌گیرد و بچه‌های آدم فریبش را می‌خورند! باز هم دور از جان شما! (۱۲۰ سوره طه)

فراموشی

امان از فراموشی! البته فراموش کردن کارهای روزمره و اطلاعات درسی هم برای خودش مصیبتی است اما هیچ‌چیز بدتر و پر ضررتر از فراموش کردن مسائل اصلی زندگی انسان نیست. این‌که برای چه به این دنیا آمده‌ایم؟ این‌که بالأخره روزی خواهیم مرد! این‌که خدایی هست و… شیطان عاشق این فراموشی‌هاست. همه کار می‌کند تا یک‌لحظه هم که شده آدمیزاد این چیزها را فراموش کند. آه از این آدم! (۱۹ سوره مجادله)

وعده و آرزو

شیطان چپ و راست وعده می‌دهد. از قدیم گفته‌اند: دروغ کنتور نمی‌اندازد! یعنی کسی که دروغ گفتن برایش مهم نیست هر دروغی ممکن است بگوید. شیطان هم یک چنین موجودی است. همیشه همه‌جور دروغ کوچک و بزرگ در آستین دارد. گاهی جوری برایت آرزوها را به تصویر می‌کشد که گمان می‌کنی با همین گناه کوچک! به‌راحتی به آن می‌رسی. (۱۲۰ سوره نساء)

تهدید

گفتیم که شیطان برای تکبّرش به این حال و روز افتاده و مثل همه متکبّرها به تهدید علاقه زیادی دارد. اگر فهمید راه‌های دیگر اثر ندارد شروع می‌کند به تهدید کردن و ترساندن؛ البته نه از خودش. چون این‌جوری لو می‌رود! از چیزهایی می‌ترساند که طرف از آن‌ها می‌ترسد. مثلاً ترس از فقر و بدبختی. احتمالاً این مهم‌ترین ترسی است که شیطان از آن استفاده می‌کند چون قرآن هم به آن اشاره کرده است. (۲۶۸ سوره بقره)

تهییج و تبلیغات

شیطان دم‌ودستگاه تبلیغاتی خوبی هم دارد و از بهترین و پیشرفته‌ترین امکانات روز برای تشویق من و شما به گناه و باور کردن دروغ‌ها و شبهه‌هایش استفاده می‌کند. بگذارید این‌گونه بگوییم: او سربازان زیادی در میان رسانه‌ها و محصولات فرهنگی دارد که آماده‌اند با یک فرمانش به‌سوی شما بتازند و همه خوبی‌هایتان را غارت کنند. ( ۶۴سوره اسراء و ۴۸ سوره انفال)

و خدا به آدم بخشید

آدم وقتی توانایی‌های شیطان را دید، هراسناک شد که نکند از پس او برنیاید.

برای همین به خدا گفت: حالا که به شیطان این قدرت را داده‌ای که مثل خون من، با من همراه شود و در هیچ حال و هیچ‌جا دست از سرم برندارد، به من هم چیزی بده که با آن در مقابلش بایستم و نگذارم مرا به جهنم عذابت بکشاند.

خدای مهربان که توقع چنین درخواستی را از مخلوق زیرک خود، آدم داشت، پاسخ داد: قبول است. من برای تو و نسل تو یک تخفیف دائمی قرار می‌دهم؛ درباره کارهای ناپسند تا وقتی انجام نداده باشید آن را گناه حساب نمی‌کنم.

سپس خداوند افزود: از آن‌طرف، هرگاه کسی از شما قصد کار نیکی داشته باشد، حتی اگر موفق به انجامش نشود، آن را یک کار نیک به‌حساب می‌آورم و اگر موفق به عمل هم بشود، ده برابر پاداش برایش مقرر می‌کنم. خوب است؟

آدم از هراسش کاسته شد، اما راضی نشد و دوباره گفت:

تو را سپاس! فرصتی بیش از این بده!

خدای بخشنده فرمود: باشد! هر کس گناهی مرتکب شود اما پشیمان شود و از من بخشش بطلبد، گناهش را می‌پوشانم.

آدم که از رحمت بی‌پایان خدا خبر داشت، دوباره درخواست کرد: و از این نیز بیش‌تر!

خدای بزرگ فرمود: فرصت توبه را هم به آدمیان دادم تا اگر کسی گناه کرد و تا قبل از مرگ به‌سوی من بازگشت، او را بپذیرم.

چون به این‌جا رسید، آدم که قلبش شادمان و از رحمت خدا لبریز شده بود، تبسمی کرد و گفت: همین بسمان است.*

* برداشتی از یک روایت، الکافی (ط – دارالحدیث) ج۴، ص۲۴۱.

شیطان چرا هست؟

با استفاده از گفتار علامه محمدتقی جعفری*

حکمت آفرینش یک موجود پلید که مردم را به گمراهی بکشاند چیست؟

خدا هیچ موجودی را که ذاتاً پلید باشد، نیافریده است. حتی شیطان امکان رشد معنوی داشته است به همین دلیل قبل از خلقت آدم سال‌ها مشغول عبادت بوده، اما مثل همه موجوداتی که دارای اختیار هستند حق انتخاب داشت و او سرکشی از امر خدا را انتخاب کرد و تباه شد.

(البته وجود شیطان برای کسانی که اراده خود را به دست او بدهند مضرّ است اما برای آن‌هایی که با او مبارزه می‌کنند خیر است چون آن‌ها را با این مبارزه ورزیده‌تر می‌سازد. وجود شیطان باعث می‌شود شاگرد زرنگ‌ها بهتر شناخته شوند و رقابت برای خوب بودن شدیدتر شود.)

چرا خداوند شیطان گمراه‌کننده را بر انسان مسلط ساخته است؟

شیطان تسلطی بر انسان ندارد. شیطان تنها بر اساس استعدادها و غرایزی که در انسان هست او را وسوسه می‌کند تا دستورات خدا را زیر پا بگذارد اما خداوند در کنار این غرایز به انسان قدرت‌هایی مثل عقل را داده که وسوسه‌ها را بفهمد و به شیطان نه بگوید؛ به‌عبارت‌دیگر نه‌تنها به شیطان قدرت تسلط نداده بلکه انسان را مجهز هم ساخته البته این‌که از تجهیزاتش استفاده کند یا مرعوب و اسیر قدرت شیطان شود به دست خود اوست.

حکمت این‌که به شیطان چنین عمر طولانی داده شده است چیست؟

از برخی روایات چنین برمی‌آید که خدا در ازای سال‌ها عبادتی که شیطان داشته است این درخواست او (مهلت و عمر طولانی) را رد نکرد. اگرچه این مهلت اصلاً به نفع شیطان نبود و بر بار گناه و عذاب آخرت او اضافه می‌کرد، اما روی دیگر سکه این است که با این مهلت در حقیقت به همه انسان‌ها فرصت داده شد تا خود را در برابر این دشمن قسم‌خورده بیازمایند و هر کسی نشان می‌دهد که چه‌قدر می‌تواند در برابر او مقاومت کند.

* تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی. محمدتقی جعفری، ج ۵، ص۲۰۳.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید