هر کس که به محبت و دوستى میان خود و دیگرى اهمیت مى دهد، مخصوصا زن و شوهرى که مى دانند پایه هاى اصلى زندگى مشترک را محبت تشکیل مى دهد، مى یابد براى دوام این محبت ، امورى را که موجب کدورت و یا کمرنگ شدن محبت مى دانند بشناسند و از آنها اجتناب کنند.
بطور کلى آنچه با روح انسان ناسازگار باشد، روح را مکدر مى کند، این عوامل اگر تکرار شود و بصورت دائمى درآید، انسان را از انجام دهنده آن مکدر و نسبت به او بى رغبت مى کند و اگر شدید و عمیق باشد تبدیل به دشمنى نیز خواهد شد.
نکته مهم در این مساءله که باید نورد توجه باشد این است که : عوامل کدورت بصورت تدریجى و آرام آرام همانند موریانه ، ریشه هاى محبت را خشک ، و پایه آن را سست مى کنند.
نگاه نکنید که همسر شما نسبت به فلان مساله بى اهمیت است و اعتراضى نمى کند، آرى اعتراض نمى کند اما دلش هم نسبت به شما خالى مى شود و از علاقه وى نیز کاسته مى شود، و مى دانید که محبت و علاقه اگر برود، بر گرداندن آن به این زودى ممکن نخواهد بود.
عوامل مهم کدورت که باید از آن اجتناب شود
۱- مخالفتهاى پى در پى
صرف نظر از مخالفتهائى که شرعا و عقلا واجب است ، و باید انجام پذیرد اصولا مخالفت پى در پى در سخن ، یا عمل ، زمینه کدورت و جدائى را فراهم مى کند، مخالفت اگر پى در پى باشد، طرفین را در مقابل هم قرار مى دهد، و مخالفتهاى پى در پى در امور جزئى ، همچون موریانه اى بى خبر و آرام آرام ، کار را به کدورت مى کشد و ریشه هاى محبت را خشک مى کند، و زن و شوهر را بصورت دو رقیب در مى آورد.
زن شوهرى که به زندگى علاقه مند هستند، باید شهامت تحمل برخى سخنها یا اعمالى را که مخالف سلیقه یا نظر آنهاست داشته باشند و براى سعادت و خوشبختى خود و خانواده از انجام کارهائى که مخالفت همسر را بر مى انگیزد اجتناب کنند.
معمولا به هنگام برخورد آراء، هر کس شخصیت خود را در گرو ثابت کردن سخن خویش مى داند و شکست را هر چند از همسر و یا دوست خود، نشان تحقیر مى داند و از آن متنفر است ، در اینگونه موارد عاقل باشید، اگر در زندگى بر همسر خود اینگونه پیروز شوید، تیشه خود زده اید، و به اساس زندگى مشترک که محبت است لطمه زده اید.
سکوت و عدم مخالفت شما نه تنها نشان شکست و تحقیر نیست که علامت متانت و علاقه شما به زندگى مى باشد و همسر شما هم آن را درک و این هوش و اخلاق شما را تحسین مى کند.
۲- تحقیر عامل کدورت
فکر نمى کنم شخصى یافت شود که از تحقیر و اهانت متاءثر نشود، همه مى خواهند در نظر دیگران بزرگ و محترم باشند، آدمى از تحقیر متنفر است و طبعا از هر کسى که او را تحقیر کند نیز ناراحت مى شود و احساس کینه مى نماید، تا چه رسد به کسى که از او انتظار محبت مى رود.
نکته مهم این است که بسیارى از همسران جوان ، بطور ناخاسته و به بهانه دوستى و یکرنگى و صمیمیت و شوخى ، همسر خود را تحقیر مى کنند و این اظهار محبت تلقى مى کنند، این کار بسیار اشتباه است .
همسرانى که در رعایت احترام متقابل را نمى کنند وى یکدیگر را سبک صدا مى کنند و مخصوصا در مقابل دیگران سبک و داراى شوخیهاى ناهنجار هستند، در حقیقت بذر کدورت را در دل همسر خود مى پاشند.
رعایت احترام در عین محبت ، موجب زیاد شدن علاقه به یکدیگر است . اظهار علاقه با سخنان و رفتار سبک و ناهنجار نتیجه معکوس در بر دارد، آرى درست است که صمیمى شدن مهابت را مى برد، و عروس و داماد هرگز نباید همانند دو نفر غریبه با هم جملات ادیبانه صحبت کنند، اما این به معناى اهانت و تحقیر و تعبیراتى سبک ، مثل تو به جاى شما، و یا امر نهى هاى سبک نیست .
محبت خود را با احترام زیاد و اخلاق خوش و گذشت و خدمت نشان دهید، حفظ شخصیت در مقابل دیگران ، شما را نزد او بالا مى برد و این احساس که شما موجب سرفرازى او شده اند بیش از هر چیزى او را به شما علاقه مند مى کند.
خلاصه آنکه : هرگز انتظار نداشته باشید، حقیقت و شخصیت و کسى را تحقیر کنید و به بازى بگیرید، با این عمل حال او از شما مکدر نشود.
۳- کثافت و زشتى عامل کدورت
روانکاوان معتقدند غریزه زیبائى یکى از چهار غریزه فطرى انسان است ، و هر انسانى فطرتا زیبائى را دوست دارد، و از زشتى و کثافت گریزان است .
اگر شما به خود حق مى دهید تا از بوى گند و کثافات متنفر باشید، پس باید به همسر خود حق بدهید، تا از سر و وضع ناهنجار شما، از بوى بد یا سرو صورت و یا لباس نامرتب بودن اوضاع زشت شما و یا نامرتب بودن اوضاع زندگى ناراحت باشد.
اگر صفا مى خواهید، محبت مى خواهید باید به زیبائى و آراستگى و تمیزى اهمیت دهید، مرد به تمیز کردن لباس و بدن و امور مربوط به خود اهمیت دهد، بانوان به سر و وضع خود، و خانه و اهمیت دهند، تنبلى را کنار گذارند، و همواره سعى کنند، خانه را همچون گلستانى با صفا و تمیز جلوه دهند، خانه اى که هر گوشه آن اشغال ریخته است ، وضع لباسها و کفشها و اثاث نامنظم است و یا بچه ها ژولیده و کثیف و نامرتب هستند، و یا بوى گند از فرش و رختخواب و لباسها بر مى آید،، براى هیچکس خوشایند نیست و نشان از نالایقى همسر مى دهد، تمیزى و زیبائى و نظم و تربیت ، مى تواند عامل خوبى جهت تحکیم تو صفا بخشیدن به کانون خانواده باشد، و این مهم براى بانوان خود را مرتب کنید، مسواک را فراموش نکنید، هرگز نباید دهان و دندانهایتان بد جلو باشد و ما در فصل آینده نسبت به نظافت و پاکیزگ صحبت خواهیم کرد.
۴- صفات زشت عامل کدورت است .
راجع به زیبائى و مذمت زشتى و کثیف بودن صحبت شد، اما زیبائى باطن همان اخلاق حمیده است ، که اگر تبدیل به صفات به صفات رذیله شود عامل مهم کدورت خواهد بود اگر باور دارید که یک انسان حق دارد با استشمام بوى گند و لجن صورت ترش کند و بینى خود را بگیرد، باور کنید که همسر شما حق دارد که اگر گند و بوى برخواسته از بد دهنى شما موجب اذیت او شد رخ کند و مشمئز شود، کج خلقى ، حسد تنبلى ، کینه توزى ، بد دهنى و درشتگوئى ، بى حیائى ، زشتیها هستند که صاحبان آنها هرگز نباید توقع محبت از دیگران داشته باشند.
وقتى کسى با دیدن این صفات آگاه شود که همسرش شخص پستى است و از اخلاق انسانى بى بهره است و صفات حیوانى بر او غلبه دارد، حق دارد که احساس ناکامى و حقارت کند و بر حکم فطرت خویش که طلب کمال و خیر است از پلیدى و زشتى بیزار باشد.
آیا اگر همسر شما زیاده و پر توقع و ناشکر باشد شما ناراحت نمى شوید، آیا اگر در مقابل زحمات طاقت فرساى شما نه تنها ارج ننهد بلکه توقع هم بکند شما از او مکدر نمى شوید.
زیرکى و چالاکى مطلوب انسان است ، آن بانویى که تنبلى پیشه مى کند و از محبت همسر خویش سوء استفاده مى کند و از کارهاى روزمره زندگى در خانه شانه خالى مى کند، تیشه به ریشه خویش مى زند. براى موفقیت در زندگى تنها رفاه مادى کفایت نمیکند ، مال و جمال و مقام ، براى صفا بخشیدن به زندگى کافى نسبت همسر شما مى خواهد که با انسان زندگى کند، مبادا که با انجام کارهاى ضد اخلاقى در جامعه ، مثل بى رحمى ، بى انصافى ، بخل و حسد و ظلم و ستم و بد دهنى و مانند اینها، خود را نزد همسر خویش جانورى انسان نما معرفى کنید، اجتماع دو انسان با صفات انسانى کمال مى یابد، انسان همیشه ارزشهاى اخلاقى را ستایش مى کند، هر چند از آن بهر زیادى نداشته باشد.
پس سعى کنید، باطن خود را مثل ظاهر خویش از صفات رذیله دور کنید تا در نظر همسر خود زیبا و دوست داشتنى جلوه کنید.
تن آدمى شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت ، شغب است و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارند ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمى باش وگرنه مرغ باشد
که همان سخن بگوید به زبان آدمیت
برنامه زندگى از موسى ابن جعفر علیه السلام
موسى ابن جعفر علیه السلام فرمود:
تلاش کنید که دوران خود را به چهار ساعت تقسیم کنید، ساعتى براى مناجات با خدا، ساعتى براى همنشینى با برادران و افراد مورد اعتماد، آنها که عیب شما را به شما تذکر دهند، و از دل براى شما دلسوز و خیرخواه هستند، و ساعتى هم براى لذت و حلال باقى بگذارید، که این ساعت کمک شما براى آن ساعت است .
هرگز با خود سخن از فقر و طول عمر به میان نیاورید، چرا که هر کس به خود بازگو کند بخیل مى شود و هر کس و طول عمر را به خود تلقین کند حریص مى شود. براى خودتان بهره اى از دنیا قرار دهید، با برآوردن خواسته حلال نفس و از آنچه که به مروت شما لطمه نمى زند و اسراف هم نیست .
و کمک بگیرید با این کار – لذتهاى حلال و تفریحات سالم – بر امور، دین همانا روایت شده است که ما از نیست آنکه دنیایش راه بخاطر دینش و یا دینش را بخاطر دنیایش رها کند.
با مروت باشید
مؤ لف گوید: این حدیث شریف نکات بسیار مهم و حساسى را تذکر مى دهد، نکته مورد غفلت که این حدیث به آن عنایت فرموده است این است که فرمود: در زندگى سعى کنید حتى کارهاى حلال هم بگونه اى باشد که مروت و صفاى اخلاقى را از شما نگیرد، یعنى مبادا جوانان در اول زندگى فردى پاک و با مروت و جوانمرد باشند، اما پس از چند سال بخاطر گرفتاریهاى گوناگون ، مروت آنها را از بین برود، دیگر رحم و انصاف نداشته باشند، بخیل و محافظه کار با دروغگو و بى حیا و سنگدل بشود، هرگز بخاطر منافع ، مروت و اخلاق را از دست ندهید، هیچ معامله و درخواستى وقتى به صفات اخلاقى شما لطمه مى زند سودمند نیست .
زیان مى کند مرد تفسیردان که علم و ادب مى فروشد به نان
کجا عقل ، یا شرع فتوى دهد که اهل خرد دین به دنیا دهد