همواره در مقوله روانشناسی روابط زناشویی مباحثی مطرح بوده و هست که گاهی انسان را وادار به تامل و تفکر میکند! یقینا ما در مقاطع خاص و ویژهای از زمان بنا به مقتضیات زمانی و مکانی به این موضوع اندیشیدهایم که چرا و به چه دلیل مردان با زنان تفاوت دارند؟! بیشک همه ما به این موضوع واقفیم و آگاهی کافی و لازم داریم اما آنچه مهم است، اینکه در روانشناسی مبحثی وجود دارد تحت عنوان «تفاوتهای فردی». به این معنا که انسانها با هم از هر حیث میتوانند متفاوت باشند. حال این تفاوت در زنان و مردان در تمام ویژگیهای رفتاری، شخصیتی، جنسیت، بیان و گفتار، برخوردهای اجتماعی، روابط مابین دوستان، همکاران و… میتواند جلوهگر شود. برای اینکه بتوانیم در این راستا به بسیاری از پرسشهای به جا مانده در اذهان خودمان، پاسخی معقول و منطقی بدهیم، باید به دقت از دیدگاه روانشناسی این فرآیند را بررسی کنیم تا بتوانیم به نتایج قابل قبولی دست یابیم. یکی از مسائل و دیدگاههای رایج در روابط بین همسران که همیشه از گذشته تا به حال وجود داشته، این بوده و هست که:چرا مردان نمیتوانند به طور درست و صحیح حرف بزنند؟!
البته نمیخواهیم مردان را با این پرسش زیر سئوال ببریم ولی تحقیقات و پژوهشهای روانشناسی این مقوله را به اثبات رسانده که اساسا مردها نسبت به زنها آنگونه که میبایست درست صحبت کنند، نمیتوانند و به همین دلیل باعث شده روانشناسان از دیدگاههای گوناگون به بررسی این رویکرد بپردازند. براساس پژوهشهای انجام شده اینچنین برمیآید که هزاران سال است که میدانیم مردان در مقایسه با زنان، همصحبتهای خوبی نیستند! دختربچهها نه تنها زودتر از پسربچهها شروع به حرف زدن میکنند، بلکه دامنه لغات و واژههای یک دختربچه سه ساله تقریبا دو برابر یک پسربچه همسن و سال اوست! همچنین حرف زدن آنها نیز صددرصد قابل فهم و درک است. این مقولهای است که تحقیقات روانشناسان و گفتاردرمانگران نشان میدهد. حال برای توضیح بیشتر سعی داریم که اندکی از دیدگاه فیزیولوژی مغز به این مقوله بپردازیم. اساسا برای مردان حرف زدن و صحبت کردن، مهارت مهم، حیاتی و اساسی مغز به حساب نمیآید! این فعالیت مربوط به نیمکره چپ مغز میشود و منطقه خاصی ندارد. بررسیها و پژوهشهای انجامشده در افرادی که ناحیه چپ مغزشان دچار آسیبدیدگی شده، نشان میدهد که بیشتر اطلاعات کلامی و گفتاری مردان در عقب نیمکره چپ و بیشتر اختلالات کلامی و گفتاری زنان در جلوی نیمکره چپ رخ میدهد! بررسی پژوهشگران نشان داده که تقریبا تمام نیمکره چپ مردان هنگام صحبت کردن فعال میشود تا مرکزی برای سخن گفتن پیدا کند ولی موفقیت چندانی حاصل نمیکند به همین دلیل مردان در صحبت کردن توانمند نیستند.
برای اینکه شما را با این موضوع بیشتر آشنا کنیم، به یک مثال که البته واقعیت هم دارد، اشاره میکنیم. زمانی که مردان دور هم جمع میشوند تا به عنوان مثال یک مسابقه فوتبال را با هم ببینند، تنها صحبتهایی که ممکن است بین آنها رد و بدل شود، این است که: آن چیپس را بیاور، تخمه را بده بخوریم، غذا سفارش بده، یک نوشیدنی خنک بیاور و… حال اگر بخواهیم همین مثال را در مورد زنان به کار بگیریم، مشاهده خواهیم کرد که وقتی زنان برای دیدن یک برنامه تلویزیونی یا یک فیلم تماشایی دور هم جمع میشوند، شاید به جرات بتوان گفت که دیدن آن فیلم یا برنامه تلویزیونی، تنها بهانهای بیش نمیتواند باشد و تنها دلیل صحبت کردن با هم و لذت بردن از آن لحظات است!
حال خودتان قضاوت کنید که آیا این مقوله در شما و همسرتان و نیز سایر دوستان و آشنایان صدق میکند یا خیر؟!
روشهای طلایی
لطفا توجه کنید
مردان بیشتر مواقع کارت تبریکی را انتخاب میکنند که روی آن جملات صمیمانه، عاشقانه و دوستداشتنیتری نوشته شده باشد! شاید این انتخاب آنان به این دلیل است که همحرف دلشان را به همسرشان به نوعی زده باشند و هم اینکه دیگر روی آن کارت تبریک، جایی برای نوشتن جملهای از جانب خودشان با دستخط خودشان وجود نداشته باشد!
جالب است نه! ولی باور کنید که واقعیت دارد و همیشه این موضوع ذهن خانمها را به خود معطوف داشته است.
پس، خانمها یادتان باشد که «مردان برای شکار به تکامل رسیدهاند، نه برای صحبت کردن!» خانمها یادتان باشد که «خریدن یک هدیه یا یک کارت تبریک برای مردان اصلا کار سخت و دشواری نیست، بلکه آنچه مهم است اینکه آنها از نوشتن جملات عاشقانه بر روی آن به نوعی بیزار و گریزانند!» خانمها یادتان باشد که «اگرچه مردان حرف دلشان را شاید به شما نگویند، ولی این به معنای این نیست که شما برداشت منفیگرایانه در ذهن خود، نسبت به همسرتان خلق نمایید. بدانید که آنان سرشت و طبیعت وجودشان چنین است. به عبارتی این موضوع از گذشته و دیرباز تا به امروز بوده و از اکنون تا آینده نیز ادامه خواهد داشت. پس اصلا نگران و ناراحت نباشید.»
و کلام آخر اینکه زندگی منشوری است در حرکت دوار! زیر این آسمان آبی باید زندگی کرد. باید عاشقانه زیست و یکدیگر را خالصانه دوست داشت! زندگی زیباتر از آن است که حتی تصورش را میکنید. زندگی جاری و ساری است، به شرط آنکه شما خود را با مسیر حرکت این رودخانه پر از آب، وفق دهید، نه اینکه به قول معروف برخلاف جهت حرکت آب شنا کنید. زندگی فرصت ما شدن جداییهاست! زندگی به مانند یک رویا زیباست! پس بیایید با یکدلی، یکرنگی، همدلی، همنوایی و عاشقانه بودن، قدر یکدیگر را به خوبی بدانید. اگر همسرتان کم حرف میزند یا درست صحبت نمیکند، از او ایراد نگیرید. هر انسانی نقاط ضعف و قوتی دارد که در زندگی مشترک باید آنها را ترمیم و بازسازی کند! اساسا فلسفه وجودی زندگی مشترک همین است که انسان به تکامل برسد و نیز به آرامش روانی وروحی! پس با یکدیگر مهربانانه، صادقانه، عاشقانه و خالصانه برخورد کنید. اگر شوهرتان نمیتواند بیان خوبی داشته باشد به او بیاموزید. تصور نکنید که او نمیتواند! این طرز فکر اشتباه است. نقاط ضعفش را به او گوشزد کنید و درصدد رفع آنها برآیید. زندگی مشترک، یعنی یک تعامل پایاپای، زندگی مشترک همان گونه که از نامش پیداست، یعنی تشریک مساعی، شرکت نمودن در تمام جوانب و مسائل زندگی. پس شما ایرادهای او را برایش توضیح دهید و با بیانی دوستانه و صمیمانه او را کمک کنید تا بتواند بر نقاط ضعف خویش فائق آید. خود شما نیز شاید اشتباهات و نواقصی در رفتار و گفتارتان داشته باشید که خودتان از وجود آنها بیخبرید. آن زمان است که شوهرتان به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید، درصدد رفع آنها بر آیید.عاشقانه یکدیگر را دوست بدارید و بدانید که زندگی زیباتر از آن است که ما اکنون دربارهاش میاندیشیم و به قول استاد محمدعلی بهمنی:
آن سان که میخواهد دلت با من بگو آری
من دوست دارم، حرف دل را بر زبان ای دوست!
و به قول سهراب سپهری: «تا شقایق هست، زندگی باید کرد!»