ارتدکس چگونه و چرا به وجود آمد؟

ارتدكس چگونه و چرا به وجود آمد؟

ارتدکس چگونه و چرا به وجود آمد؟
پاسخ : اکثر قریب به اتفاق مسیحیان جهان، در یکى از سه شاخه ى مهم مسیحیت، یعنى کاتولیک، ارتدکس و پروتستان جاى مى گیرند. آشنایى با این سه فرقه و اختلاف بین آنها در مطالعات مسیحیت شناسى، اهمیت ویژه اى دارد. واژه ى ارتدکس (Orthodox) از دو کلمه ى یونانى «Ortos» به معناى «درست» و «doxa» به معناى «عقیده» ترکیب شده است; بنابراین این واژه را مى توان «راست دین» یا «درست عقیده» ترجمه کرد.[۱]
پیدایش فرقه ى ارتدکس قبل از آن که ریشه ى اعتقادى داشته باشد، منشأ جغرافیایى داشته و حاکى از جدایى است. مهم ترین جدایى در تاریخ مسیحیت در اواخر قرن پنجم میلادى، هنگام تجزیه ى روم به بخش شرقى و غربى، پیش آمد. کلیساى رم مرکز بخش غربى مسیحیت بود و معتقد بود که باید رهبرى تمام اسقف هاى جهان را برعهده داشته باشد; چون اعتبار خود را از «پطرس رسول» مى گرفت.[۲] مسیحیت شرقى که مهم ترین کلیساى آن کلیساى قسطنطنیه بود، پنج مرکز مهم مسیحیت، یعنى اورشلیم، انطاکیه، رم، اسکندریه و قسطنطنیه را از نظر اعتبار و اقتدار برابر مى دانست.[۳] کلیساى بخش غربى، کشورهاى فرانسه، اسپانیا و برخى از کشورهاى دیگر اروپایى را شامل مى شد و بخش شرقى، علاوه بر یونان، برخى مناطق اروپاى شرقى، کلدانیان، سریانیان، ارمنیان، مارونیان، حبشى ها و سایر اهالى شرق جهان مسیحیت را در بر مى گرفت. کلیساى غرب را به دلیل این که مرکزش در ایتالیا بود و هم چنین زبان رایج در بخش غربى زبان لاتینى بود، «کلیساى لاتینى» مى گفتند; کلیساى شرق را هم «کلیساى یونانى» مى گفتند، چون یکى از مراکز مهم کلیساى شرق در یونان قرار داشت و زبان رایج در این بخش هم یونانى بود و به همین دلیل، کلیساى ارتدکس، ترجمه ى «یونانى» عهد عتیق را برگزید، در حالى که در کلیساى غرب بر متن «لاتینى» کتاب مقدس (ترجمه ى «ولگانا») اصرار مى شد.[۴] امروزه مسیحیان روسیه، یونان، بلغارستان، صربستان، آلبانى، رومانى و پرو، کلیساى ارتدکس اند. کلیساهاى محلى کوچک تر، یعنى کلیساى سوریه، گریگورى ارمنى، قبطى (مصر) و اتیوپى هم منصوب به این شعبه از مسیحیت هستند که تفاوت هایى جزئى در روش و عمل با یکدیگر دارند.[۵]
پی‏نوشتها:
[۱]. مسیحیان واژه ى ارتدکس را در دو مورد به کار مى برند:
ـ اشاره به یکى از فرقه هاى مسیحى، در مقابل کاتولیک و پروتستان.
ـ به معناى عقیده ى دین صحیح، نظریه ى اصیل و مطابق با تعالیم پذیرفته شده ى مسیحیت; بر این اساس، هر یک از فرقه ها عقاید خود را ارتدکسى و مخالف آن را انحرافى مى دانند. ر.ک: ویلیام هورن، راهنماى الهیات پروتستان، ص ۷.
[۲]. مهم ترین ویژگى کاتولیک ها آن است که معتقد به ریاست «پاپ» بر تمام جامعه ى مسیحیان و مصونیت وى از خطا هستند. هم چنین اعتقاد به مصوّبات مجامع کلیسایى کاتولیک را لازم مى شمرند. اینار مولند، جهان مسیحیت، ص ۱۲۲.
[۳]. محمد رضا زیبایى نژاد، مسیحیت شناسى مقایسه اى،ص ۲۴۳.
[۴]. عطاء الله یوسف، الشمس الساطعه فى تاریخ الکنیسه، ص ۲۹، به نقل از: مسیحیت شناسى مقایسه اى،ص ۲۴۴.
[۵]. جان الدر، تاریخ اصلاحات کلیسا، ص ۳۶

ارتدوکس شرقى

ارتدوکس شرقى(Eastern Arthodoxy) یکى از شاخه هاى اصلى مسیحیت است که پیوند با کلیساى رسولان، مراسم نیایش، و کلیساهاى محلى از جمله مشخصه هاى آن مى باشد.
ارتدوکس شرقى مجموعه بزرگى از جامعه مسیحیت است که از مرامنامه هاى هفت شوراى جهانى اولیه کلیسا پیروى مى کند. عنوان رسمى کلیسا در متون نیایشى و رسمى ارتدوکس شرقى، «کلیساى کاتولیک ـ جامع ـ ارتدوکس» است. در عین حال، به علت پیوندهاى تاریخى ارتدوکس شرقى با امپراتورى روم شرقى و بیزانس (قسطنطنیه)، در انگلیسى از این کلیسا با عنوان کلیساى «شرقى» و یا کلیساى «ارتدوکس یونانى» نام مى برند. این اصطلاحات گاهى گمراه کننده است،
به خصوص هنگامى که درباره کلیساهاى روسى یا اسلاو و جوامع ارتدوکس اروپاى غربى و آمریکا به کار مى رود.
شکاف میان کلیساهاى شرق و غرب (در سال ۱۰۵۴م) نقطه اوج جدایى اى بود که در قرون اولیه دوران مسیحیت آغاز شد. از سال ۱۰۵۴، اعضاى کلیساى ارتدوکس شرقى در سراسر خاورمیانه، بالکان و روسیه پراکنده شدند، اما مرکز آنها قسطنطنیه بود. فراز و نشیب هاى تاریخى سبب شد که ساختارهاى درونى کلیساى ارتدوکس تا حد بسیارى تغییر کند، اما، حتى امروزه، بخش عمده پیروان این کلیسا همچنان در محدوده هاى جغرافیایى سابق زندگى مى کنند. با این حال، گسترش فعالیت هاى تبشیرى (میسیونرى) به سمت آسیا و مهاجرت به سوى غرب سبب شده است که ارتدوکس شرقى همچنان از اهمیت شایانى در سراسر جهان برخوردار باشد.
کلیساى ارتدوکس از کلیساهاى «خودگردان» به شمار مى آید (که توسط سراسقف هاى خودشان اداره مى شود) و سراسقفى جامع قسطنطنیه به عنوان سراسقف افتخارى، عهده دار اختیارات آن است. کلیساهاى خودمختار متعددى وجود دارند. امروزه تعداد این کلیساها افزایش یافته است از جمله: کلیساى قسطنطنیه (در استانبول)، کلیساى اسکندریه (در مصر)، کلیساى انطاکیه (مرکز آن در دمشق در سوریه) و نیز کلیساهاى اورشلیم، روسیه، اوکراین، گرجستان، صربستان، رومانى، بلغارستان، قبرس، یونان، آلبانى، لهستان، جمهورى چک، اسلواکى و آمریکا. تعدادى از این کلیساها عملا کلیساى ملى محسوب مى شوند که تا به امروز بزرگ ترین آنها کلیساى روسیه مى باشد; با این حال معیار ملیت اصل پذیرفته شده براى سازماندهى کلیساى ارتدوکس نمى باشد، بلکه اصلِ قلمرو معیار به شمار مى آید.
کلیه بندهاى اعتقادنامه ها، متون نیایشى، و احکام اعتقادى ارتدوکس ها مؤید این ادعاست که کلیساى ارتدوکس، ایمان اصیل رسولى را حفظ کرده است. کلیساى ارتدوکس، هفت شوراى جهانى کلیسا در نیقیه (۳۲۵م)، قسطنطنیه (۳۸۱م)، اِفِسس (۴۳۱م)، کالسِدون (۴۵۱م)، قسطنطنیه (۵۵۳م)، قسطنطنیه (۶۸۰م) و نیقیه (۷۸۷م) را به رسمیت مى شناسد و اذعان دارد بیانیه هاى شوراهاى بعدى نیز در همان راستاست (به عنوان مثال مى توان از شوراهاى قسطنطنیه نام برد که بر تعالیم الهیات قدیس گرگورى پالاماس در قرن ۱۴ صحه مى گذارد) و سرانجام باید خاطرنشان ساخت که این کلیسا خود را حامل سنت پویا و بىوقفه مسیحیت راستین مى داند که در عبادات، حیات قدیسین، و ایمان کل قوم خداوند نمود مى یابد. الاهیدانان ارتدوکس به هنگام بیان اعتقادات کلیساى خویش به جاى تعبّد و تقید ظاهرى به این عقاید خاص، در پى التزام به سنت و کتاب مقدس، آن گونه که در شوراهاى باستان، آباى اولیه، و در حیات بىوقفه نماز و نیایش ظهور یافته است، مى باشند.
آباى یونانى کلیسا همواره یادآور شدند که آفرینش انسان به صورت خدا (پیدایش ۱۰:۲۶) بدین معناست که بشر موجودى خودمحور نیست و ارتباط با خدا، سرشت نهایى او یعنى «نمونه اصیل» انسانى را تعیین مى کند. لذا مفهوم گناه متضمن جدایى انسان از خدا و تنزل مقام او به موجودى منعزل و خودمحور، یعنى موجودى محروم از شأن و منزلت و آزادى طبیعى است. از این منظر، «گناه اولیه» را نه حالتى گناه آلود که از ]حضرت [آدم به ارث رسیده، بلکه باید نوعى وضع غیرطبیعى زندگى بشر تلقى کرد که با مرگ خاتمه مى یابد. اعتقاد بر این است که آدمیان به واسطه مرگ و رستاخیز عیسى مسیح(ع) که با غسل تعمید وزندگى مقدس در کلیسا تحقق مى یابد از دور باطل مرگ و گناه رهایى مى یابند.بنابراین هدف مسیحیان، اتحاد باخداوند وخداگونگى است. کلیسا محفلى دانسته مى شود که در آن خدا و انسان با یک دیگر دیدار مى کنند و نوعى تجربه شخصى حیات الوهى میسر مى گردد.
از ویژگى هاى بارز مسیح شناسى ارتدوکس، تأکید بر یکى دانستن عیسى مسیح(ع) با پسرِ از پیش موجودِ خدا، لوگوس (کلمه)، در انجیل یوحنا مى باشد. به همین ترتیب نماز و نیایش مسیحى پیوسته از مریم باکره همچون «حامل خداوند» یاد مى کند که این اصطلاح اشاره به مفهوم شخصیت الهى منحصر به فرد مسیح دارد، و لذا مریم مقدس تنها به این دلیل مقدس و محترم است که مادر «جسمانى» وى به شمار مى آید. اصطلاح theopaschite(«خداوند شخصاً رنج کشید») از معیارهاى ارتدوکسى در کلیساى شرقى، به ویژه پس از دومین شوراى قسطنطنیه (۵۵۳م) گردید. بر این اساس، بشر بودن مسیح(ع) بى تردید هم فى نفسه امرى واقعى بود و هم در نزد خداوند، چرا که وى را بر روى صلیب تسلیم مرگ ساخت، و نیز رستگارى و نجات انسان تنها به دست خداوند محقق مى گردد ـ ضرورت مرگ که انسان را در بند خود قرار داده است از همین جا ناشى مى شود.
به طور معمول مفاهیم نیایشى ارتدوکسى، به واسطه زبان عامیانه آن، براى مؤمنین قابل فهم است، اگرچه محافظه کارى مذهبى سبب حفاظت {بیشتر}از زبان هاى منسوخ مى گردد. نیایش هاى قدیس جان کریسوستم و قدیس باسیل کبیر متداول ترین کاربرد را در عبادات ارتدوکس دارند. این نیایش ها تنها در متن قانونى آیین عشاى ربانى با یک دیگر تفاوت دارند، و ساختار کلى آنها، که در اوج قرون وسطى تنظیم شده، یکسان است. این کلیسا هفت سرّ یا آیین مقدس را به رسمیت مى شناسد: غسل تعمید، آیین تدهین، عشاى ربانى، درجات مقدس کلیسا، اعتراف (توبه)، تدهین بیماران (تبرک با روغن مقدس که از قرون وسطى در غرب رایج است) و ازدواج مسیحى. شالوده الهیات مربوط به آیین هاى مقدس در کلیسا بر این مفهوم استوار است که جامعه کلیسایى راز منحصر به فردى است که آیین هاى مقدس گوناگون تجلیات و نمودهاى عادى آن به شمار مى آیند.

منابع:
۱. فصلنامه هفت آسمان، شماره ۲۳، ترجمه احمد حسینى، برگرفته از:
“Eastern Orthodoxy” in Merriam – Webster’s Encyclopedia of World Religions.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا