انسان بدون خانواده عزت ندارد

انسان بدون خانواده عزت ندارد

کسی که «خانواده» ندارد، موجود ذلیلی است

آخر و نهایتِ «من می‌خواهم راحت باشم» همین فرهنگ منحط و زندگی منحوسی است که در غرب برای مردم ساخته‌اند. می‌دانید چرا این فرهنگ را بر اساس «دلم می‌خواهد» بناکرده‌اند؟ برای اینکه یک مشت صهیونیست، خیلی راحت بتوانند همه را به بردگی بکشانند. امروز در غرب، حدود ۵ میلیون نفر دارند ۵ میلیارد نفر را به بردگی می‌کشانند. البته در میانشان برده‌های مرفه، برده‌های فقیر، برده‌های باسواد و دانشمند و انواع برده‌ها دیده می‌شود.

نشانۀ بردگی‌‌شان هم این است که هیچ کدام از آن کشورها بدون اجازۀ اسرائیل (که از استان‌های ما هم کوچکتر است)، آب نمی‌خورند! سیاستمداران و بزرگان غرب برای هر کاری باید بروند اسرائیل و از صهیونیست‌ها اجازه بگیرند و مردم غرب هم اصلاً نمی‌گویند چرا باید بزرگان ما بروند و در مقابل صهیونیست‌ها، کوچکی کنند؛ چون مردمی که حیثیت انسانی از آنها گرفته شده باشد، این ذلت‌ها و بردگی‌ کردن‌ها، به عزتشان برنمی‌خورد، آنها اصلاً عزت ندارند.
امروز جوامعِ بزرگ غربی عزت ندارند. جامعه‌ای که در آن «خانواده» مهم نباشد، همین‌طور بی‌عزت می‌شود. آن‌وقت بعضی از آدم‌های سطحی و ظاهربین که می‌گویند: «این غربی‌ها چقدر منظم هستند و چقدر حرف پلیس را خوب گوش می‌دهند!»، زشتی ذلتی که عامل این نظم شده است را نمی‌بینند.
البته نظم و اطاعت از پلیس چیز خوبی است اما منظم بودن آنها به خاطر درک انسانیِ آنها نیست؛ کسی که خانواده ندارد، موجود ذلیلی است و لذا از هر کس- از ‌جمله پلیس- حرف شنوی دارد و آمادۀ برده شدن است. البته لزوماً همۀ نظمِ غربی‌ها ناشی از بی‌خانوادگی و بی‌عزتی آنها نیست، ولی بخش قابل توجهی از آن به همین‌خاطر است.
 

نظمِ ناشی از بی‌عزّت و بی‌خانواده بودن، فایده ندارد

بی‌نظمی و عصیانگریِ جوانی که در فرهنگ شرقی زندگی می‌کند، اما اصالت انسانی خود را از دست نداده است، ترجیح دارد به نظمِ کسی که به خاطر بی‌عزت و بی‌حیثیت و بی‌خانواده بودن، منظم شده است. اگر شما به یک جوان ایرانی بگویید: اصلاً معلوم نیست پدرِ تو کیست! قطعاً به او برمی‌خورد، اما در غرب، خیلی از جوان‌ها معلوم نیست پدرشان کیست و اصلاً هم به آنها برنمی‌خورد، چون برایشان عادی شده است. در حالی که این مسأله نباید برای یک انسانِ عزتمند عادی بشود.

کسی که نظم‌پذیر است و از پلیس اطاعت می‌کند باید روی یک حساب و مبنای درست، اطاعت کند و الا اگر اطاعتش از روی ذلت و بی‌عزتی باشد و همه‌جا فرمان‌پذیر باشد به یک «برده» تبدیل می‌شود! فرمان‌پذیری و نظمِ چنین کسی در نهایت به نفع قدرت‌های برتر و ظالمی که روی او سلطه دارند تمام می‌شود و ما این نظم را نمی‌خواهیم، چون زشتی و آثار منفی آن بیشتر از زیبایی و آثار خوب آن است.

امام رضا(علیه السلام) می‌فرماید: «اگر کسی اخلاقش خوب بود و گناه نکرد، فریبش را نخور شاید عرضۀ گناه کردن ندارد. اگر هم عرضه داشت گناه کند و گناه نکرد، باز هم فریبش را نخور شاید این گناه را دوست ندارد و یک گناه دیگر را دوست دارد؛ إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ قَدْ حَسُنَ سَمْتُهُ وَ هَدْیُهُ وَ تَمَاوَتَ فِی مَنْطِقِهِ وَ تَخَاضَعَ فِی حَرَکَاتِهِ فَرُوَیْداً لَا یَغُرَّنَّکُمْ فَمَا أَکْثَرَ مَنْ یُعْجِزُهُ تَنَاوُلُ الدُّنْیَا وَ رُکُوبُ الْمَحَارِمِ‏ مِنْهَا لِضَعْفِ نِیَّتِهِ‏ وَ مَهَانَتِهِ وَ جُبْنِ قَلْبِهِ فَنَصَبَ الدِّینَ فَخّاً لَهَا…»(احتجاج/۲/۳۲۰) مثلاً ممکن است کسی اهل هرزگی نباشد، ولی اهل پول‌پرستی باشد، و شاید اهل هیچ‌یک از این دو نباشد ولی اهل مقام‌پرستی باشد و به خاطر اعتبار اجتماعی‌اش حاضر باشد گناه کند. حضرت توجه می‌دهند که فریب ظاهر خوب را نخورید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید