حرمت ترک نماز، از انجام بسیاری از اعمال حرام سنگین تر است. چون انسان در ارتکاب بعضی از اعمال حرام، قصد بی حرمتی به خدای متعال و دین را ندارد، بلکه جنبه حیوانی انسان بر او غلبه کرده و چه بسا بعد از مبتلا شدن به فعل حرام، به شدت از خدای متعال می ترسد و توبه می کند. در حالی که رها کردن نماز، موثر از غلبه شهوات بر انسان نیست. بلکه ناشی از ضعف ایمان و بی توجهی به دستور الهی است.
از حضرت صادق علیه الاسلام سؤال شد که چرا زانى کافر نیست ولى کسى که نماز نمى گذارد کافر مى باشد، امام علیه الاسلام فرمود: چون زناکار براى شهوت این کار را مى کند ولى آن کس که نماز را ترک مى کند براى این است که به آن اهمیت نمى دهد. زناکار براى لذت دنبال زنى را مى گیرد و از او کامجوئى مى کند، ولى آن کس که نماز را ترک کرده و آن را انجام نمى دهد قصدش لذت نیست بلکه فقط نظرش بى اهمیت شمردن آن مى باشد و هر گاه کسى نظرش استخفاف باشد کافر مى گردد.
البته این کفر تا زمانی که همراه با انکار نماز نباشد، سبب جاری شدن احکام کافر، مثل عدم طهارت، عدم پاک بودن ذبایح او و حرمت ازدواج با او و … نمی شود. و تنها در جایی که انکار نماز به شکل انکار ضروری دین باشد، این احکام برای شخص لازم است. اما به هر حال ترک نماز، مساله ای سبک نیست. و شخص در صورتی که نسبت به نماز سهل انگاری کند، مشمول نفرین الهی می شود:
«فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ* الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ[ماعون/۴و۵] پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهل انگارى مى کنند.»
سهل انگاران در نماز با هم تفاوت هایی دارند، بعضی نماز را به طور کلی ترک می کنند و علت این کار مسامحه و کم اعتنایی به امور اخروی است. بعضی نماز را در بعضی اوقات ترک می کنند و آن را سبک می شمارند، بعضی نماز را انجام می دهند اما نسبت به شرایط و واجبات آن (مثل طهارت، غصبی نبودن محل و …) بی اعتنا هستند، همه این ها با تفاوت هایشان، در نفرین الهی شریک هستند. هر چند هر کدام به میزان سهل انگاری اش در نماز، بهره ای از این قهر و غضب خواهد داشت.
به هر حال باید توجه داشت که ایمان باید در زبان، قلب و عمل انسان، نقش آفرینی کند. پیامبر صلوات الله علیه وآله می فرمایند: «الْإِیمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَهٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ ؛ ایمان شامل اقرار زبانی، عقیده قلبی و عمل اعضا است.»
پس کسی که ایمان او تنها در زبانش است، و تاثیری در اعمال او ندارد و اساسی ترین عبادت را انجام نمی دهد، از ایمان واقعی بهره نبرده و این گونه ایمان فایده ای به حال او نخواهد داشت. مگر اینکه زمینه ساز و مقدمه ای برای سیر مراحل دیگر ایمان باشد تا شخص به لوازم قطعی ایمان پایبند شود. و حقیقتا خود را بنده خدا بداند.
در برخی از روایات تارک نماز را در حکم کافر معرفی کرده اند، مَنْ تَرَکَ الصَّلَاهَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ کَفَرَ…؛ علامه مجلسی، بحار، ج ۳۰، ص ۶۷۳. دو صورت دارد گاهی کاهل نماز است، یعنی از روی جهل و تنبلی و یا بی مبالاتی در انجام نماز کوتاهی می کند، چنین شخصی کافر فقهی و عقیدتی نیست بلکه چون معرفت لازم را ندارد، نعمت الهی را کفر ورزیده است و مستحق عذاب الهی هست اما حکم سایر مسلمانان را دارد! اما گاهی اصل نماز را قبول ندارد به گونه ای که منکر دین و ضروریات می شود در این صورت چنین شخصی کافر فقهی محسوب می شود و آثار کافر را دارد یعنی نمی توان با او ازدواج کرد و نجس می باشد!.
مطابق نظر آیت الله خامنه ای:
س ۳۱۵: با جمعی از دوستان خانهای را اجاره کردیم و متوجه شدیم که یکی از آنها نماز نمیخواند. بعد از سؤال از وی، پاسخ داد که قلباً به خداوند تبارک و تعالی ایمان دارد، ولی نماز نمیخواند. با توجه به هم غذا بودن و ارتباط زیاد با وی، آیا باید او را نجس بدانیم؟
ج: مجرد ترک نماز و روزه و سایر واجبات شرعى باعث ارتداد مسلمان و کافر شدن و نجاست وى نمىگردد و تا زمانى که ارتداد وى احراز نشده است، حکم سایر مسلمانان را دارد. (سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی خامنه ای)
مطابق نظر آیت الله سیستانی:
پرسش: تارک الصلوه در چه صورت کافر است و آیا نجس هم می باشد؟
پاسخ: مجرد ترک نماز موجب کفر نمی شود اگر چه ترک آن از گناهان بزرگ است .
حکم کسی که نماز نمیخواند چیست؟
- مرداد ۳, ۱۳۹۵
- ۰۰:۰۰
- No Comments
- تعداد بازدید 213 نفر
- برچسب ها : آموزش و یادگیری, احکام, اعمال حرام, ترک نماز, گناه بزرگ, نماز