دلایل و زمینه‌های برتری عراق در ماه‌های پایانی جنگ چه بود؟

دلايل و زمينه‌های برتری عراق در ماه‌های پايانی جنگ چه بود؟

فشارهای بی‌سابقهٔ نظامی عراق در ماه‌های پایانی جنگ باعث پذیرش و یا دست کم باعث تسریع در پذیرش قطع‌نامهٔ ۵۹۸ شد. دلایل و زمینه‌های برتری عراق در ماه‌های پایانی جنگ چه بود؟

بخشی از مهم‌ترین عوامل عبارت بودند از:

الف) اتفاق بین‌المللی به ویژه شوروی و آمریکا برای پایان دادن به جنگ.

ب) استفادهٔ وسیع عراق از سلاح‌های شیمیایی و سکوت مجامع جهانی در برابر این اقدام عراق.

ج) بسته شدن راه‌کارهای عملیاتی و نیاز به راه‌کارهای جدید که فن‌آوری آن در اختیار جمهوری اسلامی نبود.

د) عدم تمرکز تجهیزات نظامی موجود در کشور در سازمانی که عمل‌کنندهٔ اصلی در جنگ بود (سپاه(

ه) مهم‌تر از همه عقب‌ماندگی اساسی ایران از نظر تجهیزات نظامی پیشرفته به ویژه بعد از سال ۱۳۶۳ به دو علت توازن حاکمیت ابزارهای پیشرفته به نفع عراق سنگینی می‌کرد:

-۱ تحریم همه جانبهٔ کشورهای جهان در واگذاری تجهیزات هرچند عمومی نظامی به ایران.

-۲ کاهش توان اقتصادی کشور برای خرید اقلام نظامی.

البته توان نظامی عراق امر مبهمی نبود که ایران در ارزیابی‌های نظامی خود از آن غافل شده باشد، ولی توجه به یک امر مهم ضروری است و آن این‌که هم زمان با تحولاتی که با پیروزی‌های ایران در جبهه‌های جنگ حاصل شد و بیش‌تر از خسارتی که ایران به ارتش عراق وارد کرد، نظامی جهانی به تجهیز و تقویت عراق پرداخت.

به عنوان مثال پس از آن‌که آشکار شد عراق توان پیش‌روی در خاک ایران را ندارد، فرانسه در بهمن ماه سال ۱۳۵۹ اقدام به فروش هواپیماهای میراژ به عراق کرد. هم‌چنین پس از آن‌که توان نظامی ایران در طرح‌ریزی عملیات خیبر مشخص شد، سلاح‌های شیمیایی در حد گسترده به عراق فروخته شد و برای فشار بیش‌تر به ایران و تحدید جریان فروش نفت و محدود ساختن منابع ارزی ایران، فرانسه هواپیماهای سوپراتاندارد و موشک‌های اگزوسه را به عراق فروخت. این روند پس از عملیات بدر با فروش میگ ۲۵ از طرف روس‌ها ادامه پیدا کرد و پس از عملیات کربلای ۵ سلاح‌های شیمیایی با کیفیت بهتر هم‌چون سیانور به عراق داده شد.

درسال ۱۳۶۶ نیز با تغییراتی در برد موشک‌های اسکاد _ بی،‌ عراق توانست تهران و شهرهای دورتر را هدف قرار دهد. در حقیقت تحولات نظامی عراق از توان داخلی آن کشور ناشی نمی‌شد بلکه قدرت‌های بزرگ اصلی‌ترین عامل در تجهیز و تقویت عراق بودند و این امری نبود که به آسانی قابل پیش‌بینی و مقابله باشد.

عراق به عنوان یک کشور توسعه نیافته در آغاز جنگ فاقد فن‌آوری پیشرفتهٔ نظامی بود، ولی در طول جنگ از انواع سلاح‌ها و ادوات نظامی پیشرفته که دارای جدیدترین فن‌آوری‌ها بودند، بهره‌مند شد. همان‌طور که ذکر شد این سلاح‌ها هم زمان با پیروزی نیروهای ایران در اختیار عراق قرار گرفت.

هم‌چنین،‌ آمریکا هم‌زمان با تحریم اقتصادی ایران در ۳ آبان ۱۳۶۶، قطعات رایانه‌ای پیشرفته که عراق را قادر می‌ساخت، برد موشک‌های اسکاد _ بی را به ۱۲۰۰ کیلومتر برساند، در اختیار این کشور قرار داد. علاوه بر آن، سایر کشورها نیز در مقاطع مختلف انواع مهمات، خودرو، تجهیزات مخابراتی و… را در اختیار عراق قرار دادند. این در حالی بود که چند دفتر وزارتی و شرکت‌های دولتی ایران در کشورهای غربی به ویژه انگلستان به بهانهٔ خرید سلاح برای ایران،‌ بسته شد. از سوی دیگر، آمریکا ایران را به طور کامل تحریم اقتصادی کرد و حتی دولت سوئد برای جلوگیری از فروش قایق موتوری با ظرفیت پایین، به جمهوری اسلامی فشار زیادی به شرکت‌های سوئدی و مراکز ایرانی در سوئد وارد آورد.

منبع: کتاب آشنایی باجنگ جلد ۲   –  صفحه: ۵۴

کشورهای جهان و مجامع بین‌المللی، نسبت به تجاوز عراق چه واکنشی نشان دادند؟ آیا واکنش‌ها معقول و عادلانه بود؟ به نفع کدام کشور؟

در مجموع کشورها و مجامع بین‌المللی عمدتاً و غالباً مشی بی‌تفاوتی ظاهری با جهت‌گیری واقعی به نفع عراق را دنبال کردند. برای نمونه به اختصار به مواضع و برخوردهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، سازمان کنفرانس اسلامی و دولت ایالات متحده آمریکا اشاره می‌شود:

الف- شورای امنیت سازمان ملل

با وجود این‌که تجاوز عراق به ایران کاملاً‌محرز بود، اما شورای امنیت سازمان ملل در اولین واکنش خود در ۲۳ سپتامبر ۱۹۸۰ (۱/۷/۱۳۵۹) یک روز پس از آغاز جنگ، در بیانیه‌ای رسمی از احراز تجاوز عراق به ایران خودداری کرد و آن را وضعیت نامید. شورا حتی “درگیری مسلحانه” در مرزهای دو کشور را در حد “نقض صلح” و تهدید علیه صلح هم ندانست تا با توسل به موارد ۴۱ و ۴۲ منشور به اقدامی که برای حفظ یا اعادهٔ صلح و امنیت بین‌المللی ضروری است مبادرت کند و با تشکیل نیروهای ملل متحد وضعیت گذشته را اعاده کند.

به این ترتیب شورای امنیت عملاً مواد فصل هفتم منشور در مورد «اقدام در موارد تهدید علیه صلح نقض صلح و اعمال تجاوز» را نادیده گرفت. با این حال شورا نمی‌توانست از تصمیم گیری در مورد جنگ ایران و عراق طفره برود. لذا در ۲۸ سپتامبر ۱۹۸۰ (۶/۷/۱۳۵۹) نخستین قطع‌نامهٔ خود یعنی قطع‌نامهٔ ۴۷۹ را صادر کرد.

در این قطع‌نامه هیچ اشاره‌ای به تجاوز عراق و یا نقض تمامیت ارضی ایران نشده، پیشنهاد آتش بس نداده و از نیروهای متجاوز خواسته نشده است که سرزمین‌های اشغالی را ترک کنند. در این قطع‌نامه تنها از ایران و عراق خواسته شده است که از استفادهٔ بیشتر از زور خودداری کنند. در واقع مفهوم آن چنین است که نیروهای عراقی هم‌چنان مناطق اشغالی را تحت کنترل داشته باشند و نیروهای ایران از حمله برای بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغالی بپرهیزند.

ب: سازمان کنفرانس اسلامی

با آغاز جنگ ایران و عراق، به پیشنهاد اندونزی و لیبی در ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۰ به منظور بررسی جنگ، اجلاس فوق‌العادهٔ وزیران خارجه کشورهای عضو کنفرانس در نیویورک برگزار شد. در این اجلاس کمیته‌ای به عنوان کمیتهٔ حسن نیت متشکل از سران ۹ کشور تشکیل شد که ریاست آن به عهده ضیاالحق رئیس جمهور پاکستان و مقر آن در جده بود.

این کمیته به بررسی جوانب مسئلهٔ جنگ پرداخت. این هیئت پس از مسافرت به ایران و عراق، با رهبران دو کشور مذاکرده و گفت‌وگو کردند. عراق در سپتامبر ۱۹۸۰ آمادگی‌اش را برای آتش‌بس در صورتی‌که ایران موافق باشد، اعلام نمود و شرایط خود را این‌گونه عنوان کرد:

۱- توقف هرگونه عملیات نظامی در هوا، دریا و زمین از جانب ایران بر علیه عراق.

۲- توقف بیانیه‌های مداخله‌جویانه که مغایر با آتش‌بس باشد و توسل به مذاکره توسط رهبران مسئول سیاسی نظامی در ایران.

۳- کاهش تمرکز نظامی در نقاط تماس بین طرفین در مرزها.

مسئولین ایران نیز برای قبول آتش‌بس دو شرط قائل شدند.

 -۱ عقب‌نشینی سربازان عراقی از ایران.

 -۲ وعدهٔ عراق مبنی بر عدم مداخلهٔ مستقیم و غیرمستقیم در امور داخلی ایران.

لازم به توضیح است که در این زمان کیلومترها از خاک و تعدادی از شهرها و روستاهای ایران در اشغال سربازان عراقی بود. این هیئت گزارش گفت‌وگوهای خود را به اجلاس فوق‌العاده در نیویورک که یک ماه بعد در اول اکتبر ۱۹۸۰ جهت شنیدن بررسی گزارش هیئت تشکیل شده بود، ارائه داد.

یک ماه پس از آغاز جنگ در ۲۸ مهرماه سال ۱۳۵۹، حبیب شطی دبیر کنفرانس به ایران آمده و در دیدار با امام خمینی (ره) نظر ایشان را دربارهٔ ورود هیئتی از کنفرانس اسلامی جهت بررسی جنگ جویا شد. اما در پاسخ به حبیب شطی فرمودند: «برای رسیدگی به جنایات صدام، آمدن به ایران مانعی ندارد».

ج) مواضع و اقدامات آمریکا در قبال تجاوز عراق

آمریکایی‌ها ضمن توصیه به شوروی مبنی بر عدم مداخله در جنگ ایران و عراق، سه مسئلهٔ اساسی را در پی آمد حملهٔ عراق پیگیری می‌کردند:

 -۱ حملهٔ عراق باعث آزادی جاسوسان آمریکایی شود.

 -۲ ایران برای بازداشتن عراق از ادامهٔ تجاوز ضمن برآورده ساختن خواسته‌های آمریکا از این کشور درخواست کمک کند.

-۳ ایران با زیرپا گذاشتن برخی اصول انقلابی خود، در مجامع رسمی بین‌المللی حضور یابد و به قواعد آن‌ها تن دهد. آمریکا برای تحقق این امر در ظاهر به اصطلاح بی‌طرفی فعال را دنبال می‌کرد و از سوی دیگر سعی داشت ایران را از دست زدن به انسداد تنگه هرمز که تنها امکان اعمال فشار ایران بر نظام بین‌المللی برای بازداشتن از هجوم بیشتر عراق بود بازدارد.

این در حالی بود که آمریکا نظاره‌گر پیشروی عراق بود و وقتی در هفتهٔ دوم جنگ، عراق را در دستیابی کامل به اهداف خود ناتوان دید، به جای پیشنهاد عقب‌نشینی تنها خواستار آتش‌بس، آن هم از طریق کشورهای منطقه یا کنفرانس اسلامی و سازمان ملل شد.

منبع: کتاب آشنایی باجنگ جلد ۲   –  صفحه: ۲۸

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید