راه و رسم زندگی در کوچه‌های عمودی

راه و رسم زندگی در کوچه‌های عمودی

پله‌ها را یکی یکی می‌شماری ۴۷‌، ۴۸‌، …، ۵۷، ۵۸ و… رسیدن به طبقه دهم کار سختی است، اما وقتی آسانسور کار نمی‌کند ناچاری. بارهایی که در دست داری کار را مشکل‌تر هم می‌کند. در طبقه چهارم یک بار از نفس می‌افتی و در طبقه ششم حس می‌کنی که قلبت دیگر کشش ندارد.
مجتمع آپارتمانی یکی از معضلات زندگی امروز است. ظاهرش خوب و دلخواه است ولی بعضی وقت‌ها، همسایه بیشتر یعنی مشکلات بیشتر. شاید مجتمع شما هم یکی از همین مجتمع‌های دردسرساز باشد. وجود ۳ واحد خالی در ساختمان سبب شده که صاحبخانه‌ها از پرداخت شارژ ماهانه طفره بروند و هر وقت تعمیراتی هم در کار است حق شارژ افزایش پیدا می‌کند و این طفره رفتن بیشتر می‌شود. هیچ کس حاضر نیست بخشی از سهم آن سه واحد را که صاحبخانه‌هایش اصلاً شناخته شده نیستند بپردازد و مشکلی مثل تعمیر آسانسور سبب می‌شود که به ساکنان طبقات ۴ به بعد فشار بیاید. گاهی آنها ناچار می‌شوند داوطلب شوند تا حق شارژ سه طبقه دیگر را بپردازند، اما واقعاً این انصاف است؟

فرهنگ افقی، زندگی عمودی

دکتر زهرا محمدی، جامعه‌شناس و پژوهشگر اعتقاد دارد در زندگی آپارتمانی ایران متأسفانه بیشتر افراد حقوق یکدیگر را زیر پا می‌گذارند.
وی می‌افزاید: عدم رعایت استاندارهای بومی و محلی کشور برای ساخت آپارتمان‌هایی که با فرهنگ ما مطابقت داشته باشد از یک سو و نداشتن عایق‌های مناسب صوتی و فضاهای مشترک مناسب برای یک آپارتمان، سبب می‌شود که همسایه‌ها در حریم هم تداخل کنند.
این جامعه‌شناس می‌گوید: در منطقه‌ای که عادت به خانه‌های ویلایی دارند ساخت آپارتمان‌های چند واحدی و بلندمرتبه با فرهنگ منطقه درگیر می‌شود.
به همین دلیل مردمی که عادت دارند لباس‌های خود را در فضای باز پهن کنند آنها را در بالکن‌ها می‌آویزند.
کودکان آنها که عادت به بازی‌های پرسر و صدا در حیاط خانه داشته‌اند همان سبک زندگی را در آپارتمان ادامه می‌دهند.
در اقوامی که خانواده‌ها هنوز سبک گسترده و سنتی دارند رفت و آمدها زیاد است؛ تصور کنید هر واحد از ساختمان در طول هفته یک بار یا در طول ماه یک هفته میهمان از شهرستان داشته باشد. پشت در آپارتمان پر از کفش می‌شود و حتی روی پله‌ها هم کفش می‌چینند. حرکت آهسته ۱۰ نفر در خانه هم می‌تواند صدایی مضاعف تولید کند و همسایه‌ها را بیازارد.
بعضی‌ها هم اجاق‌های تک‌شعله در حیاط یا پشت بام قرار می‌دهند که خود تجاوز به فضای مشترک ساختمان است مگر این‌که همسایه‌ها در توافق باهم در این موارد حدودی تعیین کرده باشند.
تمام سرو صداها و حرف‌ها از دیوارهای نازک و سقف‌هایی که چندان رازدار نیستند به خانه همسایه‌ها درز می‌کنند. همه می‌دانند که همسایه چه می‌کند،‌ چه می‌خورد و در مورد چه حرف می‌زند!

تقابل نسل‌ها

نسل جدید تمایل دارد با دوستانش رفت و آمد داشته باشد و نسل قدیم طرفدار رفت و آمد با خانواده است. نسل جدید اگر تعطیل باشد دیر می‌خوابد و دیر هم بیدار می‌شود و نسل قدیم زود می‌خوابد و زود هم بیدار می‌شود.
نسل قدیم رفت و آمدش زیاد است و کم سر و صدا، اما نسل جدید رفت و آمدش کمتر است ولی پرسر و صدا. انفجار صدای موسیقی و میهمانی‌های پرشور و شر وقتی در آپارتمان برگزار شود هیچ حریمی برای همسایه‌ها باقی نمی‌گذارد.
همسایه طبقه بالایی وقتی ساعت ۳ بعد از نیمه شب به خواب فرو می‌رود همسایه طبقه پایینی که زوجی میانسالند مدت‌هاست در خواب هستند.
آن‌ها ساعت ۶ صبح برمی‌خیزند و سر و صدای آنها حالا مزاحم جوان‌های به خواب رفته است که تا چهارپنج ساعت دیگر هم قصد بیدار شدن ندارند.
آن‌ها از یک‌سر آپارتمان دیگری را صدا می‌کنند و همان طور هم جواب هم را می‌دهند.
می‌بینید که تفاوت‌های فرهنگی، نقش زیادی در همنشینی آپارتمانی و مطلوب بودن یا نبودن آن دارند.

پله‌ها و دردسرها

آپارتمان مریم خانم راه‌پله‌های تنگی دارد به نحوی که هر بار یکی از همسایه‌ها می‌خواهد اسباب و وسایل ببرد باید نرده‌های راه‌پله را بکند و کنار بگذارد و بعد دوباره آنها را نصب کند. نرده‌ها کنار انباری همسایه‌ها قرار می‌گیرند و همسایه نقل‌مکان کرده حال و حوصله پیدا نمی‌کند نرده‌ها را سرجایش بگذارد. چند وقت پیش بچه یکی از همسایه‌ها به خاطر نبودن نرده پرت شده بود. همسایه دیگر می‌خواست از انبار چیزی بردارد و نمی‌توانست. مشکلاتی از این قبیل همیشه در این آپارتمان دیده می‌شوند.
اما لامپ‌های زمان‌دار راه‌پله در خانه آقا حمید معضل دیگری است. بچه‌ها وقتی از مدرسه می‌آیند با هم قرار می‌گذارند و درس‌هایشان را در راه پله با هم مرور می‌کنند، آنجا می‌نشینند و درددل می‌کنند، خوراکی می‌خورند و آشغال‌هایش را هم در راه پله می‌اندازند و تایمر را هم دست کاری می‌کنند که هر ساعت یکبار خاموش شود.
طبقه اولی‌ها فکر می‌کنند باید زمان کمتری به تایمر بدهند تا برق کمتر مصرف شود ولی طبقه چهارمی‌ها فکر می‌کنند به حقوق آنها توهین شده است، چون کسی توجه نمی‌کند بیش از ۵۰ پله را پیمودن چقدر طول می‌کشد. خلاصه همسایه‌ها همیشه در حال دستکاری تایمر هستند.
شهین خانم با خداحافظی‌های طولانی همسایه‌ها مشکل دارد. وقتی پاسی از نیمه‌شب گذشته، همسایه میهمانانش را بدرقه می‌کند. بچه کوچک آنها در راهرو جیغ می‌کشد و پدرش سرش داد می‌زند که ساکت. مردم بیدار شده‌اند. فریاد پدر، افراد باقیمانده را هم بیدار می‌کند. صدای ماچ‌های اقوام هم حتی به گوش می‌رسد و بعد بحث‌های جامانده از میهمانی، یادآوری‌ها و… باید دو سه بار در آپارتمانت را باز کنی و محکم ببندی تا همسایه عزیز متوجه شود میتینگی که ساعت یک بعد از نیمه‌شب در راه پله ترتیب داده واقعاً آزاردهنده است.

با سلیقه‌ها

آن‌ها به خانه جدید می‌روند؛ از آپارتمان تنها قیمت آن را می‌پسندند و دیوارهای اصلی‌اش را. این باسلیقه‌ها به محض ورود، کلنگ را برمی‌دارند و دیوارهایی را که دوست ندارند خراب می‌کنند و دیوارهای جدید ایجاد می‌کنند. شومینه کار می‌گذارند و نورپردازی سقف را عوض می‌کنند. سرامیک‌های کف را می‌کنند و سیستم حرارتی خانه را تغییر می‌دهند. اوپن آشپزخانه را جلو می‌آورند و خلاصه دردسر تمام عیاری برای همسایه‌ها ایجاد می‌کنند و ماه‌ها صدای گوشخراش تیشه و اره گوش همسایگان را می‌آزارد.
دکتر محمدی اعتقاد دارد اگرچه نمی‌شود جلوی اعمال سلیقه افراد برای ایجاد تغییر در آپارتمانشان را گرفت، اما لازم است برای این کارها ضوابطی مقرر شود. به عنوان مثال روزهایی مانند ایام عید که اغلب مردم در سفر هستند و ساعت‌های کاری که همسایه‌ها در خانه نیستند برای کارهای پرسر و صدا اختصاص یابد که مزاحمت به حداقل ممکن کاهش یابد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید