همسرم بیش از۱۰ بار عمل جراحی شده است. ریه هایش آسیب شدیدی دیده و از لحاظ اعصاب هم دچار مشکل است. ما ۲۰ روز در هر ماه را در بیمارستان هستیم، با تمام مشکلاتی که در زندگی دارم، افتخار می کنم که همسر یک جانباز هستم.
از دامن زن مرد به معراج رسد؛ این کلام ارزشمند مصداق بارز زنانی بسیاری است که در اوج جوانی و گاهی در اولین روزهای زندگی مشترکشان، زمانی که دشمن خیال خام آسیب به کشورمان را در سر می پروراند ، همراه با همسرانشان «آزادی وعزت» را فریاد زدند. آنها که خود همدم و مونس زندگی شان را به کارزار نبرد و شهادت فرستادند. برخی لاله های پر پر به دستشان رسید و برخی دیگر کبوتران بال شکسته و زخمی که نه بالی برای پرواز و نه نفسی برای نغمه سرایی داشتند.
این زنان زینب وار پذیرای یادگاران جنگ شدند و هرگز، شکوه ای از وضعیت آنها و بار سنگینی که بر دوششان قرار گرفت، ندارند.
یکی از این شیر زنان، همسر جانباز شیمیایی «الله محمد کرم الهی» است، که همراه همسرش هر ماه به بیمارستان می آید، شبها بر بالینش بیدار می ماند و زمانی که الله کرم نزد فرزندانشان نیست، برای آنها پدری هم می کند. مشکلات زندگی شان زیاد است، اما او همسر یک جانباز است و رمز ایثار و ازخودگذشتگی را از او آموخته است .
پای درد و دل همسر این جانباز شیمیایی نشسته ایم.«خانم کرم الهی»می گوید: همسرم ۲۲ سال پیش مجروح شده و جانباز شیمیایی است و از سال ۸۳ به بعد مصدومیتش شدیدتر شده است. از آنجا که خونش آلوده شده، دائم باید به او خون تزریق شود. همین موضوع هم باعث شده که متاسفانه به بیماری هپاتیتc مبتلا شود.
او ادامه می دهد: اهل شهرستان”خرم آباد” هستیم. همسرم هر ماه ۲۰ روز در بیمارستان بستری می شود و رفت و آمد به تهران برایمان خیلی سخت است، اما چاره ای جز این کار نداریم.
همسر این جانباز ادامه می دهد: محمد، مشکلات عصبی زیادی دارد و بسیاری با من و فرزندانم تند برخورد می کند، ما به این وضعیت عادت کرده ایم. علاوه بر این او دچار نارسایی کلیه و چربی و قند خون هم است.
وی به خانواده و وظیفه سنگینی که در قبال فرزندانش دارد، اشاره می کند و می گوید:
چهار فرزند به نام های “مریم”،”مجید”،”مسعود” و “مصطفی” داریم. مجبورم هر ماه با همسرم به تهران بیاییم و نبودن من و همسرم در کنار بچه ها بر روحیه آنها تاثیر منفی گذاشته است.
خانم کرم الهی ادامه می دهد: یکی از فرزندانم دچار بیماری ms است. او هم نیاز به رسیدگی دارد. زمان جنگ در حملات هوایی دشمن به خرم آباد، دچار موج گرفتگی شدم و چون باردار بودم، یکی از فرزندانم از ناحیه پا دچار مشکل شد، که پزشکان علتش را همان موج گرفتگی تشخیص دادند.
نگهداری از همسر و دو فرزند بیمارم بسیار سخت است.
همسر این جانباز از مشکلات الله محمد چنین می گوید: او مشکلات ریوی زیادی دارد و از لحاظ اعصاب هم دچار مشکل است.علاوه بر آن ترکش های زیادی به پایش اصابت کرده است و چندین بار هم پایش را عمل جراحی کرده اند. در آخرین عملش که چند روز پیش انجام شد، دیگر نمی تواند راه برود و برای همیشه از ناحیه پا فلج شده است.
ما با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنیم.هزینه درمان همسرم بسیار بالاست. با این شرایط گذران زندگی برای ما بسیار سخت است.
این همسر جانباز و مادر صبور اما او با تمام توصیفاتی که از شرایط زندگی با یک جانباز شیمیایی دارد، می گوید:
«با تمام مشکلاتی که در زندگی دارم، افتخار می کنم که همسر یک جانباز هستم و همسرم را دوست دارم».
وقتی زحماتی را که او برای زندگی مان کشیده را به یاد می آورم مصمم تر می شوم تا با مراقبت از او جبران می کنم و البته هر کاری که برای همسرم انجام می دهم، فقط برای رضای خداست.»
همسر این جانباز در آخر خواسته ای هم دارد: از مسئولین تقاضا دارم به مشکلات جانبازان و خانواده های آنها بیشتر توجه کنند و سعی نمایند که این مشکلات را بر حل کنند تا جانبازان و خانواده هایشان بیشتر از این سختی نکشند.
خواهش می کنم در شهرستان ها هم امکانات لازم را برای درمان جانبازان فراهم کنند، تا مجبور نباشند مدام برای به تهران ببایند و از خانه و خانواده دور باشند.
* * *