علل غم‎ها و شادی‎های بی علت ما!

علل غم‎ها و شادی‎های بی علت ما!

آنچه علم امروز در شناخت پاره ای از عوامل ناشناسِ احساسات بیان می کند حاکی از وجود تغییرات فیزیکی و بالا و پایین شدن ترشحات هورمونی در درون فرد است اما با این همه هنوز عوامل ناشناس بیشماری در غلبه ی حسی خاص در وجود فرد دیده می شود که پی بردن به آن امری بس مشکل است. 
کی از تجربیات مشترک غالب افراد غمیگینی و شادی بی دلیل است. آنچه ما به تجربه در طول زندگی خود با آن مواجه شده ایم آنست که گاه به هیچ دلیلی شاد و گاه اندوهگین می شویم. در این هنگام است که ذهن ما بدین سوال مشغول می گردد که چرا اکنون شاد و یا اندوهناکیم؟؟؟ هرچند در وهله ی اول یافتن این پرسش ناممکن و سخت به نظر می آید اما با تتبعی مختصر در کتب روایی، پاسخ این پرسش به زیبایی در کلام معصومین (علیهم السلام) دیده می شود.

آنچه از کلام معصومین (علیهم السلام) در این خصوص استفاده می شود آن است که:
۱. به سبب طینت واحد مومنین با یگدیگر اندوه و شادی یکی از برادران دینی به دیگران منتقل می شود. در روایتی از امام باقر (علیه السلام) آمده است: « جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ قَالَ: تَقَبَّضْتُ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ رُبَّمَا حَزِنْتُ‏ مِنْ غَیْرِ مُصِیبَهٍ تُصِیبُنِی أَوْ أَمْرٍ یَنْزِلُ بِی حَتَّى یَعْرِفَ ذَلِکَ أَهْلِی فِی وَجْهِی وَ صَدِیقِی فَقَالَ نَعَمْ یَا جَابِرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ طِینَهِ الْجِنَانِ وَ أَجْرَى فِیهِمْ مِنْ رِیحِ رُوحِهِ فَلِذَلِکَ الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ فَإِذَا أَصَابَ رُوحاً مِنْ تِلْکَ الْأَرْوَاحِ فِی بَلَدٍ مِنَ الْبُلْدَانِ حُزْنٌ حَزِنَتْ هَذِهِ لِأَنَّهَا مِنْهَا. تَقَبَّضْتُ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام، فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، رُبَّمَا حَزِنْتُ‏ مِنْ غَیْرِ فَقَالَ: «نَعَمْ، یَا جَابِرُ، إِنَّ اللَّهَ- عَزَّ وَ جَلَّ- خَلَقَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ طِینَهِ الْجِنَانِ، وَ أَجْرى‏ فِیهِمْ مِنْ رِیحِ رُوحِهِ، فَلِذلِکَ الْمُؤْمِن أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ، فَإِذَا أَصَابَ رُوحاً مِنْ‏  تِلْکَ الْأَرْوَاحِ فِی بَلَدٍ مِنَ الْبُلْدَانِ حُزْنٌ، حَزِنَتْ هذِهِ؛ لِأَنَّهَا مِنْهَا؛ به نقل از جابر جعفى ـ : در حضور امام باقر علیه السلام دلم گرفت . عرض کردم : فدایت شوم ، گاهى اوقات بدون آن که مصیبتى یا گرفتاریى به من رسد، اندوهگین مى شوم، چندان که همسرم و دوستم آن را در چهره ام مى خوانند. فرمود : همین طور است، جابر ! خداوند عزّ و جلّ مؤمنان را از طینت بهشتى آفرید و از نسیم روح خویش در آنها روان ساخت، از این روست که مؤمن برادر تنى مؤمن است . پس هرگاه به یکى از آن ارواح در شهرى اندوهى رسد، آن روح دیگر اندوهگین شود؛ زیرا از جنس اوست.»( کلینی، محمد بن یعقوب، ج۲، ص۱۶۶)
چرا بی دلیل غمگین می شویم؟
۲. از آنجا که خداوند مومنان را از نور ائمه(علیهم السلام) خلق نموده است غم و شادی معصومین (علیهم السلام) بدیشان منتقل می شود. در روایتی به نقل از امام صادق (علیه السلام) آمده است: « عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ‏ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ مَعِی رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی لَأَغْتَمُّ وَ أَحْزَنُ مِنْ غَیْرِ أَنْ أَعْرِفَ لِذَلِکَ سَبَباً فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ ذَلِکَ الْحَزَنَ وَ الْفَرَحَ یَصِلُ‏ إِلَیْکُمْ‏ مِنَّا لِأَنَّا إِذَا دَخَلَ عَلَیْنَا حُزْنٌ أَوْ سُرُورٌ کَانَ ذَلِکَ دَاخِلًا عَلَیْکُمْ لِأَنَّا وَ إِیَّاکُمْ مِنْ نُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏؛ به نقل از ابو بصیر ـ :  با یکى از یارانمان خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدیم . به آن حضرت عرض کردم : فدایت شوم، یا بن رسول اللّه ! من [گاه ]بدون آن که بدانم دلیلش چیست غمگین و اندوهناک مى شوم ! امام صادق علیه السلام فرمود : آن غم و شادى از ما به شما مى رسد ، زیرا اگر اندوهى یا سرورى به ما رسد بر شما نیز وارد مى شود؛ چون ما و شما از نور خداوند عزّ و جلّ هستیم.»(ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۱، ص۹۳)
بنابر آنچه از روایات فهمیده می شود هر چند به ظاهر گاه دچار اندوه و شادی بی دلیل می شویم اما در واقع آنچه از اندوه و شادیِ بی دلیل ما را به خود مبتلا می سازد انعکاس حالات و احساسات پیشوایان دینی مان و یا برادران دینی مان است. اندوه و گرفتاری مومن به برادران دینی اش منتقل می شود تا همگی دست به دست یکدیگر ناراحتی و مشکل برادرشان را برطرف نمایند. چنانچه سعدی شاعر پر آوازه در سروده ی مشهورش می گوید: بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند؛ چو عضوی بدرد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار و شاید منشا این سروده نیز همان روایاتی است که خلقت مومنان را از طینتی واحد می داند و چگونگی انتقال اندوه و شادی فردی به دیگری را بیان می دارد. 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا