حکایتی را شنیده بودم و در بعضی کتاب ها هم نوشته اند، چکیده اش این است که مردی طالب دیدار بود و در این راه ریاضت ها کشیده اند. شبی به او نوید می دهند که در فلان شهر (یکی از بلاد را نام می برند) این فیض نصیب تو می شود. او خود را به آن شهر می رساند. به او نوید داده می شود که امام درب دکان فلان کاسب قفل و کلید ساز نشسته اند. وی خود را به آن دکان رساند و به فیض دیدار نائل شد؛ اما در اثنا ملاحظه کرد که پیر زنی فرتوت قفلی را به بازار آورده و از بیچارگی آن را در معرض فروش قرار داده است. اهل بازار هر کدام آن قفل را به قیمت ناچیز ارزیابی نمودند، جز کاسبی که امام در کنار دکّان او جلوس نموده بود؛ این کاسب ارزش واقعی قفل را اعلام داشت و گفت: با اندک تنزّلی حاضرم آن را بخرم و به همان مقدار کمی که تنزّل دادم در سود خود بسنده می کنم.
پیرزن خرسند شد و قفل را به ارزش مذکور به او فروخت و رفت.
آن هنگام امام رو به آن مهمان طالب دیدار کرد و فرمود: این طور باشید تا ما خودمان شما را دیدار کنیم، و به زحمتِ ریاضت، خودتان را گرفتار نکنید.
امام صادق علیه السلام می فرماید: من سرّ أن یکون من أصحاب القائم علیه السلام فلینتظر ولیعمل بالورع ومحاسن الأخلاق، وهو منتظر، فإن مات و قام القائم بعده کان له من الأجر مثل أجر من أدرکه، فجدّوا [۱] وانتظروا، هنیئاً لکم أیّتها العصابه المرحومه.
کسی که دوست دارد یار امام زمان علیه السلام باشد، باید انتظارش توأم با پارسایی و اخلاق حسنه باشد. اگر این افراد قبل از قیام امام علیه السلام بمیرند، اجرشان همانند کسانی است که موفق به یاریش شده اند. بکوشید و منتظر باشید، گوارا باد شما را ای گروه بخشوده شده!
پاورقی
[۱] بحار الانوار ج ۵۲ص ۱۴۰.
وظیفه مدعیان انتظار
- آبان ۲۹, ۱۳۹۳
- ۰۰:۰۰
- No Comments
- تعداد بازدید 105 نفر
- برچسب ها : اخلاق, امام زمان (ع), انتظار, پارسایی, چهارده خورشید, مدعیان, مقالات