آموزش و تعمیق معارف دینی۵

آموزش و تعميق معارف ديني5

تدبیر ش ۸نگرش عدالت محور را در متون وسامانه آموزشی نهادینه کنید
 اگر ما در مدیریت آموزش و پرورش به مسئله‏ ى عدالت توجه کنیم، نتیجه این خواهد شد که در آینده‏ ى کشور، عدالت نسبى بین قشرها و مناطق کشور برقرار خواهد شد. اگر ما امروز در آموزش و پرورش نگاه عدالت محور نداشته باشیم، نتیجه این خواهد شد که اختلاف طبقاتى در آینده‏ى کشور روزبه ‏روزبیشترخواهدشد؛تأثیرات‌آموزش‌و‌پرورش را ببینید! …  البته عدالت به معناى این نیست که ما با همه‏ى استعدادها با یک شیوه برخورد کنیم؛ نه، استعدادها بالأخره مختلف است ؛ نباید بگذاریم اســتعدادى ضایع بشود و براى پرورش ستعدادها بایستى تدبیر بیندیشیم؛ در این تردیدى نیست. اما ملاک، باید استعدادها باشد، لاغیر. عدالت، این است.     ۱۲/۲/۸۵ سامانه آموزشهای نیروی انسانی را متحول سازید
 آموزش و پرورش، مهمترین دستگاه مولّد ماسـت؛ دســتگاه مــولّد، نه یک دستگاه مصرف‏ کننده. ما بایستى براى آموزش و پرورش مایه بگذاریم. این مایه گذاشتن، فقط پول نیست؛ پول فقط جزئى از مایه ‏هایى است که باید گذاشت؛ مهمتر از پول، فکر است. بهترین و برجسته‏ترین فکرها باید بنشینند براى آموزش و پرورش طراحى کنند؛ باید فلسفه‏ ى آموزش و پرورش اسلامى، واضح باشد و بر اساس این فلسفه، افق آینده‏ى آموزش و پرورش کشور روشن باشد؛ معلوم باشد ما دنبال چه هستیم و کجا مى‏خواهیم برویم و بر اساس آن خط کشى بشود، برنامه‏ریزى بشود و راه‏ها مشخص بشود؛ ما به این احتیاج داریم. آموزش و پرورش باید از روزمرّگى بیرون بیاید؛ این اساس حرف است … باید آموزش و پرورش را تحول بدهیم ، ما در آموزش و پرورش احتیاج به تحول داریم.     ۱۲/۲/۸۵به مقوله آموزش و پرورش نیروی انسانی به عنوان سنگ بنای حیاتی آینده توجه ویژه کنید
آموزش و پرورش سنگ بناى آینده ‏ى کشور است. ما اگر مشکلاتى در زمینه‏ هاى اخلاقى و رفتارى، علمى، اعتماد به نفسِ ملى و عمومى و در زمینه‏هاى گوناگون دیگر داریم، در ریشه‏ کاوىِ اینها به آموزش و پرورش مى‏رسیم. همان‏طور که بعضى دوستان گفتند، آموزش و  پرورش از مراکز   دیر بازده است، لیکن بازده آموزش و پرورش یک بازده حیاتى ،  تعیین ‏کننده  و  ماندگار  است .  اگر آموزش و پرورش در یک کشور ارتقاء پیدا بکند و  اصلاح شود ، در  اقتصاد ، سلامت  و بهداشت، محیط زیست، مرگ و میر، بارورى، زیبایى و هنر، رفتارهاى گوناگون مردم در سطح جامعه با یکدیگر، و فراتر از همه‏ى اینها، در دین، فلسفه و اخلاق تأثیر خواهد گذاشت … اکنون اقتصادِ مبتنى بر علم، سیاستِ مبتنى بر علم و جامعه‏ ى علم ‏محور، جزوِ شعارهاى امروز دنیاست . ما اگر بخواهیم از قافله‏ى حرکت جهانى عقب نمانیم – چه برسد به اینکه بخواهیم نقش تعیین‏کننده، پیش‏رونده و پیش‏برنده ایفا کنیم – چاره‏اى نداریم جز اینکه یک نگاه بنیانى و اساسى به آموزش و پرورش بیندازیم … آموزش و پرورش آن قاعده‏ى اساسى، (به قول معمارها و بنّاها) آن فونداسیون اساسى براى بناى رفیعى است که ما مى‏خواهیم براى آینده‏ى کشورمان داشته باشیم.             ۱۲/۲/۸۵
    تدبیر ش ۹برای زنده نگهداشتن اندیشه و مرام امام در میان خود و نسلهای بعد  برنامه ریزی کنید
امام عزیز ما از چشم ما ناپدید شد؛ جسم او از میان ما رفت؛ ولیکن حقیقت امام، فکر امام، روح امام، درس امام و مکتب امام در میان ملت ما و در میان امت اسلامى باقى ماند … سرمایه‏اى که امام براى کشور و ملت ما ذخیره کرده است، یک سرمایه‏ى تاریخى و حیاتى است. این سرمایه و ذخیره‏ى ارزشمند، استقلال سیاسىِ ماست؛ خودباورى ملى ماست؛ خودباورى فرهنگى ماست؛ایمان عمیق مردم ماست؛ شجاعت ملت و مسؤولان ما در مقابل تهدیدهاى دشمن و فریب نخوردن در برابر تمجیدها و تطمیع‏ هاى اوست؛ اینها درس‏هایى است که امام عزیز ما در طول ده سال با نفس گرم خود، با روش خود، با ممشاى خود، به ملت ما درس داد و فضاى کشور ما پر است از این درس ارزشمند. ما باید این ذخیره را نابود نکنیم؛ ما باید این ذخیره را نفروشیم؛ ما باید این ذخیره و سرمایه‏ى ارزشمند را راکد هم نگذاریم و آن را مصرف روزانه‏ى سیاسى خودمان هم نکنیم، بلکه باید این ذخیره را با دقت و مراقبتِ تمام حفظ کنیم و از سود این ذخیره و سرمایه‏ى ارزشمند، آینده ‏ى کشور و تاریخ خودمان را بسازیم… امام داراى این چهار ایمان بود: ایمان به خدا، ایمان به مردم، ایمان به این راه و ایمان به موفقیت حتمىِ آخر کار. این ایمان‏ها در دل مردم، آنها را به حرکت، به اندیشیدن، به پیش رفتن، وادار مى‏کند.                   ۱۴/۳/۸۵همه را به وظیفه « شکر » ، ثمرات و آفات ترک آن آشنا سازید
امروز وظیفه‏ ى «شکر»، یکى از بزرگترین وظایف ماست … «شکر» چیست؟ شکر، چند پایه‏ ى اصلى دارد: اول، شناختن نعمت و توجه پیدا کردن به آن است. آفتِ اول ما این است که به نعمت توجه نمى‏کنیم؛ نعمت سلامت را جز بعد از مریض شدن و ناقص ‏العضو شدن نمى‏ فهمیم؛ نعمت جوانى را جز بعد از پیر شدن، درست تشخیص نمى‏دهیم؛ اشکال کار این است. نعمت امنیت را جز بعد از دچار شدن به ناامنى نمى‏ فهمیم … دوم، نعمت را از او دانستن. سوم، از خدا سپاسگزار بودن. نه اینکه بگوییم نعمت را خدا داده و وظیفه ‏اش بوده که بدهد؛ نه، بلکه بدهکار بودن در مقابل خداى متعال. و چهارم، این نعمت را به کار گرفتن مثل یک پلّکان. وقتى نعمتى را به شما مى‏دهند، این پله‏اى از یک نردبان است که پایتان را روى آن گذاشته ‏اید، تا بالا بروید؛ حالا نوبت پله ‏ى بعدى است. اگر دسترسى به پله‏ ى بعدى پیدا کرده‏اید، پس این هم یک نعمت است؛ از آن استفاده کنید و پایتان را روى آن بگذارید و بروید بالا. آن کسى که دسترسى به پلّکانِ نردبان پیدا مى‏کند، اما پایش را روى آن نمى‏گذارد، شکر نکرده است. شما ببینید خود این شکر با این ارکان، چه نعمت بزرگ خدایى است … خودِ شکر، یک نعمت است. اولاً، وقتى شکر کردید، این شکر موجب ذکر مى‏شود؛ متوجه خدا مى‏شوید؛ خود شکر انسان را ذاکر مى‏کند. ثانیاً، شکر به ما صبر مى‏دهد. شکر نعمت یکى از خواصش، دادن صبر و پایدارى است. … وقتى شما شکر مى‏کنید، نعمت را مى‏شناسید و موقعیت را درک مى‏کنید؛ امکانى را که خدا در اختیار شما گذاشته است، به یاد مى‏آورید و امیدوار مى‏شوید. این امید، پایدارى شما را زیاد مى‏کند. لذا لازمه‏ى شکر، صبر است. یکى از دست اوردهاى شکر، قدرت پایدارى و ایستادگى در میدانهاى دشوار است. یکى از خواص شکر، مغرور نشدن است. بعد هم خداى متعال وعده کرده است افزایش نعمت را؛ «لازیدنّکم». وعده‏ى الهى صدق است و ساز و کار روشنى هم دارد … خودِ شکر، نعمت را زیاد مى‏کند… در مقابل شکر چیست؟ کفران نعمت.         ۲۹/۳/۸۵ هویت اسلامی را در فضای جامعه نهادینه کنید تا برای همه ملتها الگو باشد
هویت اسلامى را در دنیاى اسلام برجسته و شفاف کنیم، تا این یک معیارى باشد در جلوى چشم ملتهاى مسلمان … پرچم برادرى اسلامى را با همه‏ ى ملتهاى اسلامى بلند کنیم و فضیلتهاى اخلاقى را در جامعه رشد بدهیم: همکارى، گذشت، کمک، صبر، حلم؛ اینها خلقیات اسلامى است؛ اینها را در جامعه رشد بدهیم. این، همان ایمان و هویت اسلامى و انقلابى است … ما کسى مثل امام را با آن افکار نو، روشن و با آن نوآورى در همه‏ ى بخشها، حتّى در فقه داریم؛ این که شما مى‏بینید اسلامى که ایران اسلامى عرضه مى‏کند، مثل قند در کام ملتها شیرین مى‏آید و همه‏ جا پخش مى‏شود، علتش این است. استعداد، ذوق، فهم و حکمت ایرانى وقتى در کار حلاجى و فهم دین مى‏افتد، این ثمرات خوب را پدید مى‏آورد. هویت اسلامى و دینى و پایبندى به آن، یعنى این.         ۲۹/۳/۸۵

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید