با سلام احتراماً به استحضار میرساند: دانشجویی ۲۹ ساله هستم که ۹ ماه است با دختر خانمی ۲۳ ساله و خانه دار با تحصیلات دوم راهنمایی عقد بستیم. ایشان را قبلاً نمیشناختم؛ ولی به واسطه معرفی فردی، آشنا شدیم وازدواج کردیم. متأسفانه از روز اول عقد احساس کردم که هیچ گونه علاقه به او ندارم و از ظاهر، گفتار، کردار و شخصیت ایشان خوشم نمیآید. به همین خاطر از او کنارهگیری مینمایم و روابط ما خیلی سرد شده است؛ البته خانمم این طور نیست و گرم میگیرد؛ ولی من تمایلی به ادامه این وصلت ندارم. این مسأله باعث رنجش و ناراحتی روحی من و نامزدم و خانواده شده است و ادامه این وضعیت برایمان مشکل است. میخواستم کارشناس محترم مشاوره مجله، ما را راهنمایی کند؛ زیرا مایل به رابطه رفت و آمد، صحبت، میهمانی و… با او نیستم و دوست ندارم این ازدواج سر بگیرد. عدهای میگویند: اگر زودتر ازدواج کنید و وارد زندگی شوید، خوب میشوید و عدهای دیگر میگویند که نباید وارد زندگی مشترک شوید تا مشکل حل شود. دائم به جدایی فکر میکنم. لطف کنید مرا راهنمایی نمایید.
با تشکر، جواد.الف.حقوق.
دانشجوی گرامی! سؤال شما ما را بر آن داشت که به بیان یکی از مسائل مهم روحی انسان که تقریباً مورد اتفاق بیشتر روانشناسان، انسانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری است، بپردازیم و آن این که انسان و شخصیت او و به تبع آن رفتارهای او در صحنههای گوناگون همواره در حال تغییر است؛ به عبارت دیگر انسان موجودی تأثیرپذیر است و از عوامل گوناگون محیطی و وراثتی تأثیر میپذیرد و مبنای همه صاحبنظران تعلیم و تربیت، همین اصل تأثیرپذیری و به تبع آن، تغییرپذیری انسان است. این تغییرات اگر هماهنگ با فطرت انسان و در قالب معیارهای ارزشی و هنجارهای دینی باشد، موجب تکامل و تعالی انسان میشود و اگر تحت تأثیر آفتهای درونی و بیرونی قرار گیرد، باعث یک حرکت قهقرایی و انحطاط شخصیت و به دنبال آن، بروز رفتارهای ناهنجار میشود. در این جا متناسب با سؤال شما دانشجوی محترم، به یکی از آفت هایی که سیر تکاملی انسان را تهدید میکند، اشاره میکنیم؛ سپس به پاسخگویی سؤال شما میپردازیم. هر انسانی دارای یک سلسله نیازهاست و شکوفایی او در ارضای صحیح و به موقع این نیازهاست. یکی از این نیازها، نیاز به جنس مخالف است که در دوران نوجوانی و جوانی به اوج خود میرسد و در قالب ازدواج تحقق پیدا میکند. یکی از آفت هایی که در این دوره، انسان را تهدید میکند، نوسانات روحی و روانی است که جوانان به آن مبتلا میشوند و باعث ایجاد تردید در آنها میشود و به دنبال این دگرگونی، گزیشها و انتخابهایی را که برای تأمین نیازهای خود انجام دادهاند، دچار آسیب میکند؛ به عبارت دیگر همواره در این اندیشه است که آیا من درست انتخاب کردهام؟!
نوسانات روحی، نوع انسانها – به ویژه جوانان – دارای روحیه تنوعطلبی هستند. گرچه تنوعطلبی میتواند نقش بسیار مؤثری در رشد و شکوفایی انسان داشته باشد، اما مشکلاتی نیز میتواند ایجاد کند و این هنگامی رخ میدهد که تنوعطلبی براساس معیارهای صحیح عقلانی و وحیانی نباشد؛ بلکه به صورت افسارگسیخته در اختیار هواهای نفسانی و عوامل جذاب محیطی قرار گیرد. این جا است که فرد در انتخابهای قبلی خود دچار تزلزل میشود و احساس میکند که درست انتخاب نکرده است و باید در انتخاب خودش تجدید نظر کند. انتخاب بعدی او نیز از تیررس این آفت در امان نیست و این امر باعث توقف رشد و حتی سیر قهقرایی انسان در زندگی خواهد شد. برای مصون ماندن از این آفت، انسان باید در هر کاری متناسب با آن کار و بر اساس معیارهای صحیح انتخاب کند تا در هنگام هجوم این آفتها، دچار تزلزل نشود. قطعاً شما در انتخاب همسر، بر اساس یک سلسله معیارهایی که با نظام ارزشی مورد پذیرش شما هماهنگی داشته است، دست به انتخاب زدهاید و اینک در انتخاب خود دچار تردید شدهاید؛ یعنی همان آفتی که بیان شد، به سراغ شما آمده است. در این جا بر میگردیم به سؤال اصلی شما و فرآیندی که شما در امر ازدواج طی نمودهاید. شما فرمودید که من با دختری ازدواج کردهام؛ ولی بعد از مراسم عقد، احساس میکنم علاقهای به او ندارم و این امر موجب دلسردی شما و همسرتان شده است و باعث سرد شدن روابط شما بایکدیگر شده است. در این جا این سؤال مطرح میشود که آیا بعد از معرفی آن دختر و آشنایی شما با او و جریان خواستگاری، جلسه گفت و گو با یکدیگر داشتید و او را از نزدیک دیدید و در بدو امر او را پسندید یا نه؟ اگر پاسخ شما منفی باشد، سؤال دوم مطرح میشود که اگر او را از نزدیک ندیدید و با او گفت و گویی نداشتید، چگونه حاضر شدید به این ازدواج تن دهید و اگر پاسخ شما مثبت باشد؛ یعنی شما همه مراحل ازدواج را با معیارهای صحیح طی کردهاید؛ یعنی ابتدا با تحقیق خانواده او را شناسایی کردهاید و سپس دختر را دیده، با او صحبت کرده و همدیگر راپسندیدهاید و آن گاه اقدام به انجام مراحل بعد – یعنی مراسم عقد – نمودهاید و در واقع شما، مسیر صحیحی را در مسأله ازدواج خود طی نمودهاید و دلیلی ندارد که دچار تردید شوید؛ زیرا این تردید در واقع همان آفتی است که به سراغ شما آمده و میخواهد انتخاب شما را دچار تزلزل کند و اگر شما با این آفت مقابله نکنید، هیچ تضمینی وجود ندارد که در انتخابهای بعدی نیز دوباره به این آفت تردید دچار نشوید. بنابراین، شما باید به صورت جدّی در صدد حل مشکل خود برآیید و طرف مقابل شما، همان طور که بیان کردید، دچار این تردید نیست. به نظر میآید یک تغییر اساسی در نگرش خود نسبت به مسأله ازدواج ایجاد کنید و این امر، مستلزم آگاهی از معیارهای انتخاب همسر و ازدواج موفق میباشد. معیارهای صحیح ازدواج به دو دسته تقسیم میشوند؛ معیارهای اصلی و معیارهای فرعی ازدواج.
۱. معیارهای اصلی و بنیادی عبارتند از: کفویت زوجین از لحاظ داشتن باورهای مشترک، اصالت خانوادگی، ایمان و اعتقاد و سلامت جسمانی و روانی.
۲. معیارهای فرعی عبارتند از: هم سطح بودن از نظر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، تحصیلی، تناسب سنی و قیافه ظاهری و… .
از سؤال شما چنین بر میآید که مشکل شما مربوط به شرایط و معیارهای فرعی است. خوشبختانه تحقیقات نشان میدهد و تجربه هم اثبات کرده است که شخصیت انسان قابل تغییر است و به تبع آن، رفتار او نیز تغییر خواهد کرد. بنابراین اگر شخصیت همسر شما و بعضی از رفتارهای او برای شما خوشایند نیست، میتوان براساس اصل تأثیرپذیری انسان، هم شخصیت او و هم رفتارهای او را تغییر داد. این حقیقت را باید پذیرفت که انسانها با یکدیگر متفاوت هستند و هنر انسان در این است که بتواند با وجود این تفاوتهای شخصیتی، روابط اجتماعی خودش را با دیگران تنظیم کند. خانواده و روابط بین زن و شوهر، یکی از مصادیق روابط اجتماعی است.
انسانهایی در زندگی زناشویی موفق هستند که با توجه به این تفاوتها، بتوانند در کنار یکدیگر یک زندگی مشترک و مسالمتآمیز داشته باشند.
نکته بعدی که در سؤال شما مبنای تردید و به دنبال آن، موجب دلسردی شما نسبت به یکدیگر شده، قیافه ظاهری است. گر چه ما معتقدیم که در آغاز امر، یکی از معیارهای مهم ازدواج، قیافه ظاهری است؛ یعنی دو نفری که میخواهند با یکدیگر ازدواج کنند، باید همدیگر را از نظر ظاهری بپسندند و مطلوب یکدیگر باشند، اما استمرار این جذابیت، بعد از ازدواج، به عوامل دیگری نیز ارتباط پیدا میکند که آن عوامل میتواند این جذابیت را افزایش یا کاهش دهد .این گونه نیست که اگر همسر انسان قیافه جذابی داشت، این جذابیت تا آخر باقی بماند یا بالعکس؛ بلکه افراد زیادی بودهاند که مبنا و معیار اصلی را فقط همین قیافه ظاهری قرار دادند و از معیارهای اصلی ازدواج غفلت کردند و همین امر باعث شد که بعد از چند هفته یا چند ماه، آن جذابیت کاهش پیدا کند و حتی در بعضی از مواقع، جای خود را به نفرت و انزجار بدهد و افراد زیادی هم بودهاند که فقط قیافه ظاهری را ملاک ازدواج قرار ندادهاند؛ بلکه معیارهای اصلی چون ایمان، عفت و پاکدامنی، سلامت جسمانی و روانی و اصالت خانوادگی را مد نظر قرار دادهاند و علاقه آنها نسبت به یکدیگر، روز به روز بیشتر شده، دارای یک زندگی آرام و لذت بخش هستند. شاید شما همسران زیادی را دیده باشید که قیافه ظاهری آنها با هم متناسب نیست، اما از یک زندگی مستحکم و با ثباتی برخوردارند. بنابراین معلوم میشود که جذابیت یک امر نسبی است تحت تأثیر دیگر عوامل شخصیتی و رفتاری است. بنابراین راهنمایی ما به شما دانشجوی محترم این است که اگر واقعاً همسر شما دختر عفیف، پاکدامن، دارای سلامت جسمانی و روانی و ریشههای اصیل خانوادگی و مؤمن است و علاوه بر این موارد، علاقهمند به شما است، در واقع همه چیز برای یک زندگی مشترک و خوب فراهم است و آن کاستیهایی که شما بیان کردید، قابل تغییر و جبران است با تغییر نگرش نسبت به همسرتان، میتوانید زندگی خوبی با یکدیگر داشته باشید. به کارگیری راهکارهای زیر، شما را در انجام این دو امر – تغییر رفتارهای همسر و شخصیت او و تغییر نگرش نسبت به ایشان – کمک میکند.
۱. به جنبههای مثبت همسرتان بیشتر از نقاط ضعف او توجه کنید.
۲. از منفی بافی نسبت به همسرتان اجتناب کنید.
۳. این حقیقت را به خود تلقین کنید که همه انسانها کاستیها و عیوبی دارند و جز خداوند متعال، هیچ موجود دیگری بیعیب و نقص نیست.
۴. گاهی اوقات رفتار خود یاگذشته خود را مرور کنید؛ دراین صورت بدون تردید، نقصهایی را خواهید یافت و اگر ما بپذیریم که خودمان نیز عیوبی داریم، آن گاه توقع و انتظار بیجا از دیگران نخواهیم داشت.
۵. نگاه خود را کنترل کنید؛ به ویژه از نگاه کردن به نامحرم به شدت پرهیز کنید.
۶. اگر همسر شما رفتارهایی انجام میدهد که از نظر منطقی و عرفی قابل قبول نیست، با برنامهریزی صحیح سعی کنید زمینه تغییر رفتار او را فراهم کنید؛ مثلاً با ایجاد روابط خانوادگی با کسانی که از نظر فرهنگی وضعیت مناسبتری دارند، شرایط تغییر رفتار او را از طریق مشاهده رفتارهای مطلوب، فراهم نمایید.
۷. با کوچکترین تغییری که در او مشاهده کردید، او را مورد تشویق قرار دهید.
۸. از همسرتان بخواهید با ایجاد تغییراتی در کیفیت لباس پوشیدن و رسیدگی به وضعیت ظاهری خود و… به جذابیت ظاهریاش برای شما بیفزاید.
۹. هیچ گاه از زنان دیگر در مقابل همسرتان، تعریف نکنید.
۱۰. ارتباط خود را با خانواده ایشان بیشتر و از طرح صحبتها و رفتارهای دلسرد کننده، اجتناب کنی