احسان ِ بیشتر در زمان کهنسالی  آنان، مصادیقی از معاشرت نیکو با والدین (قسمت نهم)

احسان ِ بيشتر در زمان كهنسالي  آنان، مصادیقی از معاشرت نیکو با والدین (قسمت نهم)

بیستم : احسان ِ بیشتر در زمان کهنسالی  آنان

الف) . سیمایی از دوران پیری

مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً ؛ بعضى از شما مى‏میرند و بعضى آن قدر عمر مى‏کنند که به بدترین مرحله زندگى و پیرى مى‏رسند آن چنان که چیزى از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت .

سوره حج / آیه ی ۵

ارذل العمر” چیست؟

” ارذل” از ماده” رذل” به معنى چیز پست و نامطلوب است، و منظور از ارذل العمر نامطلوبترین دورانهاى عمر انسان مى‏باشد که به نهایت پیرى مى‏رسد، و به گفته قرآن علوم و دانشهاى خود را به کلى فراموش مى‏کند، و درست همانند یک کودک مى‏شود، از نظر معلومات همچون کودک است، از نظر تدبیر امور شبیه کودک است، از چیز جزئى همانند یک کودک ناراحت مى‏شود و با امر مختصرى خوشحال و راضى مى‏گردد، ظرفیت و حوصله خود را از دست مى‏دهد، و گاه حرکات او کودکانه مى‏شود. با این تفاوت که مردم از کودک انتظارى ندارند و از او دارند، بعلاوه در مورد کودکان این امیدوارى هست که با رشد و نمو جسم و روحشان همه این حالات بر طرف مى‏گردد اما در مورد پیران فرتوت و کهنسال چنین امیدى وجود ندارد و با این تفاوت که یک کودک چیزى نداشته که از دست بدهد اما این پیر کهنسال همه سرمایه‏هاى حیاتى خود را از دست داده.

روى این جهات حال پیران سالخورده در مقایسه با حال کودکان بسیار رقت‏بارتر و ناگوارتر است.

در بعضى از روایات” ارذل العمر” به سن یکصد سالگى به بالا تفسیر شده است «۱».

و این ممکن است ناظر به نوع افراد باشد و گر نه کسانى هستند که در سنین پائینتر از یکصد سالگى به این مرحله مى‏رسند همانگونه که اشخاصى یافت مى‏شوند

که در سنین بالاتر از صد نیز کاملا هوشیار و آگاهند.

مخصوصا در علماء و دانشمندان بزرگ که دائما به مباحث علمى اشتغال دارند کمتر دیده مى‏شود که چنین وضعى دست دهد، و در هر حال باید در مورد این بخش از عمر به خدا پناه بریم، ضمنا یاد آورى این سالها کافى است که ما را از غرور و غفلت بیرون آورد که در آغاز چه بودیم و اکنون چه هستیم و در آینده چه خواهیم شد؟!

  تفسیر نمونه، ج‏۱۴، ص: ۲۸

 (۱) تفسیر نور الثقلین ، ج ۳ ، ص ۴۷۲

ب) . در دوران پیری تأکید بیشتر به احسان شده ؛ زیرا والدین نیازشان به فرزند بیشتر است .

 وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً  وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً .

پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید، هر گاه یکى از آنها- یا هر دو آنها- نزد تو، به سن پیرى برسند کمترین اهانتى به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیده بزرگوارانه به آنها بگو.

 بالهاى تواضع خویش را در برابرشان از محبّت و لطف فرود آر، و بگو پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند مشمول رحمتشان قرار ده.

سوره اسراء / ۲۴ ـ ۲۳

ج) دقّت فوق العاده در احترام به پدر و مادر.

در حقیقت در دو آیه‏اى که گذشت، قسمتى از ریزه‏کاریهاى برخورد مؤدبانه و فوق العاده احترام آمیز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو مى‏کند:

۱.  از یک سو انگشت روى حالات پیرى آنها که در آن موقع از همیشه نیازمندتر به حمایت و محبّت و احترامند گذارده ومى فرماید : کمترین سخن اهانت آمیز را به آنها مگو!.آنها ممکن است بر اثر کهولت به جایى برسند که نتوانند بدون کمک دیگرى حرکت کنند، و از جا برخیزند و حتى ممکن است قادر به دفع آلودگى از خود نباشند، در این موقع آزمایش بزرگ فرزندان شروع مى‏شود. آیا وجود چنین پدر و مادرى را مایه ی رحمت مى‏دانند، و یا بلا و مصیبت و عذاب آیا صبر و حوصله کافى براى نگهدارى احترام آمیز از چنین پدر و مادرى را دارند و یا هر زمان با نیش زبان، با کلمات سبک و اهانت آمیز و حتى گاه با تقاضاى مرگ او از خدا قلبش را مى‏فشارند و آزار مى‏دهند؟.

۲. از سوى دیگر قرآن مى‏فرماید: در این هنگام به آنها اف مگو، یعنى اظهار ناراحتى و ابراز تنفّر مکن، و باز اضافه مى‏کند با صداى بلند و اهانت آمیز و داد و فریاد با آنها سخن مگو، و باز تاکید مى‏کند که با قول کریم و گفتار بزرگوارانه با آنها سخن بگو که همه آنها نهایت ادب در سخن را مى‏رساند که زبان کلید قلب است.

۳. از سوى دیگر دستور به تواضع و فروتنى مى‏دهد، تواضعى که نشان دهنده محبّت و علاقه باشد و نه چیز دیگر.

۴. سرانجام مى‏فرماید: حتّى موقعى که رو به سوى درگاه خدا مى‏آورى پدر و مادر را (چه در حیات و چه در ممات) فراموش مکن و تقاضاى رحمت پروردگار براى آنها بنما.

مخصوصا این تقاضایت را با این دلیل همراه ساز و بگو” خداوندا همانگونه که آنها در کودکى مرا تربیت کردند تو مشمول رحمتشان فرما”؟

نکته ی مهمى که از این تعبیر علاوه بر آنچه گفته شد استفاده مى‏شود این است که اگر پدر و مادر آن چنان مسن و ناتوان شوند که به تنهایى قادر بر حرکت و دفع آلودگیها از خود نباشند، فراموش نکن که تو هم در کودکى چنین بودى و آنها از هر گونه حمایت و محبّت از تو دریغ نداشتند محبّت آنها را جبران نما.

تفسیر نمونه، ج‏۱۲، ص: ۷۶

(۴)  .  عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ شُعَیْبٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  إِنَّ أَبِی قَدْ کَبِرَ جِدّاً وَ ضَعُفَ فَنَحْنُ نَحْمِلُهُ إِذَا أَرَادَ الْحَاجَهَ فَقَالَ : إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَلِیَ ذَلِکَ مِنْهُ فَافْعَلْ وَ لَقِّمْهُ بِیَدِکَ فَإِنَّهُ جُنَّهٌ لَکَ غَداً .

وسائل‏الشیعه ، ج ۲۱  ، ص   ۵۰۵   

شخصی به نام ابراهیم بن شعیب نقل می کند : به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم : پدرم سالمند و ضعیف شده و ما او را برای قضای حاجتش  حمل می نمائیم حضرت فرمودند : اگر می توانی خودت این کار را به عهده بگیری حتماً این کار را بکن و غذایش را با دست خودت بده ؛ زیرا فردای قیامت سپری برای تو در برابرِ عذاب الهی است .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا