ارتقاء و تحکیم ارزشهای معنوی و اخلاقی۹

ارتقاء و تحكيم ارزشهاي معنوي و اخلاقي9

تدبیر ش ۱۳  تقویت و تحکیم فرهنگ ایثار و شهادت، رمز عزت و استقلال ماست
    بیش از هرچیز باید به حق بزرگ (شهیدان) این رادمردان برکشور و ملّت و تاریخ ایران، اندیشید. فداکاری آنان در عرصه‌ی انقلاب و دفاع نظامی بود که استقلال ملّی و حریم مرزهای جغرافیایی را صیانت کرد و امنیت را به کشور ارزانی داشت… مجاهدت این ملّت بزرگ که دفاعی غیورانه از اسلام و جمهوری اسلامی بود و اسلام و امت اسلامی را سرافراز کرد، از ایمان به ارزش شهادت و منزلت شهید، مایه گرفت و شوق فداکاری با این معرفت روشن، در دلهای رزمندگان و خانواده هاشان، پدید آمد. برخی به این مقام والا رسیدند، و برخی در انتظار آنان، جسم و جان خود را به میدان آوردند،« فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر»… و چنیـن شد که مجـاهدت بی نظیر ملّت ایران الگوئی شد  برای همـــــه ی امت اسلامـــــی که رمز عزت و استــــقلال و سعـــــادت را که همان جهاد فداکارانه است، در عمل به همه نشان‌داد.شهیدان نقاط مشعشع‌در این ‌صفحه‌ی درخشان اند که مانند ستاره ی راهنما، راه را به همه نشان می دهند.            ۶/۷/۸۵    برای عمل به تعهدات در قبالِ  خدا ومردم، موجبات رحمت الهی  را در خود فراهم آورید
 عرض ما به… مسئولان کشور و متصدیان امور اداره‏ی این ملت بزرگ… این است که بیایید همه به وظایف سنگینی که خدای متعال بر دوش یکایک ما گذاشته، عاملتر و به عهد خودمان با خدا پایبندتر بشویم. این همه‏ی حرف و عرض ما با شماست. بدون کمک خدا، هیچ عزت و هیچ سعادتی نصیب هیچ فرد و ملتی نخواهد شد. و کمک الهی هم یک زمینه‏ها و یک موجباتی دارد… از جمله‏ی مهمترین این موجبات رحمت الهی، همین است که مسئولان کشور و مدیران بخشهای مختلف، پیش خدای متعال و مردم احساس تعهد کنند. این احساس هر چه بیشتر بشود و به دنبال خود تلاش و تحرک بهتر و قویتری به وجود آورد، یقیناً رحمت الهی بیشتر شامل حال ما خواهد شد. باید حرکت کنیم و این حرکت را با نیت الهی و با نیت قربت همراه کنیم و بدانیم که در آن صورت، دستگیری خدا و تفضلات الهی حتمی است…راهش هم همین مراقبت است ومراقبت هم در این ماه(رمضان ودیگر اوقات تعیین شده در شرع)حاصل می شود و     می‌توان این مراقبت را حاصل کرد.این…حرف وعرض اصلی ماست.        ۱۸/۷/۸۵در ظرف مساعد هر یک از اوقاتی که شرع مقدس تعیین کرده، از نفحات الهی خوب استفاده ببرید
  ماه رمضان، فرصت مناسبی است؛ چون «لعلّکم تتّقون»؛ اصلاً خدای متعال روزه را با این هدف مقرر فرموده است؛ لااقل یکی از اهداف واجب شدن روزه در این ماه – که شاخصه‏ی مهم این ماه است – همین تحصیل تقواست… این، ظرف مساعدی برای رشد و نمو ماست… مثل بهار می‌ماند، همچنان که هر کدام از فصول‌سال،برای تحرکات عالم طبیعت، یک اقتضای طبیعی دارند،همین طورفصـــولی از سال، مقطعهایی از روزها و شبها و هفتـــــه ها و ماهـــــها یک اقتضا ئاتی برای رشد ونمو وتحرک معنوی وباطنی انسانها وتعالی آنها دارند.شب جمعه یک خصو صیتی دارد،روز جمعه یک خصوصیتی دارد. از این ساعات، تعجب هم نباید کرد؛ همچنانی که در طبیعت مادی یک خصوصیتی دارند، در این طبیعت معنوی، در روح انسان، در تعالی انسان، در قبول اعمال و در تأثیر اعمال عبادی هم یک خصوصیاتی دارند…مثل‌روزجمعه،شب نیمه‌ی شعبان واوقاتی که بخصوص از طرف شرع مقدس معین شده است.«ایاماً معدودات »که درباره‌ی ماه رمضان است یا ایام ذی حجه واز این قبیل،انتخاب این روزها تصادفی نیست،که حالا ماه رمضان از لحاظ طبیعت و تاثیر با ماه رجب یا ماه ذیقعده یکسان باشد،نه یک خصوصیتی دارد…از این استفاده کنید. ۱۸/۷/۸۵
     مسئولان ومدیران بیش از همه در معرض گناهان قلبی اند، برای درمان آن علاجی پیدا کنید
امیرالمؤمنین(علیه‏الصّلوهوالسّلام)… روزه  را  به روزه‏ی جسم و روزه‏ی  جان تقسیم ‌می‌کند درباره ‏ی… روزه‏ی جان   می‌فرماید: « و صوم النفس ا مساک الحواس الخمس عن سائر المآثم»؛ این، روزه‏ی جــان است که حواس پنجگانه را از همه‏ ی گناهـان ممنوع کنید و امساک بدهید. «و خلوّ القلب من جمیع اسباب الشرّ»؛ دل را از اسباب و موجبات شرّ خالی کنید؛ این، روزه‏ی جان است. حالا اسباب شرّ چیست؟ امساک از گناهان حواس خمس، برای کسی که اراده‏ی امساک داشته باشد، آسان است؛ اینکه دست، چشم، گوش و زبان انسان مرتکب گناه نشود؛ لیکن آن امساکِ خلوّ قلب از اسباب الشرّ، خیلی سخت است؛ این سخت‏تر است و تمرین و مجاهدت می خواهد. و دوستان عزیز! من و شما مخاطبان این دستوریم؛ این مجاهدت، بر عهده‏ ی ماست؛ واقعاً تأثیر گناهی که از ما سر می زند، با گناهی که از یک انسان معمولی – که در جامعه مسئولیتی ندارد – سر می‌زند، تفاوت می کند. باید هم نسبت به گناه قلبـــی و هم گناههای شخصـــــی، خیلی مراقب باشیم. گناه اسباب شرّ، «حسد»، «حرص» – حـرص  به دنیا، حرص به جمع مال، افزون‏ خواهی دنیوی – «بدخواهی نسبت به دیگران» – بددلی، بدخواهی، سوءظن – «نخوت و کبر» – خودبرتربینی، دیگران را کوچک دانستن، تحقیر کردن، مردم را حقیر شمردن است. این شروری که در عالم به وجود می آید، از همین چیزها به وجود می آید. در انسانهایی، نخوت آنها، کبر آنها، حرص آنها، حسد آنها، بخل آنها و شهوت ‏خواهی ‏شان، آنها را به حرکاتی وادار می کند که تأثیر عمیق این حرکات در آغاز راه، خیلی به نظر نمی رسد، لیکن به‏ تدریج که پیش می رود، به فاجعه‏ های انسانی و تاریخی تبدیل می‌شود، که می ماند. وقتی این فجایع بزرگ تاریخی را نگاه می کنیم و به طرف سرچشمه‏ ی این مفاسد دیم، می رسیم به چنین خصوصیاتی که در یک انسان و در یک شخص وجود دارد؛ افزون‏ خواهی،.. «ریاکاری» و نقطه‏ ی مقابل آن، «بی‏ مبالاتی، پرده‏ دری» هم از اسباب شرّ است. اینها چیزهایی است که انسان باید دلش را از آنها خالی کند.        ۱۸/۷/۸۵
  لازمه پیروزی بر طواغیت زمان، تقویت ایمان به نصرت الهی و ایستادگی  در راه است
   باری که بر دوش مجموعه‏ی مسئولان گذاشته شده ، بار سنگینی است و البته بسیار مسئولیت پُرافتخار. نظام جمهوری اسلامی، نظامی است که می خواهد سعادت مجموعه‏های انسانی را با همان پیامی که پیغمبران در طول تاریخ نبوتها آورده‏اند و به بشر رسانده‏اند، تأمین کند؛ و عملاً دارد پیام پیامبران را در مقابل پیام طواغیت عالم تصدیق می کند. طواغیت امروز هم هستند و بر اینها گران می آید و مقابله و معارضه  می کنند. راه پیروزی در این چالش و رویارویی هم جز «ایستادگی همــــراه با ایمان و باورِ به خود و باورِ به راه خود» نیســــت؛ باید راه را باور داشته باشیم: « آمــــن الرّسول بما انزل الیــــه من ربّه و المؤمنــــــون کــلّ آمن باللَّه » ؛ یعنــــــی آحاد مؤمنینِ به این راه، دســت به دسـت هم بدهـد و ایستـادگـی کنـــد؛ ایستـادگی نشان بدهند. این راه پیشرفـــت و پیروزی است. اگر این کار را بکند، پیروزی قطعی است. ما ایــــــــــن را در طــول ایـــــــــــن بیـــــــــت‏ و هفــــــــت سال تجربه کرده‏ایم. در میدانهای گوناگون، آنجایی که حرف خودمان را باور داشته‏ایم و پای آن حرف ایستاده‏ایم، آنجا پیش رفته‏ایم… اگر مسؤولان کوتاهی کنند، این جزو گناهانی است که تأثیرش نه فقط برای اشخاص خودشان، بلکه برای ملت، تأثیر مخربی خواهد بود.       ۱۸/۷/۸۵با عبودیت که سرچشمه همه فضائل است،‌ منیت را که منشأ همه آفات است، از خود دور نگه دارید
 روح عبودیت و احساس بندگی در مقابل خداوند، همان چیزی است که انبیای الهی از اول تا آخر، تربیت و تلاششان متوجهِ این نقطه بوده است که روح عبودیت را در انسان زنده کنند. سرچشمه‏ی همه‏ی فضائل انسانی و کارهای خیری که انسان ممکن است انجام بدهد – چه در حوزه‏ی شخصی، چه در حوزه‏ی اجتماعی و عمومی – همین احساس عبودیت در مقابل خداست. نقطه‏ی مقابل این احساس عبودیت، خودبینی و خودخواهی و خودپرستی است؛ منیت است. این منیت است که در انسان، منشأ همه‏ی آفات اخلاقی و عوارض و نتایج عملی آنهاست. منشأ همه‏ی این جنگها و کشتارهای عالـم، و ظلمهایی که به وقوع می پیوندد و منشأ همه‏ی فجایعی که در طول تاریخ اتفاق افتاده – و شما خوانده‏اید، شنیده‏اید یا امروز مشاهده می کنید – احساس منیت و خودخواهی و خودبینی در مجموعه‏ای از انسانهاست که سرچشمه‏ی این فساد و نابسامانی، در زندگی آنهاست. عبودیت نقطه‏ی مقابل این خودخواهی و منیت و خودپرستی است.      ۲۱/۷/۸۵نعمت دعا، یک فرصت است، آنرا برای تعالی خود مغتنم بشمارید
فرمود: «الدّعا مخ العباده» مغز هر عبادتی، دعاست…(و دعا) به معنای خشوع و خضوع در مقابل خیر مطلق، جمال مطلق، حُسن مطلق و فضل مطلق اوست. لذا دعا، یک نعمت است و فرصت دعا کردن، یک نعمت است. در وصیت امیرالمؤمنین (علیه‏الصّلاه و السّلام) به امام حسن مجتبی(علیه‏السّلام) این معنا وارد شده است: «اعلم انّ الّذی بیـــده خـــــزائن ملکـــوت الدّنیا والاخره قد اذن لدعائک و تکفّل لاجابتک»؛خدای متعال که همه‏ی قدرت آسمان و زمین در قبضه‏ی توانایی اوست، به تو اجازه داده که با او دعا کنی و حرف بزنی و از او بخواهی. «وامرک أن تسأله لیعطیک» از او مطالبه کنی تا او هم به تو عطا کند. این رابطه‏ی درخواست کردن و گرفتن از خدا، مایه‏ی تعالی روح انسان است و همان تقویت کننده‏ی روح عبودیت است. «و هو رحیم کریم لم یجعل بینک و بینه من یحجبک عنه»؛خدای متعال بین خودش و تو، واسطه‏ای، فاصله‏ای و حجابی قرار نداده است. هر وقت با خدا شروع کنید به سخن گفتن و عرض نیاز کردن، خدای متعال صدا و درخواست شما را  می‌شنود. با خدا همیشه می‌شود همزبان شد، می شود گفتگو کرد، می‌شود مأنوس شد و می شود از او درخواست کرد. این برای بشر، فرصت و نعمت خیلی بزرگی است…دعا، خواندنِ خداست؛ حالا می‌تواند به زبان فارسی یا به زبان خودتان باشد؛ هرچه که می‌خواهید با خدا حرف بزنید؛ این، دعاست. هرچه می‌خواهید با او در میان بگذارید. گاهی هم حاجت  خواستن نیست، فقط اُنس با خداست. حاجات هم مختلف است،… هیچ  مــــانعــی نـــدارد. خـــواستن از خـدا هر چیزی و به هر زبانی – خوب است. و همین خواصی را که عرض کردیم (ارتباط با خدا و احساس بندگی) دارد.              ۲۱/۷/۸۵ در پرتو معارف ادعیه مأثوره، دلایل عدم استجابت دعا را شناسایی و درمان کنید
   اجابت الهی از طرف پروردگار، هیچ قید و شرطی ندارد؛ این ما هستیم که با اعمال خودمان مانع اجابت می‌شویم؛ ما هستیم که موجب می شویم دعای ما مورد اعتنا قرار نگیرد، که خود همین، یکی از معارفی است که می‌توان از دعا استفاده کرد و یکی از خصوصیات دعا، همین است… ادعیه‏ی مأثوره … پُر از معارف الهی است که اگر کسی اینها را بخواند و بفهمد… یک مبلغ عظیمی از معارف را هــــم از این دعاهــا فــــــرا مــــــی‌گیـــرد… اینـــــــکه در دعای کمیل می خوانیم: «اللّهم اغفرلی الذّنوب الّتی تحبس الدّعا؛ اللّهم اغفرلی الذّنوب الّتی تنزل البلا» یا «تنزل النقم»، همه‏ی اینها معارف الهی است؛ یعنی معنایش این است که ما افراد بشر، گاهی خطاها و گناهانی  می‌کنیم که این گناهان مانع از این می‌شود که دعای ما مورد اجابت قرار بگیرد و قبول بشود؛ گناهانی ازما سرمی زند که این گناهان بلا را برای ما به ارمغان می‏آورد. گاهی بلاهای عمومی و ملی، براثر گناهانی به وجود می‏آید و البته اعلام نمی‌شود که این بلا برای این گناه به وجود آمد. اما وقتی افرادِ صاحب تدبر، فکر و تدبر کنند، می‌فهمند که این بلا از ناحیه‏ی چه عملی متوجه این ملت شد. بعضی اوقات اثرِ اعمال سریع است و بعضی با فاصله است؛ اینها را دعا به ما می‌گوید…ببینید این، چشم انسان را باز می‌کند؛ این، یک معرفتی را ایجاد می‌کند؛ این از معارف الهی است؛ کمک الهی، توفیق الهی و عنایت الهی است؛ اینها را در دعاها می‌توان پیدا کرد.           ۲۱/۷/۸۵           
 برای اثر بخشی دعا، به ترجمه ومعنای آن دقت کنید
   یکی از برکات ادعیه‏ ی مأثوره‏ ای که از ائمه(علیهم‏السّلام) رسیده ، این است که این دعاها پُر از معــارف الهـــی اسـت.    صحیفه‏ی سجادیه، دعای کمیل، دعای مناجات شعبانیه، دعای ابی‏حمزه ثمالی – و بقیه‏ی دعاهایی که وارد شده است – پُر از معارف الهی است که اگر کسی اینها را بخواند و بفهمد، علاوه‏ی بر آن ارتباط قلبی و اتصالی که به ذات اقدس الهی و حضرت ربوبی پیدا می‌کند، یک مبلغ عظیمی از معارف را هم از این دعاها فرا می گیرد.من به جوانها قویاً توصیه می کنم که به ترجمه‏ی این دعاها توجه کنند. این دعاهای عرفه و ابی‏حمزه، پُر از معارف است…البته دعاهای مأثور از ائمه(علیهم‏السّلام) بهترین مضامین در زیباترین الفاظ و سرشار از معارف الهی است که قدر آنها را باید دانست و بایستی به آنها متوسل شد.                             ۲۱/۷/۸۵

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا