ارزش میت از نظر اسلام

ارزش میت از نظر اسلام

اسلام عمل با روح می خواهد نه عمل بی روح. لهذا اگر مسلمانی زکات خود را بدهد ولی شائبه ریا در آن باشد پذیرفته نیست، اگر به جهاد برود ولی برای خودنمایی باشد قبول نیست. قانون الهی می گوید سرباز اجباری به درد من نمی خورد، من سربازی می خواهم که روحا سرباز باشد، سربازی می خواهم که ندای «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه؛ همانا خدا از مومنان جان و مالشان را به بهای بهشت خریداری کرد» (توبه/۱۱۱) را پذیرفته باشد و صمیمانه به آن لبیک بگوید.
از رسول اکرم صلی الله علیه و آله در روایت متواتر میان شیعه و سنی رسیده است که «انما الاعمال بالنیات؛ همانا کارها وابسته به نیتهاست»، «لکل امرء مانوی؛ برای هر کس همان است که آن را قصد کرده است»، «لا عمل الا بنیه؛ هیچ عملی بدون نیت پذیرفته نیست».
در حدیثی به این شکل روایت شده است: «انما الاعمال بالنیه، و انما لامرء ما نوی، فمن کانت هجرته الی الله و رسوله فهجرته الی الله و رسوله، و من کانت هجرته لدنیا یصیبها او امرأش یتزوجها فهجرته الی ما هاجر الیه؛ همانا اعمال، وابسته به نیت است، برای انسان همان است که قصد کرده و هدف قرار داده است. هر کس به خاطر خدا و رسول هجرت کرده است، هجرتش به سوی خدا و رسول است و هر کس به خاطر زنی که با او ازدواج کند و یا به خاطر ثروتی که به چنگ آورد هجرت کرده است هجرتش به سوی همان خواهد بود».

یکی از اموری که می گویند از مظاهر سبقت رحمت الهی بر غضب الهی است یعنی نشانه این است که همیشه لطف و رحمت بر غضب و قهر پیشی دارد این است: اگر انسان در مرحله نیت طالب خیر و حقیقت باشد ولی جدی باشد، جدا طالب خیر و حقیقتی باشد، یعنی قصد داشته باشد کار خیری را انجام بدهد، بعد در عمل موفق نشود، آیا چنین کسی عندالله مأجور است یا مأجور نیست؟
بله، خداوند به چنین کسی با اینکه توفیق این عمل را پیدا نکرده است به موجب همین قصد و نیت اجر و پاداش می دهد. ولی اگر کسی قصد معصیتی را بکند، نیت یک شری را در دل داشته باشد و بعد مانعی پیدا بشود که آن کار صورت نگیرد، مثلا قصد داشت که برود شهادت دروغ بدهد ولی رفت و احتیاجی به او پیدا نشد و بالاخره در عمل، او شهادت دروغ نداد، آیا برای او گناه یک شهادت دروغ نوشته می شود؟ نه، چون نیت به مرحله عمل نیامده. این، تفضل الهی است.
در کار خیر، نیت به مرحله عمل هم که نیاید، فضل الهی برای او ثواب و اجر می نویسد. یکی از حضار: «لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت». استاد مطهری: درست است: «لها ما کسبت و علیها مااکتسبت». “له” را در کارهای خیر و نفع می گویند، “علیه” را در کارهای ضرر. در کار “له”، ” کسب ” گفته، آنچه کسب بکند ولو اینکه از روی قصد هم نباشد، ولی در کار شر آن وقتی علیه او نوشته می شود که آن کار را (انجام داده باشد). البته آن، مسأله دیگری است ولی هر دو یک ریشه دارد که انسان از روی قصد و توجه و آگاهی کامل آن را انجام داده باشد.
* * *
منبع :
عدل الهی ص ۳۶۳
آشنایی با قرآن ۵، صفحه ۶۳-۶۲

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا