از منظر عرفا و موحدان همه چیز عین ربط و ملک خداست

از منظر عرفا و موحدان همه چیز عین ربط و ملک خداست

چقدر خوب این معنی را ملای رومی بیان کرده است :
گر به جهل آئیم آن زندانِ اوست *** ور به علم آئیم آن ایوانِ اوست
گر به خواب آئیم مستان وئیم *** ور به بیداری به دستان وئیم
ور بگرئیم ابرِ پُر زَرق وئیم *** ور بخندیم آن زمان برق وئیم
ور به خشم و جنگْ عکسِ قهر اوست *** ور به صلح و عُذرْ عکس مِهر اوست
ما کئیم اندر جهان پیچ پیچ *** چون الف کو خود ندارد هیچ هیچ
چون الف گر تو مجرد میشوی *** اندرین ره مَرد مُفرد میشوی
(مثنوی طبع میرخانی ج۱ ص۴۱)

و دیگری نیز عالی سروده است :
اسْقِنی یا رَب کَأْسَ الْوَحْدَهِ *** سُکْرُها یُمْحِی ظُلامَ الْکَثْرَهِ
ساقیا آن باده وحدت بیار *** تا بَرَد از چهره دل این خُمار
عشق وحدت ار دمی آید به کار *** می کشاند مر تو را تا کوی یار
بشنوی آندم تو با صوت حسن *** بی محابا بانگ المُلْکُ لِمَن
ار چه مولی گفته در اُم الکتاب *** در قیامت باشد این بانگ آن جناب
لیک مطلب ها بسی باشد دقیق *** گویمت شرح ار بخواهی ای رفیق
سر بر آور از عوالم تا به هو *** تای تعبیر است و ضیق گفتگو
لب ببند از گفتگو و کُن طواف *** سیر فی الله را ترا باشد مَطاف
رد آنچه مر ترا بسپرده دوست *** هرچه هست و نیست ملک و مال اوست
گوش کثرت ار رها بنموده ای *** بی محابا بانگ حق بشنیده ای
لیک وا گو با مَنَت آن گوش کو *** وه چه ها بنموده کثرت مو به مو

پس در دنیا چشم دوبین و أحْوَل و رَمَدآلود، تصور غلط مینمود. در دنیا غیر خدا را طلب کردند و احکام توحید را فراموش کردند، و خیال کردند آن متخیلات سرابی، در عالم حقیقت هم حق عبور و مرور دارند، و حالا در قیامت معلوم شد که چنین نیست.

روی تو ظاهر است به عالم نهان کجاست *** گر او نهان بوَد به جهان خود عیان کجاست
عالَم شده است مظهر حسن و جمال تو*** ای جان بگو که مظهر و جان جهان کجاست(مفاتیح الاعجاز ص۶۰)

در کتاب «أسرار الصلوه » مرحوم عارف صمدانی و عالم ربانی حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رضوانُ الله علیه می فرماید: «قوله علیه السلام: أَنهُ مَا نَظَرْتُ إلَی شَیْءٍ إلا وَ رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ؛ گفتار (حضرت أمیرالمؤمنین ) علیه السلام است که: به هیچ چیزی نظر نکردم، مگر آنکه قبل از آن چیز و بعد از آن چیز و با آن چیز خدا را دیدم » (اسرار الصلوه ص۶۵). و نیز در رساله «لقاءُ الله » می فرماید: و امام صادق علیه السلام میفرماید «مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلا رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ» (لقاءالله خطی ص۷). ولیکن مرحوم صدرالمتألهین رضوانُ الله علیه گوید: از أمیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است که او گفته است: «مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلا وَ رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ. وَ رُوِیَ: مَعَهُ وَ فِیهِ؛ من چیزی را ندیدم مگر آنکه قبل از آن خدا را دیدم. و نیز روایت شده است که: قبل از آن و با آن و در آن خدا را دیدم» (اسفار اربعه طبع سنگی ج۱ ص۲۶ و طبع سربی ج۱ ص۱۱۷).

یاریست مرا ورای پرده *** حسن رخ او سزای پرده
عالم همه پرده مصور *** أشیا همه نقش های پرده
این پرده مرا ز تو جدا کرد *** اینست خود اقتضای پرده
نی نی که میان ما جدائی *** هرگز نکند غِطای پرده
(مفاتیح الاعجاز ص۶۰)

آری، چون سالکان راه لقاء خدا با قدم همت در این داده غیر از لقای حضرت محبوب چیزی را نشناسند، و مقصد و مقصود و هدف و معبود خود قرار ندهند، و از درجات اخلاص برآیند تا به مقام مخلَصین و مقربین فائز گردند، و با پای اصطبار و مجاهده با نفس، از همه چیزها بگذرند و از ما سِوی الله چشم پوشند؛ آنها با همه چیز و قبل از همه چیز و بعد از همه چیز خدا را ببینند.

دلی کز معرفت نور و صفا دید *** ز هر چیزی که دید اول خدا دید
«هُوَ الاْولُ وَ ا لاْ خِرُ وَ الظـ’هِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِکُل شَیْءٍ عَلِیمٌ؛ اوست اول و آخر، و ظاهر و باطن، و او به همه چیزها داناست» (الحدید/۳). اینجاست که از آن شراب ملکوتی نصیب هر کس گردد، و فکرش را از مستی هوای نفس برهاند و به مستی لقاء خدا و اولیای خدا بگرداند، این معنی برای او مشهود میگردد که: «وَ سَقـ’هُمْ رَبهُمْ شَرَابًا طَهُورًا؛ و پروردگارشان باده ای پاک به آنان بنوشاند»(الانسان/۲۱).

از سقاهم ربهم بین جمله ابرار مست *** وز جمال لایزالی هفت و پنج و چار مست
تن چو سایه بر زمین وجان پاک عاشقان *** در بهشت عدن تَجری تحتها الانهار مست
خود چه جای عاشقان کز جام توحید خدا *** کوه و صحرا و جبال و جمله اشجار مست
(تفسیر ملاحسین کاشفی خطی در تفسیر سوره دهر)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید