اشتغال و تعدد نقش هاى زنان

اشتغال و تعدد نقش هاى زنان

اشتغال و تعدد نقش هاى زنان
هر جامعه اى متشکل از گروه ها و جنسیت هاى مختلف با علایق و طرز فکرهاى گوناگون است و باید در تصمیم گیرى هاى اساسى آن که مربوط به همه افراد و گروه ها است و به نوعى منافع و مصالح همگانى را در بر مى گیرد، نقد و نظر همه گروه ها را دخالت داد.
اولین گروه هایى که در هر جامعه اى به شکل عینى و طبیعى وجود دارند، گروه هاى جنسى هستند بدین معنى که اولین تفاوتى که در بدو امر هر جامعه اى به چشم مى خورد «زن» و «مرد» بودن افراد است که بر حسب تفاوت هاى طبیعى نقش ها، نیازها، علایق و خواسته هاى متفاوت دارند و به سبب همین نکات حضور هر دو گروه در مشاغل مختلف، خصوصاً مشاغلى که بهره ورى افراد از منافع مادى و معنوى جمعى ناشى مى شود، ضرورى مى گرداند.
در طول تاریخ به سبب ویژگى زایش و بارورى زنان، به آنها نقش مادرى و همسرى و به تبع آن کارهاى خانگى سپرده شده است. اما در دهه هاى اخیر و بالا گرفتن بحث مشارکت زنان در عرصه هاى مختلف، بحث نقش هاى سه گانه همسرى، مادرى و شغلى صورتى دیگر گرفته و به شکل جدیدترى مطرح شده است و جامعه شناسان و نظریه پردازان زیادى با بررسى موضوع، به جنبه هاى مثبت و منفى آن توجه کرده اند.
«رابرت لین» در کتاب «زندگى سیاسى» مى نویسد: مشارکت زنان در امور سیاسى و هر نوع وابستگى خارج از خانه به معنى دزدى از فرصت هاى خانوادگى است. پارسوتر در نظریه «تفکیک نقش ها»، با این تصور که اشتغال زنان، نظام خانواده را در معرض خطر قرار مى دهد، اشتغال زنان را نکوهش مى کند. در نظام خانواده مرد رئیس و نان آور خانه است و زن نقش کدبانو را تکرار مى کند. به اعتقاد وى، تغییر در فرصت هاى شغلى و ایجاد برابرى با مردم، موجب از هم پاشیده شدن ساخت خانواده مى شود و کارکرد جامعه کنونى را بر هم مى زند. فرضیه «کمیایى» که بارنت «Barnet» در سال ???? مطرح کرد، همنوا با این نظریه که تکثر نقش ها موجب اضطراب و فشار بیشترى بر زنان مى شود، فرض را بر این مى گذارد که ایفاى چند نقش عمده به صورت همزمان، موجب زایل شدن انرژى محدود فرد مى شود و در نتیجه زنان در پاسخ گویى به انتظارات و نیازهاى هر دو نقش «خانوادگى و شغلى» که هر دو نیز مستلزم توان و پاسخگویى بالا هستند، با کمبود انرژى و در نتیجه ضعف و ناتوانى روبه رو مى شوند. در مقابل فرضیات و نظرات مخالف اشتغال زنان، فرضیات موافقى نیز وجود دارد. بنا به فرضیه اعتلاى نقش چه در مورد زنان و چه در مورد مردان، مشارکت در فعالیت هاى ارزشمند اجتماعى، موجب ارتقاى وضع سلامت فرد مى شود.
ازدواج (ایفاى نقش همسرى) مادر یا پدر بودن (نقش والدین) و اشتغال به کار (نقش شغلى)، هر یک از نظر ارزشمندى و مرتبت اجتماعى در رده بالایى قرار دارند. هرچه بیشتر گونه نقش ها را بر عهده داشته باشد از سلامت بیشترى برخوردار خواهد شد. نظرات زیر (Sieber) بر فرضیه تجمع نقش ها مبتنى است:
۱- از این نظر اشتغال براى زنان عزت نفس بیشترى به همراه دارد و مى تواند آنها را از پرداختن صرف به امور کسل کننده خانه دارى که در نظر آنها ارج و قرب کمترى دارد، رهایى بخشد.
۲- فمینیست ها معتقدند، مردان براى حذف زنان از اغلب مشاغل با هم متحد شده اند تا خاطر جمع باشند زن در حرفه خود دستمزد کمترى دریافت مى کند و باز هم مجبور است در درون خانواده به مرد متکى باشد. مردان و سرمایه دارى هر دو از این وضعیت سود مى برند و با مفهوم دستمزد خانواده به سازش دوطرفه دست مى یابند.
۳- اما اندیشه اسلامى به قضیه انسان بودن زن و مرد در آفرینش با دیدگاهى واحد مى نگرد و هر دو را به سازندگى و حرکت دادن تمدن اسلامى در عرصه حیات انسان ها فرا مى خواند و مسؤولیت انحراف از مسیر، یا پایدارى در راه عقیده را به طور برابر به دوش هر دو مى گذارد. قرآن کریم، از حرکت زندگى زن و مرد یک جامعه یاد مى کند، بى آن که براى مردان نقشى برتر یا مهمتر از نقش زنان در نظر گیرد و یکى از آن دو را به سبب پرداختن به نقش هاى ویژه مانند پدر، مادر یا همسر بودن از مسؤولیت اصلى اش در بستر حرکت زندگى معاف کند. وجود دو بانوى نمونه اسلام و جهان شریعت حضرت فاطمه(س) و نیز حضرت زینب کبرى(س)، زنانى که به سرنوشت سیاسى و اجتماعى جامعه خویش حساس بوده و رسالتشان را به خوبى انجام داده اند، بیانگر مقام و منزلت زن و نقش آنها در جامعه اسلامى است.
۴- وجه اشتراک همه دیدگاه هاى مختلف در مورد اشتغال زن اعتقاد به ارائه چند نقش متفاوت در یک زمان از سوى زنان است. به هر حال اشتغال زنان واقعیتى است که وجود دارد و از جهات گوناگون اجتناب ناپذیر است. بخشى از این اشتغال در خدمت توسعه و بخشى دیگر در خدمت رشد و تعالى فردى و جمعى زنان است. در این راه همگامى و مساعدت جامعه و مردم، تضاد نقش هاى زنان را به تنوع و توافق نقش ها تبدیل خواهد کرد.
نتیجه چنین توافقى نیز به نفع مردان، خانواده و جامعه خواهد بود و در این صورت امتیازات اشتغال زنان از حوزه فردى خارج مى شود و خانواده در نهایت جامعه را نیز در ابعاد مادى و غیرمادى آن در بر مى گیرد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا