افزایش بصیرت ، قدرت تحلیل و هدایت سیاسی۳۵

افزايش بصيرت ، قدرت تحليل و هدايت سياسي35

تدبیر ش ۷۷   مرداد ۹۱اثبات سازگاری آرمان‌گرایی با واقع‌بینی
درسی که انقلاب داد و امام بزرگوار باقی گذاشت، این است که: در این حرکت سی و سه ساله، آرمان‌ها و آرزو‌های عظیمی که اسلام آنها را به ما القاء می‌کند و تعلیم می‌دهد، از نظر دور نماند؛ در عین حال واقعیت‌های موجود جامعه و جهان هم مورد توجه قرار گرفت؛ این کمک کرد به اینکه این حرکت بتواند ادامه پیدا کند؛ یعنی ترکیب آرمان‌خواهی و آرمان‌گرایی با واقع‌بینی. یک حرفی را سر زبان‌ها انداختند، درباره‌اش نوشتند و گفتند؛ الآن هم انسان در گوشه و کنار می‌شنود که ملاحظه واقعیت‌های جامعه و جهان، با آرمان‌گرایی نمی‌سازد. آرمان‌گرایی را اشتباه کردند با رؤیاگرایی. آنچه که ما می‌خواهیم دنبال کنیم و اصرار بر آن داریم، این است که واقع‌بینی، مشاهده واقعیات جامعه و جهان، با آرمان‌گرایی و تعقیب آرمان‌ها و آرزوهای بزرگ ملت ایران هیچ‌گونه تنـافـی و تعـارضـی نـدارد. اگـر مـا تـوانستیم آرمان‌گـرایـی را بـا واقع‌بینی و واقع‌گـرایـی همراه کنیم، ترجمه عملیاتی‌اش می‌شود اینکه ما تدبیر را با مجاهدت ترکیب کنیم؛ هم مجاهدت کنیم و مجاهدانه حرکت کنیم، هم این حرکت مجاهدانه در یک چارچوب تدبیرشده‌ای قرار بگیرد؛ که این، آگاهی عمومی، آگاهی دست‌اندرکاران، همراهی دل‌ها و زبان‌ها در همه عرصه‌‌ها را می‌طلبد.
بعضی وانمود مـی‌کنند که آرمان‌گـرایـی بـا واقع‌بینی نمی‌سازد؛ این را ما به‌شدت رد می‌کنیم. بسیاری از آرمان‌های جامعه ما و مطالبه آنها جزو واقعیت‌های جامعه است. مردم مایلند عزت ملی داشته باشند، مردم مایلند زندگی ایمان‌مدار و دین‌مدار داشته باشند، مردم مایلند در امور اداره کشور و مدیریت کشور سهیم باشند – یعنی مردم‌سالاری – مردم مایلند پیشرفت داشته باشند، استقلال سیاسی و اقتصادی داشته باشند؛ اینها خواسته‌های عمومی مردم است. این خواسته‌ها، واقعیت‌های جامعه است؛ این واقعیت‌ها دقیقاً    در جهت آرمان‌خواهی است؛ اینها که مسائل تحلیلی و ذهنی نیست، اینها که موهومات نیست، اینها که ذهنیات نیست؛ اینها واقعیاتی است که در جامعه وجود دارد. یک جامعه زنده و مؤمن دنبال این چیزهاست؛ می‌خواهد عزت ملی داشته باشد، می‌خواهد استقلال داشته باشد، می‌خواهد پیشرفت داشته باشد، می‌خواهد آبروی بین‌المللی داشته باشد؛ اینها خواسته‌هایی است که مردم دارند؛ اینها در جهت آرمان‌هاست؛ و این خواستن، جزو واقعیت‌های قطعی جامعه است.
بنابراین واقعیات می‌تواند در خدمت و معطوف به آرمان‌ها باشد. بله! ذکر آرمان‌ها بدون توجه به واقعیت‌ها و بدون ملاحظه سازوکار‌های معقول و منطقی رسیدن به آرمان‌ها، خیال‌پردازی است؛ آرمان‌ها در حد شعار باقی خواهد ماند؛ لیکن وقتی که مسئولان کشور آرمان‌ها را به صورت منطقی و متین دنبال کردند، مردم همراهی کردند، اینجا آنجایی است که واقعیت‌های جامعه با آرمان‌ها هماهنگ می‌شود. خب! این یک امر اساسی و یک پایه اساسی برای حرکت کشور است.۱
۱.   ۰۳/۰۵/۹۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام (چهارم رمضان المبارک۱۴۳۳ )
توجه به لغزشگاه‌‌ها و شناخت واقعیت‌سازی‌‌های پنداری
ما وقتی که می‌خواهیم آرمان‌گرایی همراه با واقع‌بینی داشته باشیم – یعنی واقعیت‌ها را ببینیم، بر اساس واقعیت‌ها حرکت خودمان را تنظیم کنیم – باید توجه کنیم کـه بـه لغزش‌هایـی کـه در اینجا ممکن است پیش بیاید، دچـار نشویـم. لغزشگـاه‌‌هـایـی وجـود دارد. یک لغزشگـاه، واقعیت‌پنداری است؛ چیز‌هـایـی را کـه واقعیت ندارد، انسان واقعیت تصور کند. دشمنانی که جبهه‌ای را در مقابل کشور ما، ملت ما، انقلاب ما تشکیل دادند، سعی مـی‌کنند واقعیت‌سـازی کنند، واقعیت‌نمایـی کنند، یک چیزهـایـی را بـه‌عنوان واقعیت‌هـای مسلّم در نظر مـا جلوه‌گر کنند؛ در حالی که واقعیت‌ها آنها نیست. باید مواظب باشیم درگیر و دچـار واقعیت‌سـازی‌هـای خلاف واقع نشویم. فرض بفرمایید اگر چنانچه ما توان خودمان را بیشتر از واقع بدانیم، یا کمتر از آنچه که واقعیت است بدانیم، دچار خطا خواهیم شد؛ توان دشمن را هم اگر بیشتر از آنچه که هست، یا کمتر از آنچه که هست، ببینیم، دچار اشتباه محاسبه خواهیم شد. این از آنجاهایی است که طراحان دشمن وارد میدان می‌شوند. شما ملاحظه کنید؛ در تبلیغات گسترده رسانه‌ای دشمنان ما سعی می‌شود توان داخلی و ملی کشور تحقیر شود و کوچک شمرده شود؛ متقابلاً توان دشمن بیش از آنچه که هست، معرفی شود؛ این یکی از لغزشگاه‌هاست. اگر ما از آن مقداری که دشمن باید مورد ملاحظه قرار بگیرد، بیشتر او را محاسبه کردیم و بیشتر از او ترسیدیم، قطعاً دچار خطای در محاسبه خواهیم شد؛ راه را عوضی خواهیم رفت؛ این یکی از لغزشگاه‌هاست.
یکی از لغزشگاه‌ها در دیدن واقعیت، برمی‌گردد به درون خود ما. گاهی دلبستگی‌های ما فلج کننده است. دلبستگی‌های ما موجب می‌شود که ما یک چیزهایی را واقعیت بپنداریم که واقعیت ندارد؛ در واقع خطایی است که نفس راحت‌طلب ما یا دلبسته ما به مسائل مادی، بر ما تحمیل می‌کند؛ در حالی که واقعیت ندارد.
یکی از این لغزشگاه‌ها این است که انسان تصور کند دست یافتن به آرمان‌ها بدون هزینه امکان‌پذیر است. ما در دوران مبارزات هم می‌دیدیم؛ بعضی‌‌ها بودند که اهداف مبارزات را قبول داشتند، اما حاضر نبودند در راه این مبارزات هزینه‌ای بدهند، قدمی بردارند. امروز چنین کسانی هم هستند؛ تصور می‌کنند که باید به هدف‌ها رسید، بدون دادن هزینه! لذا آنجایی که پای هزینه دادن در میـان اسـت، عـقـب مـی‌کشند. ایـن عقب‌کشیدن‌‌ها در بسیاری از موارد موجب می‌شود که انسان در محاسبه اشتباه کند؛ خطی را که باید در مقابل دشمن دنبال کند، دنبال نکند.
یک لغزش دیگر این است که: ما بخشی از واقعیت‌ها را ببینیم، بخش دیگری از واقعیت‌ها را نبینیم! ایـن هم مـوجب خطاست؛ خطای در محاسبه را به دنبال خواهد داشت. واقعیت‌ها را باید با هم دید و دانست.۱  
۱.   ۰۳/۰۵/۹۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام (چهارم رمضان المبارک۱۴۳۳ )ارمغان ملاحظه واقعیت‌ها
مـا در چـه وضعی هستیم؟ کجا قـرار داریـم؟ چه داریم؟ چـه نداریم؟ ملاحظه ایـن واقعیت‌هـا، با قضاوتی که بنده در این مسئله پیش خودم دارم، بسیار امیدبخش است. وقتی ما واقعیت‌ها را کنار هم می‌گذاریم، اینها را ملاحظه می‌کنیم؛ احساس می‌کنیم که راه ملت ایران به سوی آرمان‌های بلند، یک راهِ گشوده است. این راه، چالش دارد؛ اما راه باز است، بن‌بست وجود ندارد. هدف جبهه مخالف نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و دشمن ما، این است که راه را بن‌بست نشان بدهد. خودشان هم می‌گویند: ما بایستی این کار‌ها را بکنیم، این فشار‌ها را وارد کنیم، ایـن محاصره را بکنیم، ایـن تحریم را بکنیم،       تا مسئولان جمهوری اسلامی در محاسبات خودشان تجدیـدنظر کنند. مـن عـرض مـی‌کنم؛ ملاحظه واقعیت‌ها نه فقط موجب می‌شود ما در محاسبات گذشته‌مان تجدیدنظر نکنیم، بلکه ما را به درستی راهی که پیمودیم و راهی که انقلاب جلوی ما گذاشته، مطمئن‌تر می‌کند.۱   ۱.   ۰۳/۰۵/۹۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام (چهارم رمضان المبارک۱۴۳۳ )رویارویی نظام اسلامی با چند قدرت و دولت مستکبر
یکی از واقعیت‌های موجود کشور – که امروز بیش از سال‌های گذشته هم این واقعیت به رخ نظام اسلامی کشیده می‌شود – وجود فشار‌ها و تهدید‌هاست. کشور با زورآزمایی چند قدرت و دولت مستکبر روبه‌رو است. همین‌طور که مکرر عرض کردیم، طرف مقابل ما جامعه جهانی نیست، دولت‌ها نیستند، ملت‌ها نیستند؛ چند دولتند؛ منتها دستگاه رسانه‌ای قوی دارند. این چیزی که ما باید اقرار کنیم که آمریکایی‌ها و غربی‌ها انصافاً در این قضیه قوی هستند، قدرت رسانه‌ای است، قدرت تبلیغات به معنای پروپاگاندا است؛ همانی که خودشان می‌گویند. آن چیزی که ما اقرار می‌کنیم که اینها در آن قوی هستند، قدرت تبلیغاتی و قدرت رسانه‌ای و وانمود کردن مطالبی است که می‌خواهند وانمود شود. امروز اینها با توان تبلیغاتی و رسانه‌ای بالای خود به‌شدت دارند این را تبلیغ می‌کنند و می‌گویند و این واقعیت دارد که چند دولتند؛ منتها با همین نیروی رسانه‌ای، خودشان را به نام «جامعه جهانی» معرفی می‌کنند، و دروغ می‌گویند؛ جامعه جهانی نیست. این یک واقعیت است.
ما با زورآزمایی چند دولت و چند قدرت استکباری مواجهیم. اینها یک سیاهی‌لشکر هم پشت سرشان دارند، که آنها هم با ما مخالفند؛ اما آنها موجودیتی از خودشان ندارند، توانی ندارند. اگر دست حمایت قدرتی مثل آمریکا از روی سرشان برداشته شود، صفرند؛ در معادلات جهانی و بین‌المللی به حساب نمی‌آیند؛ لیکن حالا بـه‌عنوان سیاهی‌لشکر، پشت سـر آمریکا و پشت سـر رژیم صهیونیستی و شبکه صهیونیسم دنیا دارند حرکت می‌کنند. این یک واقعیتی است، این در مقابل ماست، این از اول انقلاب شکل گرفته؛ کم هم نشده و افزایش هم پیدا کرده. البته در بزرگنمایی این واقعیت هم همه همدستند؛ این جزو همان لغزشگاه‌هاست. سعی می‌کنند این واقعیت را هرچه بزرگ‌تر و شدیدتر و سخت‌تر و تلخ‌تر نشان بدهند. ما این را قبول داریم که در مقابل ما فشار هست، تحریـم هست، تـوانـایـی‌هـای اقتصادی، توانایی‌های سیاسی، امنیتی و امثال اینها و بخصوص رسانه‌ای پشت سر این حرکت وجود دارد.۱ ۱.   ۰۳/۰۵/۹۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام (چهارم رمضان المبارک۱۴۳۳ )هدف مخالفت دشمنان با جمهوری اسلامی
واقعیت دیگری که … باید دیده شود، این است که: وانمود می‌شود این زورآزمایی به خاطر مثلاً مسئله هسته‌ای یا مسئله حقوق بشر است؛ و این دروغ است! دروغ بـودن ایـن ادعـا، یکی از واقعیت‌هاست. نـه اینکه ما بگوییم این واقعیت است؛ امـروز در دنیا کسی نیست کـه بـاور کند آمریکا دنبـال حقـوق بشر اسـت، دنبـال حقوق ملت‌هـاست؛ یـا رژیـم صهیونیستی نسل‌کش و کودک‌کش دنبال اجرای دموکراسی در کشور‌های دنیاست. پرونده آمریکا، پرونده رژیم صهیونیستی، پرونده همین چند قدرت که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مسئله حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملت‌ها و حقوق انسان‌ها، پرونده بسیار سیاهی است. شصت سال نسل‌کشی در فلسطین، نقض حقوق بشر نیست؟ دادن سلاح اتمی به دولت غاصب صهیونیستی، نقض صلح جهانی نیست؟ اینهایی که این کارها را کردند، می‌توانند مـدعـی دفـاع از صلح جهانـی باشند؟ دادن سلاح شیمیایی به کسی مثل صدام، نقض حقوق بشر نیست؟ کارهایی از قبیل آنچه که در ابوغریب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط دیگری از دنیا به وسیله آمریکایی‌ها، به وسیله غربی‌ها، به وسیله انگلیس اتفاق افتاده است، جایی برای ادعای دفاع از حقوق بشر باقی می‌گذارد؟
بنابراین، اینکه اینها می‌گویند مقابله ما با جمهوری اسلامی برای حقوق بشر است، دروغ است؛ این هم که می‌گویند مقابله با جمهوری اسلامی برای سلاح هسته‌ای است، دروغ است؛ این را ما اول با حدس بیان می‌کردیم، بعد در مذاکرات و مبادلات بین‌المللی برای ما روشن شد که آنها می‌دانند جمهوری اسلامی دنبال سلاح هسته‌ای نیست؛ این را باور کرده‌اند و قبول دارند، و واقعیت هم همین است؛ در عین حال مسئله سلاح هسته‌ای را مطرح می‌کنند. پس ادعای اینکه این فشارها، این تحریم‌ها، این محاصره‌‌ها، این دشمنی‌‌ها و خصومت‌ها به خاطر مسئله سلاح هسته‌ای و مسئله توان هسته‌ای است، یک دروغ است؛ این دروغ بودن هم یک واقعیت است. واقعیت این است که مخالفت آنها به خاطر اصل انقلاب و اصل تشکیل نظام اسلامی است. اینها در ایـن منطقه بـا خیـال راحـت داشتند حـکومـت می‌کردند. کشوری مثل ایران با این منابع سرشار، با ایـن امکانات فراوان، توی مشت آنها بوده است؛ هـر کار مـی‌خـواستند، مـی‌کـردنـد؛ هر تصمیمی می‌خواستند، می‌گرفتند؛ از امکانات این کشور در پیشبرد مقـاصـد خـودشـان همـه استفـاده‌هـا را می‌کردند، ولی الآن از آن محروم شده‌اند. فقط این هم نیست؛ این حرکت موجب شده است که این داعیه و این انگیزه در دنیای اسلام بیدار شود، که امـروز نشانه‌هـایش را در شمال آفریقا و در خاورمیانه و در همه کشورهـا و ملت‌هـا داریم مشاهـده مـی‌کنیم؛ اینها از ایـن نـاراحتند. نقطه کانونی، جمهوری اسلامی است؛ می‌خواهند به جمهوری اسلامی ضربه وارد کنند و این را عبرتی قرار بدهند برای دیگران؛ انگیزه واقعی این است.۱  ۱.   ۰۳/۰۵/۹۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام (چهارم رمضان المبارک۱۴۳۳ )تازگی نداشتن چالش‌های موجود
یک واقعیت … این است که: این چالش‌هایی که امروز برای جمهوری اسلامی وجود دارد، جدید نیست. این هم تحلیل نیست، این واقعیت است؛ این را همه می‌بینند، مشاهده می‌کنند. یک روزی بود که کشتی‌‌های نفتی و غیرنفتی ما را در خلیج فارس می‌زدند؛ یک روزی بود که پایانه نفتی خارک را بمباران می‌کردند؛ یک روزی بود که همه مراکز صنعتی موجود ما زیر چتر بمباران دشمن بود؛ اینها چیزهایی است که به چشم خودمان دیدیم؛ ما این روزها را گذراندیم؛ اینها برای ما جدید نیست. امروز جرأت نمی‌کنند به جمهوری اسلامی نزدیک شوند … این هم بخش دیگری از واقعیت‌هاست. یک روزی ایـن جـرأت را داشتند، مـی‌آمـدنـد، ضربـه می‌زدند، حمله می‌کردند. جنگ صدام با ما که جنگ یک دولت با ما نبود؛ جنگ بین‌المللی علیه ما بود. بنابراین، این چالش‌هایی که وجود دارد – تهدید می‌کنند، می‌گویند، می‌شمرند، بزرگنمایی می‌کنند – برای جمهوری اسلامی جدید نیست.۱   ۱.   ۰۳/۰۵/۹۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام (چهارم رمضان المبارک۱۴۳۳ )ضعیف‌تر شدن دشمنان نسبت به سنوات قبل
یک واقعیت … این است که جبهه مقابل ما در طول این سال‌ها ضعیف‌تر شده است. یعنی اگر ما دو نماد اصلی این جبهه را آمریکا و رژیم صهیونیستی بدانیم، و غرب را دنبال سر اینها بدانیم، واضح است که اینها ضعیف‌تر شده‌اند. امروز رژیم صهیونیستی به‌مراتب ضعیف‌تر از بیست سال قبل و سی سال قبل است. بعد از حوادث شمال آفریقا و مسئله مصر، رژیم صهیونیستی به‌شدت تضعیف شده است؛ هم از درون دچار مشکل است، هم از بیرون مشکلات بی‌نهایتی دارد. آمریکای امروز هم آمریکای زمان ریگان نیست؛ اینها به‌مراتب عقب رفتند. در عراق وضعشان آنجوری شد؛ در افغانستان روزبه‌روز وضعشان بدتر شده است؛ در سیاست‌های خاورمیانـه‌ای‌شان شکست خـوردنـد؛ در جنگ سی‌وسه روزه، عاملشان که رژیم صهیونیستی است، شکست خورد؛ در جنگ بیست و دو روزه، عاملشان که رژیم صهیونیستی است، نتوانست در مقابل یک میلیون و اندی انسان بی‌دفاع کاری از پیش ببرد. اینها واقعیت‌های خیلی مهمی است. بنابراین، اینها ضعیف شده‌اند. اینها نسبت به بیست سال قبل و سی سال قبل به‌مراتب ضعیف‌ترند.۱
۱.   ۰۳/۰۵/۹۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام (چهارم رمضان المبارک۱۴۳۳ )بحران اقتصادی و اجتماعی دشمنان
یک واقعیت … این است که: رژیم‌های مخالف نظام جمهوری اسلامی درگیر بحرانند؛ همین چند دولت غـربـی، خـودشـان و اطرافیانشان دچار بحرانند. با این بحران اقتصادی‌ای که در اروپا وجود دارد، اتحاد اروپا جداً در تهدید است، یورو جداً مورد تهدید است. آمریکا هم به نحو دیگری؛ کسری بودجه فراوان، قرض فراوان، فشار مردم، حـرکت ضـد وال‌استریت، حـرکـت – بـه قـول خودشان – نود و نُه درصدی. اینها حوادث مهمی است! البته وضع اروپا از آمریکا بدتر است؛ چند دولتشان سقوط کردند. الآن در چندین کشور اروپایی بی‌ثباتی وجود دارد.
مشکلات آنها با مشکلات ما فرق هم می‌کند. مشکلات اقتصادی و بحران اقتصادی اروپـا بـا مشکلات اقتصادی‌ای کـه مـا احیاناً دچـارش مـی‌شـویـم، متفاوت است. مشکلات مـا مثل مشکلات یک گروه کوهنورد است که دارد در راهی حرکت می‌کند. راه سختی است و البته مشکلاتی دارد؛ گاهی آب می‌خواهند، گاهی غذا می‌خواهند، گاهی مشکلات دارند، گاهی به یک مانعی برخورد می‌کنند؛ اما دارند طرف بالا می‌روند. مشکلات ما از این قبیل است. مشکلات اروپایی‌ها مثل اتوبوسی است که زیر بهمن گیر کرده. سال‌ها خود آنها بدون اینکه بدانند، مقدمات این مشکل را فراهم کردند. این فاصله‌های طبقاتی، ایـن غلبه سازوکار ربـا در مسائل مـادی، این   تقویت زورمندان مـادی، ایـن نفوذپـذیـری از صهیونیست‌های پول‌پرست و مال‌پرست، آنها را دچار مشکلاتی کرده؛ این بهمنی است که روی سرشان افتاده. بنابراین، مشکلات آنها با مشکلات ما خیلی متفاوت است.۱
۱.   ۰۳/۰۵/۹۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام (چهارم رمضان المبارک۱۴۳۳ )عدم تکرار تحریم‌ها با مقاومت مدبرانه
یک واقعیت … این است که: اگر کشور در مقابل فشارهای دشمن – از جمله در مقابل همین تحریم‌ها و از این چیزها – مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کُند خواهد شد، بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهایی دیگر وجود نخواهد داشت؛ چون این یک گذرگاه است، این یک برهه است؛ کشور از این برهه عبور خواهد کرد. این چیزهایی که الآن آنها تهدید می‌کنند، تحـریـم مـی‌کنند، جـز آمـریکا و جـز رژیـم صهیونیستی، هیچ‌کس ذی‌نفع از ایـن تحریم‌هـا نیست. دیگران را بـا زور و بـا فشـار و بـا رودربایستی و با این چیز‌ها وارد میدان کردند. خب! پیداست کـه زور و فشار و رودربـایستی نمی‌تواند خیلی ادامه پیدا کند – یک مدتی است – شاهدش هم این است که مجبور شدند بیست تا کشور را از همین تحریم‌های نفتی و امثال اینها استثناء کنند! دیگرانی هم که استثناء نشدند، خودشان مایل نیستند، و بیش از آنچه کـه مـا بخواهیم یـا همان اندازه کـه مـا می‌خواهیم، آنها دنبال راه‌حل مـی‌گـردنـد. بنـابـر ایـن، بـایستی مقاومت کرد.۱ ۱.   ۰۳/۰۵/۹۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام (چهارم رمضان المبارک۱۴۳۳ )معنای وضعیت بدر و خیبر
اینکه ما عرض کردیم: وضعیت بدر و خیبر! یعنی … تهدید هست، چالش هست، اما بن‌بست نیست! در بدر امکانات کم بود، اما غلبه حاصل شد. امکانات طرف مقابل، چندین برابر؛ شاید در بعضی بخش‌ها، غیرقابل مقایسه با امکانات جبهه اسلام بود. در خیبر سختی وجود داشت؛ رفتند مدت‌ها آنجا ماندند؛ مقاومت دشمن شدید بود؛ اما غلبه پیدا کردند. چالش هست؛ اما در قبال چالش، توان و قدرت و استعداد و ظرفیت هم وجود دارد. این، معنای وضعیت بدر و خیبر است. اگر این ظرفیت را به میدان آوردیم، اگر نقاط ضعف را کم کردیم، پیشرفت خواهیم کرد.۱ ۱.   ۰۳/۰۵/۹۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام (چهارم رمضان المبارک۱۴۳۳ )آرمان‌گرایی بدون پرخاشگری
در مورد آرمان‌گرایی یکی دو تا نکته کوتاه را عرض بکنیم. آرمان‌گرایی را با پرخاشگری اشتباه نکنیم؛ تصور نکنیم که هر کس آرمان‌گراتر است، پرخاشگرتر و دعواکن‌تر است؛ نه! می‌توان به‌شدت پایبند به آرمان‌ها و پایبند به اصول و به ارزش‌ها بود، درعین‌حال پرخاشگر هم نبود. در آیه شریفه می‌فرماید: «أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ».(فتح ۲۹) «أَشِدَّاء» جمع «شدید» است. شدید یعنی سخت، سخت یعنی نفوذناپذیر. هر جسمی که سخت‌تر باشد، وقتی با جسم دیگری اصطکاک پیدا کرد، در آن جسم دیگر اثر می‌گذارد، اما از آن جسم اثر نمی‌پذیرد. همه‌مان این‌جوری باشیم؛ اشداء باشیم. اما شدید بودن، اثرگذار بودن، لزوماً به معنای دعواگر بودن و پرخاشگر بودن نیست.۴
۴.   ۹۱/۰۵/۱۶ بیانات در دیدار دانشجویانلزوم شرح صدر سیاسی
شرح صدر سیاسی در بین دانشجویان، … ربطی به مسئولین و مدیران دانشگاه‌ها ندارد؛ مربوط به خود تشکل‌های دانشجویی است. من تأیید می‌کنم لزوم شرح صدر سیاسی را. هیچ منافاتی وجود ندارد بین پایبندی دقیق و عمیق به اصول و رعایت جهت‌گیری دقیق، در عین حال داشتن شرح صدر و بـرخـورد غیر پرخاشگرانه بـا کسانـی کـه بـا فـکـر انسان همـراه نیستند؛ بـالخصـوص در        زمینه‌هـای سیاسی.۴   ۴.   ۹۱/۰۵/۱۶ بیانات در دیدار دانشجویانکنترل احساسات
 گاهی اوقات انسان احساساتش غلبه می‌کند و می‌خواهد یک کاری را انجام بدهد. … ببینید: یک جا‌هایی احساساتی وجود دارد که این احساسات باید کنترل شود. … مثلاً فرض کنید قضیه غزه پیش می‌آید، یک مشت جوان دانشجو می‌گویند این فلان فلان شده‌ها، این صهیونیست‌های خبیث سر بچه‌‌های غزه دارند بمب می‌ریزند، فلان می‌کنند؛ برویم پدرشان را دربیاوریم؛ راه می‌افتند، می‌روند فرودگاه! خب! این احساسات، احساسات مقدس و پاکی است. امثال من که یک کنار نشستیم و داریم نگاه می‌کنیم، آدم می‌خواهد جانش را فدای یک چنین احساساتی بکند؛ این واقعاً ارزش دارد. اینکه امام فرمودند: من دست و بازوی بسیجی‌‌ها را می‌بوسم، جایش همین جاست. آدم وقتی می‌بیند که یک جوانی اینجا توی خانه، در گرمای تابستان کولر و یخچال دارد، در سرمای زمستان وسیله گرمایی دارد، دانشگاه می‌رود، درس می‌خواند، موفقیت دارد، بعد ناگهان مسئله غزه می‌خواهد او را به حالت انفجار برساند، می‌گوید می‌خواهم بروم آنجا؛ خب! این احساس، احساس باارزشی است؛ اما رفتن، غلط است. احساس، خوب است؛ اما این احساس نباید موجب شود که ما حالا راه بیفتیم برویم غزه. رفتن به غزه، آن وقت نه ممکن بود، نه جایز بود؛ اگر ممکن هم بود، جایز نبود.
خب! اینجا بین آرمان‌گرایی و بین آن واقعیت و دستوری که حالا از قول رهبری نقل کردند که نباید بروید غزه، یک تعارضی درذهن این جوان به وجود می‌آید. نه! هیچ تعارضی وجود ندارد. آن احساس، احساس خوبی است؛ اما تصمیمی که بر اساس یک احساس گرفته بشود، یک مطالعه دقیق، مـوشکافـانـه و عالمانـه پشت سـرش نباشـد، آن تصمیم، لزوماً تصمیم درستی نیست. گاهی اوقات تصمیم، تصمیم غلطی است.۴ ۴.   ۹۱/۰۵/۱۶ بیانات در دیدار دانشجویانآرمان‌گرایی توأم با مصلحت‌اندیشی
آرمان‌گرایـی بـه‌هیچ‌وجـه بـه معنای در همه زمینه‌‌ها پرخاشگری کردن، برخی از واقعیات لازم و مصلحت‌های لازم را ندیده گرفتن، نیست. مصلحت هـم شـده یـک اسـم منفـور؛ آقـا مصلحت‌گرایی می‌کنند! خب! اصلاً باید ملاحظه مصلحت بشود. هیچ وقت نباید گفت که آقا حقیقت با مصلحت همیشه منافات دارد؛ نه! خود حقیقت یکی از مصلحت‌هاست، خود مصلحت هم یکی از حقایق است. اگر مصلحت‌اندیشی درست باشد، باید رعایت مصلحت را کرد؛ چرا نباید رعایت مصلحت را کرد؟ باید مصالح را دید.
فرض بفرمایید: از لحاظ موضع نظام، نسبت به فلان حرکت سیاسی بلوک مثلاً طاغوت و مجموعه‌‌های استبدادی دیکتاتوری، معلوم است که ما مخالفیم، همراهی هم نمی‌کنیم، کمک هم نمی‌کنیم – «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّی تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ»   (ممتحنه ۴) – معلوم است که موضع ما نسبت به برخی از جهات سیاسی‌ای که امروز در دنیا وجود دارند یا در منطقه وجود دارند، موضع روشنی است؛ اما این به هیچ وجه به معنای نفی کار دیپلماسی سنتی متعارف نیست؛ این را توجه داشته باشید. یعنی کار دیپلماسی به‌جای خودش باید انجام بگیرد، منتها جهت‌گیری، این جهت‌گیری است. کمااینکه دشمنان ما هم همین‌جور عمل می‌کنند. دشمنان ما هم در عمل دشمنی‌شان را می‌کنند، اما تعارفات دیپلماسی را هم انجام می‌دهند. البته ما هم به آن تعارف دیپلماسی گول نمی‌خوریم؛ می‌فهمیم پشتش چیست. بنابراین، باید به معنا و عمق آرمان‌گرایی توجه شود. پس به‌طور خلاصه، آرمان‌گرایی یعنی پایبندی به ارزش‌ها و اصول و آرمان‌ها و تأثیرگذاری و تأثیرناپذیری از جهت مخالف و جبهه مخالف.۴  ۴.   ۹۱/۰۵/۱۶ بیانات در دیدار دانشجویان
عدم تنافی بین آرمان‌گرایی و ملاحظه مصالح مدیریتی
هیچ منافاتی وجود ندارد بین انجام دادن وظایفی که جوانی و آرمان‌گرایی به انسان دیکته می‌کند و بین ملاحظه مصالح مدیریتی کشور، ملاحظه قانون، ملاحظه تدبیر و درایت مدیریتی در کشور. یعنی می‌توان آرمان‌گرا بود، به احساسات جوانی هم پاسخ داد و بر طبق اقتضای جوانی و آرمان‌گرایی عمل کرد؛ در عین حال جوری هم بود که با مصلحت کشور و با مصالح مدیریتی کشور تعارض و اصطکاکی نداشته باشد.۴   ۴.   ۹۱/۰۵/۱۶ بیانات در دیدار دانشجویانهدف جنگ نرم و تغییر محاسبات
ما عرض کردیم افسران جوانِ جنگ نرم. اعتقاد من این است – این هیچ تعارف نیست – که در این میدان، شما افسرید؛ سرباز صفر نیستید. شما جوانید، میدان مبارزه شما هم میدان جنگ نرم است. امروز خوشبختانه جنگ نظامی نداریم؛ اگر یک وقتی جنگ نظامی هم پیش بیاید، باز پیشقراول‌هایش جوان‌هایند. امروز جنگ نرم مطرح است؛ نه امروز، سی سال است مطرح است! در جنگ نرم، آن چیزی که باید مورد توجه باشد، این است: در جنگ نرم و جنگ روانی – که جنگ روانی یکی از بخش‌های جنگ نرم است – هدف دشمن این است که محاسبات طرف مقابل را عوض کند. جنگ نرم مثل جنگ نظامی نیست. در جنگ نظامی هدف دشمن این است که مثلاً بیاید پایگاه طرف مقابل یا کشورِ مورد حمله را نابود کند و از بین ببرد، یا سرزمین را تصرف کند. در جنگ اقتصادی هدف این است که زیرساخت‌های اقـتـصـادی را از بـیـن بـبـرد. در جنگ نـرم،          هدف این چیز‌ها نیست؛ این چیز‌ها گاهی وسیله است برای آن هدف جنگ نرم. در جنگ نرم، هدف آن چیزی است که در دل شماست، در ذهن شماست، در مغز شماست؛ یعنی اراده شما. دشمن می‌خواهد اراده شما را عوض کند. … می‌گویند: مـی‌خواهیم ملت ایـران – حـالا آنها مـی‌گـویند مسئولین، امـا در واقع ملت ایـران مـورد نظرشان است – محاسباتش عـوض شـود. مـا بـا یک محاسبه‌ای، یک راهی را انتخاب کردیم. انقلاب اسلامی آمد تحولات عمده‌ای را در این کشور به وجود آورد؛ سلطنت را تبدیل کرد به حکومت مردم، مردم‌سالاری؛ وابستگی را تبدیل کرد به استقلال؛ عقب‌ماندگی تاریخی مزمن را تبدیل کرد به پیشرفت – که دارید می‌بینید – تحقیرشدگی را تبدیل کرد به اعتماد به نفس و احساس عزت؛ اینها کارهای انقلاب بوده. خب! دشمن ما، یعنی آن دستگاه مقتدرِ مادی که تا قبل از انقلاب بر اقتصاد ایـن کشور و سیاست ایـن کشور و فرهنگ ایـن کشور و منابـع ایـن کشور و تصمیم‌هـای مسئولان ایـن کشور مسلط بوده، از ایـن وضع ناراحت است؛ می‌خواهد این را عوض کند؛ چه کار کند؟ برای او تنها راه، منحصر در این است که ملت ایران و مسئولین ایران در نهایت به یک محاسبه‌ای برسند که احساس کنند ادامه این راه به صرفشان نیست. دشمن می‌خواهد این محاسبه را بر ذهن شما تحمیل کند؛ می‌خواهد من و شما به این نتیجه برسیم که صلاح نیست در مقابل آمریکا، در مقابل استکبار، در مقابل دستگاه‌های سیاسی تابع کارتل‌های گوناگون اقتصادی، خیلی هم بایستیم و خیلی هم مقاومت کنیم؛ از بعضی از حرف‌ها باید دست بکشیم؛ کمااینکه گفتند دیگر. در یک برهه‌ای کسانی گفتند: آقا! ول کنید قضیه اسرائیل را، ول کنید قضیه فلسطین را، ول کنید قضیه عدالت در سطح جهانی و حمایت از ملت‌های عدالت‌خواه را، ر‌ها کنید این حرف‌ها را؛ چه کار دارید؟ به خودتان بچسبید. این همان تغییر محاسبات است! دشمن این را می‌خواهد.۴  ۴.   ۹۱/۰۵/۱۶ بیانات در دیدار دانشجویان
چگونگی مقاومت در برابر جنگ نرم
در مقابل این[ جنگ نرم] افسر جنگ نرم باید مقاومت کند. چگونه مقاومت کند؟
اولاً معرفت‌هایتان را بالا ببرید. عزیزان من! سقف معرفت خودتان را، سایت‌های سیاسی و اوراق روزنامـه‌‌هـا و پـرسـه زدن در سایت‌هـای گـونـاگـون قرار ندهید؛ سقف معرفت شما اینها نیست. … من می‌خواهم بگویم: هرچه می‌توانید! اولاً در این بخش کار کنید. سطح معرفت را بالا ببرید. با قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهری، با نوشتجات فضلای بزرگی که خوشبختانه امروز در حوزه‌‌های علمیه حضور دارند، آشنا شوید. امروز فضلای جوانی در حوزه‌‌های علمیه هستند که می‌توانند در این قسمت به مجموعه جوان‌های دانشگاهی یاری بدهند؛ کمااینکه کار‌های خوبی هم دارد انجام می‌گیرد. سطح معرفت دینی بالا برود؛ این یکی از کار‌هاست که حتماً لازم است. به نظر من آن کاری که مهم است انجام بگیرد، مطالعات اسلامی است.
نظارت و تـوجـه بـه اوضاع کشور. نگاه مستفسرانه و دنبالِ پیدا کردن واقعیت، همراه با انتقاد. قبلاً هم عرض کردم که انتقاد هیچ اشکالی ندارد. نگاه منتقدانه هیچ اشکالی ندارد، منتها انتقاد درست؛ بی‌انصافی نشود! آدم گاهی می‌بیند در بعضی از انتقادها، بی‌انصافی می‌شود. حالا شما یک خرده تندید و جوان هم هستید و آدم خیلی هم توقع ندارد؛ اما آنهایی که ریش و سبیلشان سفید هم شده، گاهی اوقات انسان می‌بیند که بی‌انصافی می‌کنند؛ در بیان کردن و گفتن و حرف زدن نسبت به این و آن، بی‌ملاحظگی می‌کنند. مراقبت کنید بی‌انصافی نشود. بنابراین: نقد مستمر، نظارت مستمر و متعادل بـر اوضاع کشور، بـر مدیریت‌ها، جزو کار‌های بسیار لازم است؛ البته باید با عقلانیت و با مدارا همراه باشد، بدون افراط، بدون پرخاشگری؛ اما نگاه نقادانه. به نظر من این هم کار لازم دیگری است.
ارتباط با تشکل‌های دانشجویی جهان اسلام هم کار لازمی است – که یکی از دوستان در اینجا مطرح کردند؛ بنده هم تأیید می‌کنم – امروز در دنیای اسلام، در ذیل بیداری اسلامی، مجموعه‌های دانشجویی … مجموعه‌های فعالی هستند، قبلاً هم فعال بـودنـد؛ بعضی‌هـاشان در ایـن حـرکت‌هـا نقش‌آفرینی اساسی کردند. بـه نظر مـن بـا اینها ارتباط داشته باشید. دستگاه‌های گوناگون کشور در این زمینه باید به شما کمک کنند؛ البته ما هم سفارش خواهیم کرد.۴    ۴.   ۹۱/۰۵/۱۶ بیانات در دیدار دانشجویانخطا در تحلیل
سعی کنیم در تحلیل‌هایمان، در شناخت حوادث، دچار خطا و اشتباه نشویم. بدانیم که آمریکا و صهیونیسم دشمنان امت اسلامی‌اند؛ سردمداران رژیم‌های جبار، دشمنان امت اسلامی‌اند. اگر دیدیم در یک جایی آنها در یک جهت قرار گرفته‌اند، بدانیم که آن جهت، جهت باطلی است، جهت غلطی است؛ دچار خطای در تحلیل نشویم. آنها هرگز برای ملت‌های مسلمان دل نمی‌سوزانند؛ هرچه بتوانند، تخریب می‌کنند و در روند‌ها اخلال می‌کنند. امروز همین جنجال‌هایی که آنها در واقع به راه می‌اندازند، اگرچه گاه از زبان بعضی افراد غافل هم تکرار مـی‌شـود؛ اختلافـات مـذهبی، اختلافـات قـومـی، اختلافات نژادی و زبانی؛ اینها را عمده می‌کنند؛ در حالی که در اسلام اینها نیست: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»؛(حجرات ۱۳) همه یکی هستند، همه با هم برادرند. بـایـد همه مـا بیدار بـاشیم، بصیر بـاشیم، چـشـم‌هـایـمـان را بـاز کنـیـم، دچـار خـطای تحلیل نشویم.۱۰   ۱۰. ۹۱/۰۵/۲۹ خطبه‌های نماز عید فطر (۱۴۳۳ هجری قمری)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا