امور اقتصادی بانوان

امور اقتصادي بانوان

کار مشروع براى زن یک وظیفه‏اى دینى است‏
 
1- مرحوم حرّ عاملى، در کتاب شریف وسائل الشّیعه فرموده‏اند: «مستحب است زن به کار بافندگى و ریسندگى مشغول باشد» و براى این مسأله بابى را قرار داده‏اند.(۱)
2- قالَ اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ(ع): قالَ رَسُولُ‏الله(ص) فى‏ کَلامٍ کَثیرٍ: وَ نِعْمَ الّلْهوُ الْمِغْزَلُ لِلْمَرأَه الصّالِحَه.(۲)
 
حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: پیامبر اکرم(ص) بارها مى‏فرمود: بافندگى و ریسندگى براى زنِ صالح و شایسته سرگرمى خوبى است. (یعنى هم کار تولیدى است، و هم در اختیار، و هم سبک و هم مناسب با ذوق و سلیقه خانم‏هاست، که مى‏تواند به خوبى ساعات فراغت آنها را به طور سالم پر نموده و در آمدزا نیز باشد.)
3- العیاشى (فى تفسیره) عن محمد بن خالد قال: مَرّ ابراهیم النخعى على امراه و هى جالسه على باب دارها بکره، و کان یقال لها: ام بکر و فى یدها مغزل تغزل به، فقال لها: یا ام بکر أما کبرت أماانَ لک ان تضعى هذا المغزل؟ فقالت: و کیف اَضعه وَ قَد سَمِعْتُ عَلِىّ بْنِ اَبى‏ طالِبٍ(ع) یَقُولُ: هُوَ مِنْ طَیّباتِ الْکَسْبِ.(۳)
 
در کتاب تفسیر شریف عیاشى نقل شده است که شخصى به نام ابراهیم نخعى، پیرزنى را مشاهده کرد که مشغول بافندگى و ریسندگى بود. با تعجّب به او گفت: آیا زمان آن نرسیده است که کار را کنار بگذارى؟! او در جواب گفت: چگونه این کار را بکنم و حال آن که از على بن ابى‏طالب(ع) شنیدم که فرمود: این عمل از شغل‏هاى پاک (و پسندیده) است.
قالَ رَسُولُ الله (ص): ثَلثٌ تَخْرُقُ الْحُجُبَ وَ تَنْتَهى‏ اِلى‏ ما بَیْنَ یَدَىِ الله: صَریرُ اَقْلامِ الْعُلَمأِ، وَ وَطْىُ اَقْدامِ الْمُجاهِدینَ، وَ صَوْتُ مَغازِلِ الْمُحْصِناتِ.(۴)
 
پیامبر اکرم(ص) فرمود: سه چیز است که حجاب‏ها را پاره مى‏کند و به پیشگاه عظمت خدا مى‏رسد: صداى گردش قلم‏هاى دانشمندان به هنگام نوشتن؛ و صداى قدم‏هاى مجاهدان در میدان جهاد؛ و صداى چرخ نخ‏ریسى زنانِ پاکدامن (یعنى جامعه‏اى درحال پیشرفت است که همیشه علما و دانشمندانشان در حال نوشتن و رشد دادن علم باشند، و رزمندگان آن همیشه در حال تمرین و یا پیشروى باشند و حتّى زنان داخل منزل هم کار تولیدى داشته باشند).
چند نکته درمشروع بودن کار و شغل بانوان‏
 
الف) اصل شغل خلاف شرع نباشد
 
خوانندگى کردن زن اگر غنا باشد حرام است و درآمد آن هم حرام مى‏باشد.(۵)
 
ب) رعایت حقوق دگران بشود
 
سؤال: دخترى هستم که علاقه دارم به خاطر خدمت به انقلاب در سپاه پاسداران وارد شوم ولى پدرم موافقت نمى‏کند، خواهشمندم حکم شرعى را بیان فرمایید؟
 
جواب: پاسدار شدن خواهران هم با مراعات وظایف شرعیه مانع ندارد، ولى شما مراعات رضایت پدرتان را بکنید.(۶)
 
سؤال: رفتن دختران امدادگر که وجودشان در جبهه جنگ مفید است اگر پدر و مادر راضى نباشند چه حکمى دارد؟
 
جواب: اگر موجب اذیّت پدر و مادر است رضایت ایشان را تحصیل کنند.(۷)
 
سؤال: زنى با تحصیلات عالیه و تخصّص در امور مختلف، مى‏خواهد در ادارات یا کارخانه‏ها مشغول به کار شود و از تخصّص خود استفاده کند؛ امّا شوهرِ او مخالفت مى‏کند. آیا منع شوهر جایز است؟ آیا زن مدیون هزینه‏هایى که از بیت المال، خرج تحصیل او شده نیست؟
 
جواب: چون اشتغال نوعاً ملازم با خروج از منزل و صرف ساعاتى از وقت مى‏باشد، لذا شوهر مى‏تواند منع کند، دراین صورت زن مدیون نیست؛ زیرا تعهّدى نسبت به اشتغال ندارد.(۸)
 
سؤال: مردى کارمند با زنِ کارمندى ازدواج مى‏کند؛ پس از ازدواج، شوهر رضایت به ادامه کارمندى همسرش نمى‏دهد، با توجّه به این که زن در زمان ازدواج کارمند بوده، آیا شوهر حقّى دارد یا نه؟
 
جواب: در فرض سؤال چنان‏چه زوج مى‏دانسته که زوجه اجیر است و با این حال اقدام به ازدواج کرده، حقّ ممانعت از ادامه کارِ او را ندارد.(۹)
 
سؤال: زنى در یکى از ادارات شغلى دارد، به شرط ادامه شغل، با مردى ازدواج کرده و زوج هم این شرط را پذیرفته است، آیا بعد از ازدواج، زوج مى‏تواند از ادامه شغلِ زوجه ممانعت کند یا نه؟ و اگر قبل از ازدواج، شاغل نباشد، ولى بعد از ازدواج، شغلى اختیار کند و زوج هم مانع نشود، آیا بعد از مدّتى مى‏تواند مانع از ادامه شغل زوجه شود یا نه؟
 
جواب: در فرض سؤال اوّل، زوج نمى‏تواند مانعِ ادامه شغل زوجه خود شود و همچنین در فرض دوم که زوج متوجّه بوده و مانع نشده، تا مدّت قرار داد تمام نشود، زوج نمى‏تواند مانع از ادامه شغل او بشود.(۱۰)
 
سؤال: در صورتى که مرد با رفتن زنش به دانشگاه، اداره و هر محیط دیگرى مخالف باشد زن شرعاً چه وظیفه‏اى دارد؟
 
جواب: باید رضایت شوهر را جلب کند؛ مگر این که در عقد ازدواج شرط کرده باشد.(۱۱)
 
سؤال: اگر شوهر اجازه اتخاذ شغلى را به همسر خود دهد آیا بعد از طى مراحل خاص و اشتغال، شوهر مى‏تواند بگوید: «اجازه ادامه کار را نمى‏دهم» و یا اجازه اوّل التزام به تمام لوازم آن مى‏باشد؟ در این مورد آیا تفاوتى بین کار موقت و دایم هست؟
 
جواب: هرگاه زن قراردادى با اجازه شوهر نسبت به مدتى با اداره یا مؤسسه‏اى بسته است آن قرارداد لازم الاجراست و شوهر حق ممانعت ندارد و این در صورتى است که هنگام عقد، اجازه کار بیرون زن شرط نشده باشد و الا احتیاجى به اجازه شوهر در عقد قرارداد نیست؛ ولى در هر حال باید شؤون شوهر و خانواده را رعایت کند.(۱۲)
1- وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۷۴.
2- همان.
3- همان، ص ۱۷۴.
4- یکصد و پنجاه درس زندگى، آیه الله مکارم شیرازى، ص ۲۰، درس دهم.
5- تحریرالوسیله، ج‏۱، مکاسب محرّمه.
6- استفتاآت امام، ج ۱، ص ۵۰۳، سؤال ۳۷.
7- همان، ص ۴۹۹، سؤال ۲۶.
8- جامع المسائل حضرت آیه الله فاضل، ج ۱، ص ۲۶۲، سؤال ۱۶۲۷.
9- جامع المسائل حضرت آیه الله فاضل، ج ۱، ص ۴۶۳، سؤال ۱۶۲۹.
10- همان، سؤال ۱۶۳۱.
11- استفتائات جدید حضرت آیه‏الله مکارم، ج ۲، ص ۳۳۵، سؤال ۹۶۶.
12- همان، ص‏۳۳۶، سؤال ۹۶۸.
 تصرف مرد در اموال زن
تصرف مرد در اموال زن باید با رضایت او باشد.(۱)
وَ اتُوا النّسأَ صَدُقاتِهِنّ نِحْلَه فَاًِّنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَىْ‏ٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنیئاً مَریئاً.(۲)
و مهریه زنان را (به‏طور کامل با شیرینى) به عنوان یک بدهى (یا یک عطیّه) به آنها بپردازید، و اگر آنها با رضایت خاطر چیزى از آن را به شما بخشیدند آن را حلال و گوارا مصرف کنید.
عَنْ سَماعَه بْنِ مِهْران عَنْ اَبى‏ عَبْدِالله(ع) قالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ الله عَزّوَجلّ: «فَاًِّنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَىْ‏ٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنیئاً مریئاً» قالَ: یَعْنى‏ بِذلِکَ اَمْوالَهُنّ الّتى‏ فى‏ اَیْدیهِنّ مِمّا مَلَکْنَ.(۳)
شخصى به نام سماعه مى‏گوید: از امام صادق(ع) از معناى فرموده خداوند (در قرآن کریم که فرموده است:) «پس اگر آنها (زنانتان) چیزى از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند آن را حلال و گوارا مصرف کنید» سؤال کردم؟ امام(ع) فرمود: منظورِ خداوند اموالى است که زن‏ها مالک آن هستند.
سؤال: آیا شوهر مى‏تواند ملک پدرى همسر خودش را بدون اجازه‏اش بفروشد یا اجاره دهد؟
جواب: خیر. شوهر نمى‏تواند ملک زنِ خود را بدونِ اجازه او بفروشد یا اجاره دهد.(۴)
سؤال: با توجه به این که زن و مرد شریک زندگى یکدیگرند آیا مرد مى‏تواند بدون اذن زن خود وجهى به دیگران بذل و یا کمک کند، همچنین آیا زن مى‏توان بدون اذن مرد از درآمد شوهر، ولو به صورت صدقه، به کسى بذل و بخشش کند؟
جواب: مرد و زن هر کدام اختیار دار مال خویش هستند و بدون رضایت دیگرى حق تصرف در مال او ندارند.(۵)
1- وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۹۹.
 ۲- نسأ ۴.
 ۳- وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۲ ؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۴۱.
 ۴- جامع المسائل حضرت آیه‏الله فاضل، ج ۲، ص ۴۰۰، سؤال ۱۰۵۷.
 ۵- استفتائات جدید حضرت آیه‏الله مکارم، ج‏۲، ص ۳۷۶، سؤال ۱۱۰۰.
چند نکته درباره خمس‏
.۱ قالَ عَلِىّ(ع): شَرّ الأَمْوالِ ما لَمْ یَخْرُجْ مِنْهُ حَقّ الله سُبْحانَهُ.(۱)
حضرت على(ع) مى‏فرماید: بدترین اموال، مالى است که حقّ خداوند از آن خارج نشده باشد.
.۲ تا خمس مال را ندهد نمى‏تواند در آن مال تصرّف کند اگر چه قصدِ دادنِ خمس را داشته باشد و تصرّف در آن حکم غصب دارد.(۲)
.۳ اگر به واسطه قناعت کردن چیزى از مخارجِ سالِ انسان زیاد بیاید، باید خمس آن را بدهد. و همچنین موادِّ غذایى روزانه مانند برنج، روغن، حبوبات و… اگر سر سال زیاد بیاید باید خمس آن را بدهد.(۳)
.۴ سؤال: شخصى در ماه جمادى الأول بیست هزار تومان به بانک تحویل داده براى سفر حج، و قصدِ پس گرفتن ندارد، اگرچه قرعه به نامش نیفتد، حتى حاضر است که اگر فوت کرد یکى از فرزندانش برود، و سال حساب خمسش نیمه شعبان است. آیا این مبلغ را باید حساب کند یا این که چون تحت تصرّفش نیست مثل این‏که به کسى قرض داده باشد هر وقت به دستش آمد خمسش را بدهد.؟
جواب: اگر قرعه براى همین سال به نام او درآمد خمس ندارد و اگر براى سال‏هاى بعد درآمد باید حساب کند مگر این که قبلاً استطاعت داشته و نتواند به حج برود مگر این که پول را بدهد.(۴)
.۵ سؤال: پولى که براى ثبت نام سفر حج پرداخت شده و سال خمسى بر آن گذشته و هنوز قرعه به نام او اصابت نکرده آیا مشمول خمس مى‏باشد؟
جواب: چنان‏چه حِجه‏الاسلام قبلاً بر او استقرار پیدا نکرده باشد لازم است خمس را بپردازد.(۵)
.۶ وسایلِ زندگى یا زیورآلات اگر از درآمد سال خریده شده و بیش از شأن او هم نبوده و سال هم بر آن گذشته است در صورتى که بفروشد بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) فرموده‏اند: همان زمان (پس از فروش) باید خمس آن را بدهد مگر آن‏که با جنس دیگرى معاوضه کند و بعضى از فقها فرموده‏اند: اگر پولش تا زمان حساب سالش باقى بماند خمس دارد.(۶)
.۷ اگر براى جهیزیه پول کنار گذاشته شود و سال بر آن بگذرد به فتواى تمامى فقها خمس دارد به‏جز حضرت آیه‏الله فاضل که فرموده‏اند: به پول کنار گذاشته شده خمس تعلق مى‏گیرد. مگر این که براى تهیه جهیزیه مورد نیاز و در حدّ شأن خود، راهى غیر از این نداشته باشد و نتواند یک‏جا تهیه کند که در این صورت به پس انداز خمس تعلّق نمى‏گیرد و اما در مورد جهیزیه تهیه شده در طول سال‏ها با توجه به این که یک‏جا نمى‏توانند تهیه کنند و معمول آن شهر هم همین است تمامى فقها فرموده‏اند خمس ندارد.(۷)
.۸ هدیه و بخششى که به کسى داده مى‏شود، اگر بداند متعلّقِ خمس بوده و دهنده خمس آن را نداده است باید خمس آن را بپردازد و اگر علم ندارد، در صورتى که از مخارج سالش زیاد بیاید، بعضى از فقها مانند حضرت آیه‏الله گلپایگانى(ره) و حضرت آیه‏الله خوئى(ره) و حضرت آیه‏الله اراکى(ره) و حضرت آیه‏الله سیستانى فرموده‏اند: باید خمس آن را بپردازد، و بعضى از فقها مانند حضرت آیه‏الله فاضل و حضرت آیه‏الله‏مکارم فرموده‏اند: بنابر احتیاط واجب باید بپردازد، و بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) احتیاط مستحب دارند.(۸)
.۹ پرداخت خمسِ سال گذشته از درآمد سال جدید خمس دارد به طور مثال کسى مبلغى خمس بدهکار مى‏شود و چون ندارد دست گردان مى‏کند که به اقساط بپردازد در زمان پرداخت اگر از درآمدهاى سال بعد بپردازد باید اوّل خمسِ آن درآمد را بدهد سپس بابت قسطِ سال گذشته بپردازد.(۹)
.۱۰ بعضى از اموالى که خمس ندارند در زیر بیان مى‏شود:
الف: به فتواى تمامى فقهایى که فتاوایشان در این کتاب آمده است، مهرى که زن مى‏گیرد خمس ندارد.(۱۰)
ب: تمامى فقهایى که نظرشان در این کتاب آمده است فرموده‏اند: ارثى که به انسان مى‏رسد خمس ندارد، مگر آن که بداند خمس به آن مال تعلّق گرفته و آن شخص نپرداخته است، که باید خمس آن را بدهد. و نیز اگر در خودِ آن مال خمس نباشد، ولى انسان بداند کسى که آن مال از او به ارث رسیده، خمس بدهکار است، باید خمس را از مالِ او بدهد، ولى بعضى از فقها مانند حضرت آیه‏الله سیستانى فرموده‏اند: اگر کسى که مال از او به ارث رسیده به دادن خمس عقیده نداشته یا آن که خمس نمى‏داده، لازم نیست وارث خمسِ واجب بر او را بپردازد.(۱۱)
مسأله: اگر با کسى خویشاوندى دورى داشته و بى اطّلاع بوده است، و ارثى از او به انسان برسد که از مخارج سالش زیاد بیاید، بعضى از فقها، مانند حضرت آیه‏الله سیستانى و حضرت آیه‏الله خوئى(ره) و حضرت آیه‏الله اراکى(ره) و حضرت آیه‏الله مکارم و حضرت آیه‏الله فاضل فرموده‏اند: بنابر احتیاطِ واجب باید خمس آن را بپردازد و بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) این احتیاط را مستحب دانسته‏اند.(۱۲)
جواب: مؤونه (هزینه زندگى) خمس ندارد، (مگر از پول غیر مخمّس خریده باشد)؛ بنابراین آنچه از درآمدش در بین سال به مصرفِ خوراک، پوشاک، خریدِ منزل، اثاثیه و وسایلِ منزل، عروسى، جهیزیه دختر، زیارت و مانند اینها مى‏رساند در صورتى که از شأن او زیاد نباشد و زیاده‏روى هم نکرده باشد، خمس ندارد.(۱۳)
سؤال: در بسیارى موارد از جمله مسایل خمس فرموده‏اید (درحدّ شأن) لطفاً بفرمایید معناى شأن و ملاکِ آن چیست؟
جواب: در این موارد، «شأن» به معناى موقعیّت و حاجت و نیاز است و حدّ شأن، یعنى به اندازه موقعیّت و حاجت. و این معنا نسبت به افراد و جامعه‏اى که در آن زندگى مى‏کنند متفاوت است و ملاکِ تشخیصِ آن عرف است. به طور مثال اگر کسى به شخصى چیزى اهدا کند که درعرف، بى مورد و اسراف محسوب شود به طورى که دهنده را ملامت کنند، گفته مى‏شود هدیه دادن در حدّ شأن او نیست.(۱۴)
سؤال: شخصى مقدارى از درآمد خود را براى خرید نوارهاى مبتذل ویدیوئى مصرف کرده است، آیا این پول جز مؤونه او به حساب مى‏آید؟
جواب: پولى که در راه حرام صرف شود جز مؤونه نیست و باید خمس آن پرداخت شود.(۱۵)
سؤال: آیا به پولى که در راه اسراف و یا خرید اشیاى غیر ضرورى و چیزهایى که در شأن انسان نیست؛ مثل بعضى از دکورها و قاب‏هاى نفیس مصرف مى‏شود، خمس تعلق مى‏گیرد؟
جواب: بلى باید خمس آنها را بپردازد.(۱۶)
سؤال: در جلسات ترحیم و هفته و چلّه، گل‏هاى گران‏قیمتى به صورت تاج گل به این مجالس مى‏برند که این گل‏ها پس از مدتى به سطل زباله ریخته مى‏شود. اولاً: آیا بردن چنین گل‏هاى گرانى از مصادیق اسراف مى‏باشد و ثانیاً: آیا خمس دارد؟
جواب: اگر قیمت زیادى براى آن مى‏پردازند بعید نیست که مصداق اسراف و مشمول خمس باشد؛ مگر این که براى امر مهمى تهیه شود.(۱۷)
سؤال: آیا معیار، جهت معافیتِ خمس، استفاده کردن آنها تا مدّت یک سال از تاریخِ خرید است و یا استفاده کردن از آنها تا رسیدن سال خمسى؟
جواب: استفاده میزان نیست، و معیار، نیاز فعلى و شؤون است.(۱۸)
.۱۱ کسى که سال‏ها حساب سال نداشته است:
سؤال: کسى که چند سالى از حساب سالش گذشته، براى محاسبه خمس، باید موجودىِ فعلى را حساب کند یا این که مخارج سابق و وسایلى را که خریده نیز در نظر بگیرد؟
جواب: موجودى فعلى را حساب کند و آنچه در زندگى صرف کرده و معلوم نیست که از ربح بین سال بوده را با حاکمِ شرع مصالحه کند.(۱۹)
.۱۲ تغییر مرجع تقلید و اختلاف فتوا در خمسِ بعضى از اشیا:
سؤال: اگر شخصى قبلاً از مجتهدى تقلید مى‏کرده که خمس بعضى از اشیا را واجب نمى‏دانسته؛ ولى فعلاً از مجتهدى تقلید مى‏کند که خمس را در آن چیز واجب مى‏داند، آیا باید این شخص خمس آن را بدهد یا نه؟
جواب: اگر عین مال موجود است باید خمس آن را طبق تقلید فعلى بپردازد.(۲۰)
.۱۳ نمونه‏اى از بانوان صالحه‏اى که اهل خمس و در ارتباط با امام زمانشان(ع) بوده‏اند:
پس از شهادتِ امام صادق(ع) در نیشابور، عدّه‏اى از دوستان و پیروان حضرت جمع شده و شخصى به نام محمّدبن على نیشابورى را به عنوان نماینده خودشان انتخاب کردند، واموالى که از وجوهات شرعیّه نزد آنان بود به او سپردند، که به امامِ پس از ایشان برساند؛ ولى چون نمى‏دانستند امامِ پس از امام صادق(ع) کیست؛ بزرگانِ آنها هفتاد نامه دربسته مهر شده به او دادند که جاى جواب‏ها را در هرنامه خالى گذارده بودند و به او گفتند: هر کس این نامه‏ها را بدون این‏که مهر سرِ آنها را بشکند، بدون بازکردن، پاسخش را نوشته باشد این اموال را به او بده. محمّد بن على نیشابورى مشاهده کرد، زنى به نام شطیطه یک درهم و مقدار کمى پارچه آورده است و مى‏خواهد که به عنوان سهم امام به امام(ع) رسانده شود، محمّدبن على نیشابورى گفت: من خجالت مى‏کشم که این مقدار ناچیز را به امام(ع) بدهم. شطیطه گفت: آنچه بر ذمّه من مى‏باشد همین است و من دوست ندارم خداوند را ملاقات کنم و از سهم امام(ع) چیزى درگردن من باشد، تو فقط واسطه‏اى، این را به آن بزرگوار برسان.
محمّد بن على نیشابورى به مدینه آمد، یکى از کسانى که ادعاى جانشینىِ امام صادق(ع) را داشت عبدالله افطح بود که پس از امتحانِ او دریافت که او امامِ حق نیست. (خیلى غصه دار شد که نمى‏تواند امام را به راحتى بیابد که ناگاه) صداى نوجوانى را شنید که به او چنین گفت: آن‏کس را که مى‏خواهى اجابت کن! پس او را به خانه حضرتِ موسى بن جعفر۸ برد. محمّدبن على نیشابورى مى‏گوید: وقتى خدمت حضرت رسیدم فرمود: چه زود مأیوس شدى، چرا سراغ دگران مى‏روى، من حجت خدا و ولى الله هستم و جواب تمامى نامه‏ها را داده‏ام. (مى‏گوید: چند عدد از آن نامه‏ها را بازکردم، با کمال تعجّب دیدم جواب سؤال‏ها داده شده است!) سپس امام(ع) فرمود: آن یک درهمِ شطیطه را بیاور که در فلان جا گذارده‏اى و همچنین آن پارچه‏اى را که او داده است. او مى‏گوید: از سخنان حضرت مبهوت شده بودم. و امانت شطیطه با بقیّه اموال را خدمت حضرت آوردم. حضرت اموال را قبول نکرده و فرمودند: به صاحبانش برگردان. و فقط آن یک درهم و پارچه کم شطیطه را قبول کردند. (آرى درآمدهاى مشروع، با خمس، حلال و پاک شده و قابل تصرّف مى‏گردد؛ امّا درآمدهاى نامشروع، با دادن خمس حلال نمى‏شود.) سپس حضرت حرف‏هایى که بین من و شطیطه در ارتباط با کمى اموال ردّ و بدل شده بود بیان کردند و فرمودند: سلام مرا به شطیطه برسان و این کیسه را که حاوى چهل درهم است به او بده و پارچه‏اى نیز مرحمت کردند و فرمودند: این هدیّه من براى شطیطه است آن را براى کفن خود بگذارد؛ زیرا پنبه آن از مکانى است که به نام (مادرمان) فاطمه(س) مى‏باشد که خواهرم «حلیمه» آن را آماده نموده‏است و به او بگو: از زمان رسیدن تو به نیشابور او نوزده روز بیشتر زنده نخواهد بود، و من خودم براى نماز خواندن بر بدنش خواهم آمد و زمانى که مرا دیدى مبادا به کسى چیزى بگویى.
محمّدبن على نیشابورى مى‏گوید: در همان تاریخ شطیطه از دنیا رفت و من حضرت را دیدم که بر بدن او نماز خواندند.(۲۱) (آرى خوشا به حال آنانى که پاک زندگى کرده و زندگى پاک دارند و خوشا به حال بى بى شطیطه که هنوز مزارش محلّ‏ِ زیارت خاص و عام در نیشابور است و خوشا به حال همه بانوان صالحه گذشته و حال.)
1- میزان الحکمه، ج‏۹، ص‏۳۰۸.
 ۲- توضیح المسائل مراجع، مسأله ۱۷۹۰؛ استفتاآت امام، ج‏۱، ص‏۴۳۰، سؤال ۲۶۳.
 ۳- توضیح المسائل مراجع، مسأله ۱۷۵۶؛ استفتاآت امام، ج‏۱، ص‏۳۸۴، سؤال ۱۲۰.
 ۴- استفتاآت امام، ج‏۱، ص‏۳۵۹، سؤال ۴۶.
 ۵- جامع المسائل حضرت آیه‏الله فاضل، ج ۲، ص ۱۹۴، سؤال ۴۳۹.
 ۶- همان، ص‏۳۵۴، سؤال ۳۳ و ۶۵ – ۶۹ و ۷۲ و ۷۴ و ۸۳ و ۱۷۳.
 ۷- استفتاآت امام، ج‏۱، سؤال ۱۸ و ۲۴ و ۲۵؛ جامع المسائل آیه‏الله فاضل، ج‏۱، ص‏۱۹۳، سؤال ۷۴۶؛ توضیح المسائل مراجع، کتاب الخمس، مسأله ۱۷۷۷.
 ۸- توضیح المسائل مراجع، مسأله ۱۷۵۳، ۱۷۶۳.
 ۹- استفتاآت امام، ج‏۱، سؤال ۱۷۲ و ۱۷۴؛ منهاج الصالحین حضرت آیه‏الله خوئى‏۱؛ حضرت آیه‏الله سیستانى، کتاب الخمس، بحث دیون؛ العروه الوثقى، ج‏۲، کتاب الخمس، مسأله ۷۱.
 ۱۰- توضیح المسائل مراجع، زیر مسأله ۱۷۵۴.
 ۱۱- همان، مسأله ۱۷۵۵.
 ۱۲- همان، مسأله ۱۷۵۴.
 ۱۳- همان، مسأله ۱۷۷۵ ؛ استفتاآت امام ج‏۱، ص‏۳۶۳، سؤال ۵۰ و ۵۱ و ۶۰ و ۸۹ و ۱۰۵ و ۱۰۶.
 ۱۴- جامع المسائل آیه‏الله فاضل، ج‏۲، ص‏۱۹۳، سؤال ۴۳۴.
 ۱۵- همان، ص‏۱۹۰، سؤال ۷۲۹.
 ۱۶- همان، ص‏۱۹۳، سؤال ۷۳۰.
 ۱۷- استفتائات جدید، حضرت آیه‏الله مکارم، ج ۱، ص ۹۵، سؤال ۳۱۶.
 ۱۸- استفتاآت امام، ج‏۱، ص‏۳۶۲، سؤال ۳۶ و ۵۴ و ۵۵ و ۹۱ و ۹۲ و ۹۳.
 ۱۹- همان، ص ۴۱۷، سؤال ۲۱۷.
 ۲۰- همان، ص ۳۷۱، سؤال ۷۸.
 ۲۱- بحارالانوار، ج‏۴۸، ص‏۷۴؛ ریاحین الشریعه، ج‏۴، ص ۳۶۲.
 زن و استقلال اقتصادى و مالى(۱)
لِلرّجالِ نَصیبٌ مِمّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنّسأِ نَصیبٌ مِمّا اکْتَسَبْنَ.(۲)
مردان نصیبى از آنچه به‏دست مى‏آورند دارند و زنان نصیبى. (و نباید حقوق هیچ‏یک پایمال گردد.)
در تفسیر شریفِ اطیب البیان(۳) در توضیحِ کلمه «نصیب» مى‏فرماید: چه از منافِع دنیوى به تجارت و کسب و زراعت و غیر اینها و چه از منافع اخروى از مثوبات به‏واسطه ایمان و تقوا.
مسأله: (نفقه زن بر مرد با شرایطش واجب است و) در استحقاق نفقه شرط نیست که زن نیاز داشته باشد؛ بنابراین نفقه زن بر شوهرش واجب است گرچه زن از ثروتمندترین و بى‏نیازترین افراد باشد.(۴)
سؤال: زنى چند سال قبل در خانه شوهر، علاوه بر انجام امور خانه‏دارى، فرش هم مى‏بافته و قیمت آن صرف در معاش و خرید لوازم خانه و تعمیرات خانه مى‏شده است. ضمناً جهیزیه‏اى با پول شیربها که قبلاً از شوهر گرفته، به خانه شوهر برده است، که بعضى از آنها فروخته شده و بعضى مستهلک شده و از بین رفته، فعلاً شوهرش مى‏خواهد او را طلاق دهد. آیا زنِ مزبور حقّى دارد یا نه؟
جواب: در فرض سؤال، اموالى که ملکِ زن بوده، اگر شوهر بدون اذن او فروخته و صرف در تعمیر خانه یا لوازم دیگر کرده، ضامن است و فرقى در این نیست که از جهیزیه فروخته باشد یا از اموالِ دیگرِ زن، اما اگر زن به شوهر اذن داده که از اموال او بفروشد، و مجّاناً چیزى را براى خود بخرد، یا مال او در اثر استعمال از بین رفته باشد شوهر ضامن نیست و اما فرشى که براى شوهر بافته، اگر به قصد مجّانى بوده، حقِ مطالبه اجرت ندارد. و اگر به امر شوهر و به عنوان اخذ اجرت بافته است، استحقاق اجرت دارد.(۵)
سؤال: زید زوجه خودش را مطلّقه کرده است. قبل از این که جریان طلاق پیش بیاید، زوجه را مطابق عرف محلّى کارگرىِ شالیزار، به کار واداشته است، بفرمایید آیا دستمزد زوجه، به زوج تعلّق مى‏گیرد یا به زوجه؟
جواب: مزد کارِ زوجه متعلّق به خود زوجه است و به زوج مربوط نیست، مگر این که به او بخشیده باشد.(۶)
سؤال: زنى که با اجازه شوهر جهت مردم به‏طور مزدى قالى بافته، آیا این مزد قالى به شوهر مى‏رسد یا مال خودِ زن است؟
جواب: اجرت قالى بافى، ملک خودِ قالى باف است، مگر آن که قراردادى در بین باشد.(۷)
سؤال: مردى همسرش را طلاق داده است، زن مى‏گوید خدمات من در خانه تبرّعى نبوده، لذا مطالبه اجرت المثل مى‏کند، آیا ادّعاى زن مسموع است یا خیر؟
جواب: از قضیّه مورد سؤال اطلاع ندارم، ولى به‏طور کلّى اگر زن به تقاضا و دستور شوهر کار کرده، و قصد تبرّع و مجّانى نداشته است، حق اجرت المثل دارد، و ادّعاى زن مسموع است، مگر این‏که بیّنه بر خلاف اقامه شود.(۸)
سؤال: زن کارمندى است که با اجازه شوهر کار مى‏کند و حقوق مى‏گیرد، آیا مى‏تواند حقوق خود را بدونِ اجازه شوهر مصرف کند، یا صدقه دهد، یا هدیه به کسى بدهد، یا در تمام این موارد، اجازه شوهر لازم است؟
جواب: تصرّفاتِ زن در اموالِ خودش جایز و صحیح است. حتّى اگر شوهر نهى کند. بلى در نذر اگر مزاحم حقوقِ شوهر باشد، نذرِ زن باطل است و لازم است با اجازه شوهر باشد.(۹)
سؤال: آیا زنِ شوهر دار مى‏تواند از مال شخصى خود در موارد تبرّع بدون اجازه شوهر استفاده کند؟
جواب: اشکالى ندارد.(۱۰)
1- تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۳۱۴.
 ۲- نسأ، ۳۲.
 ۳- اطیب البیان، ج ۴، ص ۶۸.
 ۴- تحریرالوسیله، ج‏۲، کتاب النکاح، فصل فى النفقات، مسأله ۱۹ ؛ منهاج الصالحین حضرت آیه‏الله خوئى‏۱؛ حضرت آیه‏الله سیستانى ، کتاب النفقات.
 ۵- مجمع المسائل حضرت آیه‏الله گلپایگانى‏۱، ج ۲، ص ۲۵۰، سؤال ۶۶۴؛ جامع المسائل حضرت آیه‏الله فاضل، ج ۱، ص ۴۶۵، سؤال ۱۶۳۹.
 ۶- جامع المسائل حضرت آیه‏الله فاضل، ج ۱، ص ۴۶۶، سؤال ۱۴۶۱؛ مجمع المسائل حضرت آیه‏الله گلپایگانى‏۱، ج ۲، ص ۲۵۰، سؤال ۶۶۶.
 ۷- جامع المسائل حضرت آیه‏الله فاضل، ج ۱، ص ۴۶۶، سؤال ۱۶۴۱؛ مجمع المسائل، ج ۲، ص ۲۵۰، سؤال ۶۶۶.
 ۸- جامع المسائل حضرت آیه‏الله فاضل، ج ۱، ص ۴۶۶، سؤال ۱۶۴۴.
 ۹- همان، سؤال ۱۰۴۳.
 ۱۰- استفتائات جدید حضرت آیه‏الله مکارم، ج‏۱، ص ۲۳۶، سؤال ۸۴۰.
 حقوقى که بر اموال زن تعلّق مى‏گیرد
اوّل: حج‏
سؤال: زنى مقدارى طلا دارد و از آن استفاده مى‏کند و مال دیگرى غیر آن ندارد و اگر آنها را بفروشد توانایى رفتن به حج را خواهد داشت، آیا زیور آلاتِ زن مستثنا از استطاعت است یا این که به وسیله آنها زن مستطیع شده و باید آنها را بفروشد و به حج برود و چنان‏چه مرده باشد باید براى او نایب بگیرد؟
جواب: اگر داشتنِ زیور آلات براى او لازم نیست و نداشتن آن عیب نیست، مستطیع است و باید به حج برود.(۱)
مسأله: زنى که مهریه‏اش وافى براى مخارج سفر حج هست و آن را از شوهر خود طلبکار است، اگر شوهرش تمکّن از اداى آن را ندارد، زن حقّ مطالبه ندارد و مستطیع نیست و اگر تمکّن دارد و مطالبه آن براى زن مفسده‏اى ندارد با فرض این‏که شوهر نفقه و مخارج زندگى زن را مى‏دهد، لازم است زن مهریه را مطالبه کند و به حج برود و چنان‏چه مفسده‏اى دارد مستطیع نیست و اختلاف فقها در مقدار مفسده است؛ بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) فرموده‏اند: مثل این‏که ممکن است مطالبه به نزاع و طلاق منجر شود؛ و بعضى مانند حضرت آیه‏الله مکارم فرموده‏اند: حتى اگر منجر به طلاق نشود؛ ولى مشکلات مهمّى در زندگى او حاصل گردد، و بعضى مانند حضرت آیه‏الله گلپایگانى(ره) فرموده‏اند: مجرّد طلاق باعث عدم وجوب حج نیست. بلى اگر صرف مهریه در حج موجب شود که زندگى او مختل شود، حج بر او واجب نیست و بعضى مانند حضرت آیه‏الله خوئى(ره) فرموده‏اند: در صورتى که مطالبه براى او حرجى یا در آن خوف ضرر باشد حج بر او واجب نیست.(۲)
مسأله: هرگاه زنى با کسب مى‏تواند مخارج خویش را متکفل شود و مخارج حجّش را نیز دارد و در صورت رفتنِ او به حج، شوهرش براى مخارج به زحمت مى‏افتد اگر به زحمت افتادنِ شوهر موجبِ حرج براى زن نباشد مستطیع است و باید به حج برود و به زحمت افتادن شوهر، مانعِ استطاعتِ زن نمى‏شود.(۳)
سؤال: زنى براى حج ثبت نام کرده‏است؛ ولى شوهرش که او هم استطاعت داشته به عللى ثبت نام ننموده‏است، آیا زن مى‏تواند شرعاً نوبت خود را به شوهرش بدهد به این امید که در آینده هر دو باهم ثبت نام نمایند یا نه؟
جواب: اگر زن مستطیعه است نمى‏تواند نوبت خود را به شوهرش بدهد؛ ولى اگر نوبت را به او داد، حجّ‏ِ شوهر صحیح است (ولى زن گناه کرده است).(۴)
سؤال: خانمِ خانه‏دارى که حج بر او واجب شده است و شوهرش اجازه مسافرت به تنهایى را نمى‏دهد و مى‏گوید چون براى حج اسم مرا ننوشته‏اى من اجازه نمى‏دهم، وظیفه‏اش چیست؟ و آیا بدون اجازه شوهر مى‏تواند به حج برود یا نه؟
جواب: در سفر حجّ‏ِ واجب، براى زن اجازه شوهر شرط نیست و زن باید حجّ واجب خود را به جا آورد ولو این‏که شوهر او راضى به مسافرتِ او براى حج نباشد.(۵)
دوم: نفقه پدر و مادر
سؤال: شخصى چند فرزند پسر و دختر دارد، آیا نفقه او بر خصوص پسر بزرگ واجب است، یا فرقى ندارد و بر همه است؟
جواب: در باب نفقه و تأمین مخارج، فرقى بین پسر و دختر و بزرگ و کوچک نیست؛ بلکه بر همه فرزندان واجب است که مشترکاً و به طور مساوى نفقه پدر و مادر را تأمین و آنها را اداره کنند. بلى چنان‏چه بعضى از فرزندان قدرت مالى ندارند تکلیفى ندارند و در این صورت فقط بر آنان‏که توان دارند واجب است.(۶)
سوّم: بدهى‏ها و جریمه‏هاى شرعى‏
سؤال: بدهى‏هاى شرعى زن، مانند کفّاره روزه یا کفّاراتى که احیاناً در حج و عمره واجب مى‏شود؛ آیا بر شوهر است؟
جواب: خیر. این قبیل بدهى‏ها بر شوهر نیست و اگرزن مال دارد، بر خودش واجب است و الاّ تکلیفى ندارد.(۷)
سؤال: زنى به واسطه مریض بودن درماه رمضان روزه نگرفته و تا ماه رمضان بعدى قضاى روزه‏ها را هم نگرفته یا آن که عصیاناً روزه خود را خورده است و تمکّن به کفّاره هم ندارد غیر از مهریّه‏اى که از شوهر طلبکار است آیا واجب است از مهریّه به اندازه کفّاره از شوهرِ خود گرفته و اداى کفّاره نماید یا خیر؟
جواب: کفّاره واجب است ولو این‏که از مهریّه بگیرد و بپردازد.(۸)
چهارم: خمس‏
سؤال: من دخترى هستم کارمند آموزش و پرورش، خرج مادر و خواهرم به عهده‏ام مى‏باشد، تا به حال خمسى پرداخت ننموده، و سالى براى خود تعیین نکرده‏ام در این باره از کسانى پرسش نموده‏ام که گفته‏اند چون سال نداشته‏ام به کلیّه وسایل زندگى خمس تعلّق مى‏گیرد؛ بدین جهت صورت وسایل زندگى ام را که قبلاً خریدارى کرده‏ایم به شرح زیر به اطّلاع مى‏رسانم: دو تخته فرش، مقدارى وسایل آشپزخانه، وسایل دیگر زندگى،…، خانه‏اى هم جهت سکونتِ خودم و برادرم با خانواده‏اش از طریق گرفتن وام با هم خریدارى نموده‏ایم که در حال حاضر هر ماهه من و برادرم مبلغى بابت قسط این وام‏ها مى‏پردازیم ضمناً سال گذشته هم به مقدار بیست هزار تومان دیگر جهت تعمیر خانه از بانک وام گرفته‏ایم؛ خواهشمند است با این اطّلاعات که در اختیار شما گذاشتم، براى من روشن بفرمایید چه مبلغى باید خمس بپردازم، در ضمن در این زمینه سؤالاتى نیز دارم که امیدوارم جواب آنها را عنایت بفرمایید:
.۱ آیا مى‏توانم ماهیانه به طور قسط خمس را بپردازم، چون مى‏دانم برایم امکان این که یک‏جا بپردازم نیست؟
.۲ آیا سالى را که تعیین مى‏کنم، مى‏شود هر وقت باشد، یا این که باید ماه مشخصّى از سال باشد؟
.۳ اگر کسى را بشناسیم که سیّد باشد و احتیاج داشته باشد، مى‏توانیم خودمان خمس را به او بدهیم یا این که باید به حاکمِ شرع داد که پرداخت کند؟
.۴ اگر حاکم شرع، خودش مقلّد امام نباشد، مى‏توان خمس را به او داد؟
.۵ کفّاره روزه را به کسى که مقلّد امام نیست داده‏ام که از طرف من وکالت داشته باشد به مستحق بپردازد، آیا قبول است؟
.۶ وسایلى که نامشان برده شده،قبلاً خریدارى شده، آیا خمس را باید به قیمت قبلى بدهم یا قیمتِ فعلى؟
.۷ آیا به وسایلى که جهت جهیزیه خریدارى شده چون نمى‏توانستم یک‏جا خریدارى کنم، کم کم خریدارى کرده و نگه داشته‏ام براى خواهرم، خمس تعلق مى‏گیرد؟
جواب: اگر اجناس مذکوره را از حقوق در وسط سال تهیه کرده‏اید و به قدر شأن و نیاز باشد، خمس واجب نیست و همچنین آنچه به واسطه وام تهیه شده و از مایحتاج زندگى باشد، از قبیل خانه و تعمیر آن، خمس ندارد.
پاسخ ۱: به یکى از نمایندگان این‏جانب مراجعه(کنید) و با دست‏گردان کردنِ خمس با او، تدریجاً بپردازید.
پاسخ ۲: سال از وقتى شروع مى‏شود که اوّل حقوق، به شما رسیده و پایان سال، گذشت یک سال کامل از آن وقت مى‏باشد.
پاسخ ۳: سهم سادات (نصف خمس) خود را مجازید به سید فقیر بدهید.(۹)
پاسخ ۴: خمس باید به مرجع تقلید و یا نمایندگان او برسد، که از طرفِ او اجازه در وجوهِ شرعیه دارند.
پاسخ ۵: اگر اطمینان دارید که به طورى که در شرع مقرّر است به مصرف رسانده، کافى است.
پاسخ ۶: هر چه متعلّق خمس است باید به قیمت فعلى حساب شود.
پاسخ ۷: خمس واجب نیست، مگر بدانید که از پولى که سال بر آن گذشته تهیه شده.(۱۰)
سؤال: خانمى با دو فرزند خود زندگى مى‏کند و خرج معاش خود را از راه سرمایه‏اى که دارد به دست مى‏آورد، اگر این سرمایه را به کسى که خمس مالش را نمى‏دهد، داده باشد تابراى او کار کند، وضع پولى که از این راه به دست مى‏آید چیست؟
جواب: اگر با پول غیر مخمّس مخلوط نشده باشد مانع ندارد و الاّ باید از حاکمِ شرع اجازه بگیرد.(۱۱)
سؤال: تا کنون مدتى تمام حقوق خود را پس انداز مى‏کرده‏ام تا در موقع لزوم (ازدواج) از آن استفاده کنم و مقدارى از آن را نیز به برادرم قرض داده‏ام تا در موقع مناسب آن را پس بگیرم، وظیفه‏ام نسبت به خمس حقوقم چیست؟
جواب: هر مقدار از حقوق که پس انداز کرده‏اید و سال بر آن گذشته خمس دارد، هر چند بعد از سال آن را قرض داده باشید بلى اگربین سال قرض داده باشید، هر وقت وصول شد باید خمس بدهید.(۱۲)
سؤال: آیا به جهیزیه زنى که به خانه شوهر آمده، و پدرش خمس مالش را نپرداخته خمس تعلق مى‏گیرد یا خیر؟
جواب: اگر یقین نداشته باشد که در جهیزیه خمس است، لازم نیست خمس بدهد و اگر یقین دارد باید به حاکم شرع مراجعه کند و در صورت پرداخت خمس یا اجازه، مى‏تواند در جهیزیه تصرف نماید.(۱۳)
1- استفتاآت امام، ج ۱، ص ۴۳۸، سؤال ۱۴.
 ۲- مناسک حج محشّى، چاپ حج و زیارت سال ۱۳۷۷، ص‏۴۰، مسأله ۴۷.
 ۳- همان، مسأله ۵۳.
 ۴- همان، ص‏۵۲، مسأله ۷۳.
 ۵- همان، مسأله ۸۷.
 ۶- جامع المسائل آیه‏الله فاضل، ص ۳۹۶، سؤال ۱۰۴۸؛ استفتائات جدید حضرت آیه‏الله مکارم، ج‏۱، ص‏۲۳۷، سؤال ۸۴۵.
 ۷- جامع المسائل آیه‏الله فاضل، ص ۳۹۹، سؤال ۱۰۵۳؛ منهاج‏الصالحین حضرت آیه‏الله خوئى‏۱؛ حضرت آیه‏الله سیستانى، کتاب النفقه.
 ۸- استفتاآت امام، ج ۲، ص‏۴۹۰، سؤال ۱۸.
 ۹- این اجازه خصوصى است و دیگران باید هر کدام براى مصرف سهم سادات کسب اجازه کنند و در غیر این صورت نمى‏توانند شخصاً آن را به کسى بپردازند.
 ۱۰- استفتاآت امام، ج‏۱، ص ۳۹۰، سؤال ۱۳۸.
 ۱۱- همان، ص ۴۱۸، سؤال ۲۲۱.
 ۱۲- همان، ص ۳۵۱، سؤال ۲۰.
 ۱۳- همان، ص ۳۵۳، سؤال ۲۶.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید