اشاره
امر به معروف و نهی از منکر، یعنی نگران سرنوشت دیگران و در اندیشه خوشبختی مردمان بودن. اسلام، آیین دیگرگرایی است و هرگز بیتفاوتی پیروان خود را درباره گرفتاریهای دیگران روا ندانسته است و امر به معروف و نهی از منکر، یکی از نمونههای والای دیگرگرایی است. از نگاه آموزههای دینی، بالاترین نمونه دوستی و مهرورزی، به شکل امر به معروف و نهی از منکر نمود مییابد. حضرت علی علیهالسلام در سخنی زیبا در این باره میفرماید: «بهترین برادرانت کسی است که تو را به راه هدایت راهنمایی کند، پرهیزکاری را برای تو فراهم آورد و تو را از پیروی خواهشهای نفسانی بازدارد.» نیز فرمود: «باید دوستترین انسانها نزد تو کسی باشد که تو را به سوی بالیدن و بزرگ شدن راهنمایی کند و عیبهایت را به تو گوشزد کند».
اهمیت امر به معروف و نهی از منکر، تأثیر آن بر سلامت فرد و اجتماع و شرایط انجام آن ـ که سبب میشود این دو واجب مهم به درستی صورت پذیرد ـ از بحثهایی است که در این نوشتار به آن اشاره خواهد شد. از یاد نبریم که اهمیت امر به معروف و نهی از منکر تا آنجاست که برای زنده کردن آن، قیام خونینی چون قیام عاشورا پدید آمده است.
اهمیت امر به معروف و نهی از منکر
در آیین مقدس اسلام، کمتر واجبی به پای امر به معروف و نهی از منکر میرسد تا آنجا که بنا به فرموده امام علی علیهالسلام : «همه کارهای نیک و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهی از منکر، چون دمیدنی است به دریای پرموج پهناور».
امام باقر علیهالسلام نیز در اینباره میفرماید: «فرمان دادن به خوبی و بازداشتن از بدی، شیوه پیامبران و راه نیکوکاران است. فریضه بزرگی که فریضههای دیگر به واسطه آن برپا میشود، راهها امن میگردد، درآمدها حلال میشود، حقوق و اموال به زور گرفته شده به صاحبانش بازمیگردد، زمین آباد میشود و از دشمنان انتقام گرفته میشود و کارها سامان میپذیرد.» همچنین آن حضرت در حدیثی دیگر فرمود: «امر به معروف و نهی از منکر، دو ویژگی از ویژگیهای خدای عزوجل هستند. هر که آنها را یاری دهد، خداوند، عزتش بخشد و هر که تنهایشان گذارد، خدای عزوجل تنهایش گذارد».
نتیجه امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع
برخی از عبادتها، تنها اثر سازنده فردی دارند و برخی نیز افزون بر دارا بودن ثمره شخصی، از فایدههای اجتماعی برخوردار هستند و سود آن، جامعه را فرامیگیرد. از جمله این عبادتها، امر به معروف و نهی از منکر است. بدیهی است اگر انسانها به ناهنجاریهای اجتماعی افراد بیاعتنا نباشند و با شیوههای درست، به کارهای ناشایست آنها واکنش نشان دهند، آنان به وظیفههای خویش آشنا میشوند. قانون را پاس میدارند، زبان خویش را به سخنان نیشدار نمیآلایند، از دام خودمحوری رها میشوند و به دیگرگرایی روی میآورند و در نتیجه، جامعهای همگرا شکل میگیرد که در آن، همه درباره سرنوشت یکدیگر، نگران و پاسبان حقوق همدیگر هستند.
اهتمام قلبی داشتن به امر به معروف و نهی از منکر
امیر مؤمنان علی علیهالسلام ، انسانهایی را که به طور کامل امر به معروف و نهی از منکر را رها کردهاند تا آنجا که حتی در دل خویش نیز از ناهنجاریهای آشکاری که انجام میپذیرد، بیزاری نمیجویند، در شمار مردهها دانسته است. ایشان با اشاره به تفاوت انسانها درباره این مسئله میفرماید:
از مردمان، کسی است که کار زشت را ناپسند میشمارد و به دست و زبان و دل خود، آن را خوش نمیدارد. چنین کسی، ویژگیهای نیک را به کمال رسانیده است. نیز از آنان کسی است که به زبان و دل خود انکار کند و دست به کار نبرد. چنین کسی دو خصلت از خصلتهای نیک را فراگرفته و خصلتی را تباه ساخته است. همچنین از آنان کسی است که منکر را به دل زشت میدارد، ولی با دست و زبان خویش اقدامی نمیکند. چنین کسی دو ویژگی را که شریفتر است، نابود ساخته و [تنها] به یک ویژگی پرداخته است. نیز از آنان کسی است که منکر را با زبان و دست و قلب رها ساخته است. چنین کسی، مردهای میان زندگان است.
امر به معروف و نهی از منکر، رمز رستگاری شخص و جامعه
امر به معروف و نهی از منکر، به معنای دغدغه داشتن و احساس مسئولیت کردن در برابر خود و همنوعان و نشانه خیرخواهی انسانها به یکدیگر است. اگر این دو فریضه بزرگ، بهجا و به هنگام انجام پذیرد، جامعه سالم معنوی پدید خواهد آمد و زمینه برای رویش و زایش انواع خوبیها و زیباییها فراهم میآید.
بیگمان، همه ما هم دوست داریم خود، رستگار باشیم و هم در جامعهای زندگی کنیم که افراد آن رستگارند. قرآن کریم راه رسیدن به رستگاری را اینگونه فرا راهمان نهاده است: «باید میان شما امتی باشند که به [کارهای] خیر فرابخوانند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنها رستگارانند».
با پیمودن جاده امر به معروف و نهی از منکر، انسانها بر قله بهترینها جای میگیرند؛ همانگونه که قرآن کریم فرموده است: «شما بهترین امتی هستید که برای مردمان پدید آمدهاند که به نیکی فرمان میدهید و از ناشایستی بازمیدارید.» بنابراین، یکی از ویژگیهای رستگاران آن است که اهل امر به معروف و نهی از منکر هستند.
امر به معروف و نهی از منکر، آینهداری خداوند
برخی از آدمها از نظر معنوی تا آنجا پیشرفت میکنند که به رنگ فرشتهها درمیآیند، همانگونه که حکیم سنایی گفته است:
تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک برگ توت است که گشته است به تدریج اطلس
بعضیها نیز پا را فراتر گذاشته و خدایی شدهاند و آینهدار صفات پروردگار میشوند. امر به معروف و نهی از منکر نیز آینهداری خداست و صفت خدا را در وجود انسان بازمیتاباند؛ چرا که خداوند نخستین کسی است که امر به معروف و نهی از منکر کرده است؛ حقیقتی که از این آیه شریفه استفاده میشود: «به راستی، خداوند به عدل و احسان و ادای حق خویشاوندان فرمان میدهد و از ناشایستی و کار ناپسند و سرکشی بازمیدارد.» از این رهگذر هر جا امر به معروف و نهی از منکر میشود، جامعه از عطر خوش پروردگار، آکنده میگردد و چهره خداوند بازتابانیده میشود.
امر به معروف و نهی از منکر، بازدارنده جامعه از خطر غرق شدن
رسول گرامی اسلام با بیان مثالی ساده و روشن، به یکی از فایدههای مهم امر به معروف و نهی از منکر اشاره میفرماید: «گنهکار در میان مردم، مانند کسی است که با گروهی سوار کشتی میشود و هنگامی که در وسط دریا قرار میگیرد، به سوراخ کردن جایگاه خویش میپردازد. اگر دیگران او را از این کار خطرناک بازندارند، آب به کشتی نفوذ میکند و یکباره همگی غرق میشوند».
بر اساس این روایت، سرنوشت فرد و جامعه از هم جدا نیست و شایسته و ناشایسته بودن هریک از افراد جامعه بر دیگری اثر میگذارد. ازاینرو، بیاعتنایی شخص در برابر ناهنجاریهای اخلاقی دیگران، دیر یا زود به زیان او پایان مییابد و پیامدهای ناگوار خطاکاری آشکار انسانهای دیگر، گریبانگیر وی خواهد شد. آن حضرت در حدیثی دیگر در اینباره میفرماید: «هرگاه بنده به طور پنهانی گناهی مرتکب شود، جز خودش، کسی از آن زیان نمیبیند، ولی هرگاه آشکارا معصیت کند و با او برخوردی نشود، همه جامعه از آن زیان میبیند. این بدان دلیل است که او با انجام دادن این عمل گناهآلود، دین خدا را خوار میکند و دشمنان خدا نیز (جسارت مییابند و) از او پیروی میکنند».
امر به معروف و نهی از منکر، وظیفهای همگانی
از نگاه آموزههای دینی، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای همگانی است و همه باید خود را در این مسئله مسئول بدانند. «امر به معروف که میتوان آن را ارشاد خواند و نهی از منکر که میتوان آن را انتقاد خواند، واجبی عمومی است و برابر آنچه امروزه مسئولیت همگانی یا نظارت عمومی یا نظارت ملّی میگویند، قرار میگیرد. این فریضه در انحصار هیچ فرد یا گروه یا مقامی نیست و اگر هم گروهی در آن پیشگام شود و خود در زمینهای، معروف را فروگذارد و منکر را انجام دهد، دیگران وظیفه دارند که همانها را امر به معروف و نهی از منکر کنند. بر این اساس، کوچکترین و ضعیفترین فرد جامعه نیز باید امر به معروف و نهی از منکر را از دست ندهد».
«گروهی امر به معروف و نهی از منکر نمیکنند و میگویند: اگر لازم باشد، فلان شخصیت یا مقام و یا فلان انجمن اسلامی، این کار را انجام دهند. بیخبر از آنکه امر به معروف همچون نماز، وظیفه همه است و امکان دارد آن مسئلهای را که شما میبینید، فلان مسئول یا رئیس، مشاهده نکند».
امر به معروف و نهی از منکر غیرمستقیم
اثرگذارترین گونه امر به معروف و نهی از منکر آن است که شخص، پیش از سفارش و نهی دیگران، خود اهل عمل باشد، پس آنگاه امر به معروف و نهی از منکر کند. شهید مطهری در این باره مینویسد: «شما اگر بخواهید به شکل غیرمستقیم امر به معروف و نهی از منکر بکنید، یکی از راههای آن این است که خودتان نیکوکار و اهل عمل باشید. وقتی خودتان اینگونه بودید، مجسمهای خواهید بود از امر به معروف و نهی از منکر. هیچچیز بشر را بیشتر از عمل تحتتأثیر قرار نمیدهد. هر اصلاحگری، نخست باید صالح باشد تا بتواند اصلاحگر باشد. او باید پیش برود و آنگاه بگوید پشت سر من بیایید. خیلی تفاوت است میان کسی که ایستاده و به سربازش دستور میدهد: برو به پیش، من اینجا ایستادهام و کسی که خودش جلو میرود و میگوید: من رفتم، تو هم پشت سر من بیا. فیلسوف معروف معاصر، ژان پل سارتر میگوید: «من کاری که میکنم، در حقیقت، جامعه خود را نیز به آن کار وادار کردهام» و درست هم هست. هر کاری که شما بکنید، کار خوب یا بد، جامعه خود را نیز به آن کار واداشتهاید. خواه ناخواه، کار شما موجی به وجود میآورد؛ تعهدی برای جامعه ایجاد میکند؛ بایدی است برای خود شما و بایدی است برای اجتماع شما. وقتی من کاری میکنم، زبان عمل من این است که تو هم مثل من باش. بنابراین، شما نمیتوانید به گفتار من توجه کنید، ولی به کردار من بیتوجه باشید».
اهل عمل نبودن آمر به معروف و ناهی از منکر
یکی از پیآمدهای زیانبار امر به معروف و نهی از منکری که خودِ شخص به آن پایبند نیست، آن است که دیگران را به سوی گناه و انجام کارهای ناشایست تشویق میکند. امام محمد غزالی در این باره در سخنی شنیدنی مینویسد: «اگر کسی چیزی بخورد و آنگاه به مردمان بگوید شما نخورید که زهر نابودکننده است، آنها بر وی ریشخند زده و گرایش آنان به آن خوردنی افزایش پیدا میکند و با خود میگویند: اگر نه آن است که آن چیز، خوشتر و لذیذتر است، آن را برای خود نگزیدی.» از این گذشته، هم دین و هم عقل به زشتی امر به معروف و نهی از منکری که با عمل همراه نباشد، حکم میکند.
در قرآن کریم در این باره میخوانیم: «أَتَأْمُرُونَ الْنَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکمْ؛ آیا مردمان را به نیکویی فرامیخوانید و خود را فراموش میکنید.» (بقره: ۴۴) و همچنین میخوانیم: «ای مؤمنان! چرا چیزی میگویید که انجام نمیدهید. خداوند از اینکه چیزی را بگویید که انجام نمیدهید، بیزار است.» (صف: ۲ و ۳). پروین اعتصامی چه زیبا در این باره سروده است:
ای آنکه راستی به من آموزی / خود در ره کج از چه نهی پا را
امر به معروف و نهی از منکر، تنها به انگیزه خدایی و از سر خیرخواهی
یکی از شرایط اثرگذاری امر به معروف و نهی از منکر آن است که برای خدا و از روی خیرخواهی و دلسوزی بوده و از غرضورزی و اظهار برتریجویی به دور باشد. امام خمینی رحمهالله در اینباره میفرماید: «شایسته است امرکننده به معروف و نهیکننده از منکر، در امر و نهی خود و مراتب نهی از منکرش، مانند پزشک مهربانی باشد که درمانکننده است و مانند پدر دلسوزی باشد که رعایت مصلحت شخص مقابل را میکند و این امر و نهی او از روی لطف و رحمت ویژه باشد. انگیزه خود را خالص کند برای رضای خدا و کار خود را از هرگونه هوا و هوسی تهی نماید. همچنین نخواهد که با امر به معروف و نهی از منکر، اظهار برتری نماید و نیز نفس خود را پاک نداند و خود را برتر از آن کسی که مرتکب گناه شده و الان او را امر و نهی میکند، نشمارد که چهبسا برای آن شخص صفات خوبی باشد که مورد رضایت خداوند بوده و خداوند او را دوست بدارد، هر چند از این کارش بدش میآید و از آن طرف، در آمر به معروف و ناهی از منکر، صفات زشتی باشد که خداوند از آن بیزار است، در حالی که خودش نمیداند و فکر میکند آدم خوبی است».
امر معروف خصلتی است شریف *** لیک از مشفِق نظیف لطیف
صفتِ آنکه سالک راه است *** «فَبِما رَحمهٍ مِن الله» است
ای که از عیب دیگران پرسی *** تو مگر از خدا نمیترسی
تا کنی زهد خویش را مشهور *** که تویی فاسق و منم مستور
امر به معروف و نهی از منکر، نماد رها بودن از بیتفاوتی
قرآن کریم، انسانهای بیتفاوت و آنهایی را که امر به معروف و نهی از منکر را وانهادند، سزاوار لعن میداند: «کسانی از بنیاسرائیل که کفر ورزیده بودند، بر زبان داوود و عیسی بن مریم لعنت شدند؛ چرا که سرکشی کردند و از اندازه درگذشتند. آنان یکدیگر را از کار ناپسندی که میکردند، بازنمیداشتند؛ پس کار و کردارشان چه بد بود».
در روایات هم از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میخوانیم که خداوند، اهل منطقهای را عذاب کرد و همین که فرشتگان از خدا پرسیدند: گروهی از اهل منطقه گنهکار نیستند، چرا آنها به آتش گنهکاران سوختند، فرمود: به دلیل سکوت و بیاعتناییشان. بیگمان، بیاعتنایی به عملکرد انسانها، عقبماندگی جامعه را رقم میزند و به بیبندوباری اخلاقی افراد میانجامد و اجتماع را از پیشرفت بازمیدارد.
امر به معروف و نهی از منکر فرادستان
از نگاه اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، وظیفهای همگانی است و بر این اساس، فرودستان نیز میتوانند فرادستان را امر به معروف و نهی از منکر کنند. حضرت علی علیهالسلام این راه را برای جامعه اسلامی گشود و این درس را به آنان آموخت که دایره امر به معروف و نهی از منکر حتی میتواند، شخصی چون علی بن ابیطالب علیهالسلام را نیز فراگیرد. آن حضرت در اینباره میفرماید: «با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن میگویید، حرف نزنید و چنانکه از آدمهای خشمگین کناره میگیرند، دوری نجویید و با ظاهرسازی با من رفتار نکنید و گمان مبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید، بر من گران میآید…؛ زیرا کسی که شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن برای او دشوارتر خواهد بود.» این سخن، روح اعتماد به نفس را در انسان میدمد و در نتیجه، او را توانا میسازد تا در هر پایگاه و جایگاهی که هست، امر به معروف و نهی از منکر را رها نکند، گرچه در برابر حاکم یا زمامداری باشد.
امر به معروف و نهی از منکر به همراه مدارا
امر به معروف و نهی از منکر، زمانی اثرگذار است که همراه با مدارا و به دور از خشونت و تندروی باشد. «متأسفانه برخی افراد هنگام انجام این وظیفه و در غیر زمان ناچاری، از راه خشونتآمیز وارد میشوند و گاهی سخنان زشت و زننده به کار میبرند. به همین دلیل، این نوع امر به معروفها و نهی از منکرها، نه تنها اثر خوبی از خود بهجا نمیگذارند، بلکه گاهی اثری واژگونه برجا میگذارند؛ در حالی که روش پیامبر و اهل بیت علیهمالسلام نشان میدهد که آنها هنگام اجرای این دو وظیفه، آنها را با نهایت لطف و محبت درهم میآمیختند و به همین دلیل، سرسختترین افراد، به زودی در برابر آنها تسلیم میشدند».
امام خمینی رحمهالله نیز در این زمینه مینویسد: «درباره امر به معروف و نهی از منکر، یکی از امور مهم، همین مدارا کردن است. چهبسا اگر انسان، دیگری را با خشونت و شدت امر به معروف و نهی از منکر کند، کار آن شخص از گناه کوچک به گناهان بزرگ و بلکه به کفر و ارتداد بکشد. معمولاً در کام انسان، امر و نهی تلخ و ناگوار است و خشم را برمیانگیزد. بنابراین، آنکه امر به معروف و نهی از منکر میکند، باید این تلخی و ناگواری را با شیرینی بیان و مدارا و اخلاق نیکو جبران کند، تا سخنش اثر کند و دل سخت گنهکار را نرم و رام نماید».
امر به معروف و نهی از منکر به دور از عیبجویی
یکی از ویژگیهای ناپسند، عیبجویی از دیگران است. گاه عیبجویی نمای آراستهای به خود میگیرد و به شکل امر به معروف و نهی از منکر، نمود پیدا میکند. در حقیقت، برخی انسانها نه به انگیزه اصلاح، که از سر عیبجویی و برتریخواهی و از روی پاک نشان دادن خویش و آلوده نشان دادن دیگران، امر به معروف و نهی از منکر میکنند. در این هنگام، انجام چنین کاری نه تنها عبادت نیست، بلکه لغزش و گناهی آشکار است. چه زیبا فرموده است حضرت علی علیهالسلام در این باره: «بر کسانی که گناه [آشکار] ندارند و از سلامت دین برخوردارند، سزاست که بر گناهکاران و نافرمانان رحمت آرند و شکر این نعمت بگزارند؛ چندانکه این شکرگزاری، آنان را از عیبجویی مردمان بازدارد. تا چه رسد به آن عیبجویی که ـ افزون بر عیبجویی ـ برادرش را نکوهش و به آنچه بدان گرفتار است، سرزنش کند. آیا به خاطر ندارد که خدا چگونه بر او بخشید و گناهان او را پوشید و چگونه او را سرزنش میکند که خود نیز [چهبسا [چنان گناهی کرده است و اگر گناهی همانند گناه آن شخص را انجام نداده است، گناهان دیگری داشته که از آن گناه بزرگتر است. به خدا سوگند، اگر گناهی که کرده، بزرگ نیست و کوچک است، گستاخی او را بر عیبجویی مردمان، گناهی بزرگتر باید شمرد».
امر به معروف و نهی از منکر و کرامت انسانها
خداوند انسانها را گرامی داشته است و میفرماید: «وَ لَقَدْ کرَّمْنا بنیآدم ؛ و همانا ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم». (اسراء: ۴۰) ازاینرو، بایسته است انسانها نیز کرامت یکدیگر را پاس دارند. گونهای از این پاسداشت کرامت آدمیان، در امر به معروف و نهی از منکر نمود مییابد؛ آنجا که انجام این واجب الهی به همراه مدارا و پرهیز از تندروی و درشتی کردن و به دور از عیبجویی، سرزنش و برتریخواهی باشد. اهلبیت علیهمالسلام همواره به کرامت انسانها توجه داشتند و هیچ گاه نمیپسندیدند که از کرامت کسی کاسته شود. «گاه پیش میآمد که کافران با رهبرشان مسلمان میشدند و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله رهبر آنان را به عنوان سرپرست همان گروهِ مسلمان شده میگمارد و روا نمیدانست کسی که تا دیروز، محبوب مردم بوده است، امروز به سبب مسلمان شدن، فردی عادی باشد. به هر حال، احترام، توجه به ویژگیهای شایسته، دوستی و تشویق، از شیوههای باارزش پیروزی در امر به معروف و نهی از منکر است. حتی اگر شخص، هیچ کمالی ندارد، ولی نیاکان و بستگان او، یا منطقه مسکونی او، یا اساتید و دوستان او از برجستگیهایی برخوردارند، میتوان از این اهرمها استفاده کرد. برای مثال میتوان گفت: تو که فرزند فلانی هستی، تو که اهل فلان منطقه هستی، تو که از دوستان فلانی هستی، شایسته است که اینگونه باشی».
امر به معروف و نهی از منکر به همراه دانش و آگاهی
یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر آن است که همراه با دانش و آگاهی باشد؛ زیرا در غیر این صورت، نه تنها به اصلاح و تعالی شخص و جامعه نمیانجامد، که زیانبار خواهد بود. شهید مطهری در اینباره مینویسد: «این وظیفه بزرگ، دو پایه و شرط اساسی دارد که یکی از آنها، رشد و آگاهی است. امر به معروف و نهی از منکر، تخصص میخواهد. دانایی، روانشناسی و جامعهشناسی میخواهد، تا انسان بفهمد که چگونه امر به معروف و نهی از منکر کند؛ یعنی راه معروف را بشناسد و ببیند معروف کجاست. منکر را بشناسد و ریشه آن را به دست آورد و بفهمد از کجا سرچشمه میگیرد و آنگاه امر به معروف و نهی از منکر کند. به همین سبب، ائمّه دین فرمودهاند: «بهتر است نادان و آدم ناآگاه امر به معروف و نهی از منکر نکند؛ چون او کار را بدتر میکند. به خدا قسم، من میترسم زیانی که از راه امر به معروف و نهی از منکر جاهلانه کردهایم یا آسیبهایی که از این راه به اسلام زدهایم، از زیان رها کردن امر به معروف و نهی از منکرمان، بیشتر باشد.» امام صادق علیهالسلام در این باره میفرماید: «کسی باید امر به معروف و نهی از منکر کند که خوب را از بد بازشناسد، نه کسی که راه و چاه را نداند و آگاه نباشد که از چه، به چه فرامیخواند، به باطل یا به حق.» در قرآن کریم نیز میخوانیم: «أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلَی بَصِیرَهٍ؛ از روی آگاهی به سوی خدا فرامیخوانم». (یوسف: ۱۰۸)
صبر، لازمه امر به معروف و نهی از منکر
هیچ کاری بدون صبر و بردباری به سامان نمیرسد و نتیجه دلخواه را به انسان نمیدهد. به گفته زیبای حافظ:
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند ***بر اثر صبر نوبت ظفر آید
در قرآن کریم میخوانیم: «أَقِمِ الصَّلاَهَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکرِ وَاصْبِرْ عَلَی مَا أَصَابَک؛ نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و در برابر سختیها و آزارهایی که [در این راه] به تو میرسد، شکیبا باش». (لقمان: ۱۷)
«بیگمان، از آنجا که امر به معروف و نهی از منکر بر برخی افراد گران میآید، به واکنش از سوی آنان میانجامد؛ چرا که سودپرستان برتریجو و خطاکاران خودخواه، به آسانی رام نمیشوند و حتی در مقام آزار آمران به معروف و ناهیان از منکر برمیآیند. در چنین حالی، تنها با شکیبایی و بردباری میتوان بر این دشواریها چیره شد و به هدف دست یافت.» افزون بر این، اگر امر به معروف و نهی از منکر با صبر و بردباری همراه نباشد، چهبسا به تنشهای بیجا بینجامد و شخص را از جاده انصاف بیرون کند و بیش از آنکه سازنده باشد، زیانبار شود و به درگیری پایان یابد.
سید محمود طاهری