چراغ هدایت در چه خانه ای است؟ در خانه وجود انسان. هدایت وحی بالخصوص در خانه اولیاء خداست: «فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکرفیها اسمه؛ «(آن نور هدایت) در خانه هایی است که خدا رخصت داده که ارجمندش دارند و نام خدا در آنها یاد شود» نور/۳۶ . یک وقتی کسی مطلبی از مرحوم آقا سید مهکتاب آشنایی با قرآن ۴، ۱۲۱و۱۲۲ تبری تشکیل داده بودند و آن مرحوم منبر رفت و این آیه را عنوان کرد و چقدر با ذوق لطیف و عالی درباره آن بحث کرد: «و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه؛ ستمگرتر از آنکه مانع می شود از اینکه یاد خدا و نام خدا در مساجد برده شود کیست؟» (بقره/۱۱۴) بعد این را تطبیق کرد بر اینکه هر کسی بدن و اندامش مسجدی است برای روح او و مانع شدن از اینکه این بدن و این مسجد جای ذکر خدا باشد به هر شکلی، ظلم و ستم است. یک شکل آن این است که ” کشتن یک مؤمن خراب کردن یک مسجد است ” و بالاترینش کشتن اولیاء خداست که در واقع خراب کردن بزرگترین مساجد است. در این خانه ها، صبح و شام تسبیح خدا می شود. مفسرین گفته اند مقصود این است که علی الدوام تسبیح و تنزیه خدا می شود نه فقط صبح و شام و بقیه اش به غفلت می گذرد.
عدم منافات احترام به افراد و اماکن مقدس با اصل توحید :
از اینجا یک نکته ای در باب توحید استفاده می شود و آن این است: اعم از اینکه این خانه ها را خانه های گلی بگیریم یا خانه های انسانی که البته مقصود خانه های انسانی است. قرآن می گوید این، خانه هایی است که خدا اجازه داده است آن خانه ها، شأنشان بالا باشد، تعظیم شوند، مورد احترام واقع شوند. اگر مقصود خانه های گلی هم باشند، ما می دانیم که به طور کلی در دین مقدس اسلام تعظیم و احترام مسجد بر همه واجب است و بی احترامی به مسجد حرام است، تنجیس مسجد حرام است و اگر مسجدی تنجیس شد واجب کفایی است بر همه کسان دیگر که زود آنجا را تطهیر کنند. اگر کسی به ما بگوید این برخلاف اصل توحید است، مسجد گل است و خاک و آجر و سنگ، خود کعبه هم همین طور، چهار تا سنگ روی همدیگر گذاشته اند و چیز دیگری نیست، مگر سنگ هم می تواند احترام داشته باشد که بشر به سنگ احترام بگزارد؟ می گوییم نه، سنگ هرگز احترام ندارد، خدا و عبادت خدا احترام دارد. معبد از آن جهت که معبد است احترام دارد. معبود به ما اجازه داده است که معبد را احترام کنیم. احترام معبد به اجازه معبود، احترام معبود است، [ نه تنها ] شرک نیست، [ بلکه ] عین توحید است. حال آیا اختصاص به معبد دارد؟ نه. آیا اگر معبود به ما اجازه تعظیم و احترام عابد را از آن جهت که عابد است بدهد و ما عابد را از آن جهت که عابد است تعظیم و تجلیل و تکریم کنیم، این شرک است؟ نه، این هم عین توحید است. بنابراین آیا تعظیم و احترام پیغمبر اکرم یا ائمه اطهار و حتی کمتر از آنها شرک است؟ نه، اینها «بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه» هستند، همانطور که خدا اجازه تعظیم و احترام خانه گلی را که معبد است داده، این خانه انسانی که معبد روح اوست به درجاتی از آن خانه گلی بالاتر است و بلکه خانه گلی که احترام دارد به اعتبار عابدهایش است. کعبه احترام خودش را از ابراهیم و اسماعیل و بعد انبیاء و دیگران دارد، احترامش را از این دارد که («اول بیت وضع للناس؛ نخستین خانه ای که برای مردم بنا شد» آل عمران/۹۶) اول معبد جهان است. چون اول معبد و اول نقطه ای است که برای عبادت و پرستش خدا تأسیس و ایجاد شده احترامش را از عبادت دارد. پس کعبه هم احترام خودش را از عابد و عبادت دارد.
در روایات شیعه زیاد داریم، در روایات اهل تسنن هم هست که مقصود از این بیوت، همان انسانهایی هستند که واقعا سراسر وجودشان عبادت است و اصلا خودشان مسجدند. وقتی انسان نگاهش برای خدا باشد، شنیدن و گفتن و فکر کردن و قدم برداشتن و خوردن و آشامیدن و خوابیدنش برای خدا باشد، این بدن جز ” معبد ” اسم دیگری ندارد. ببینید علی علیه السلام در دعای کمیل به خدای خودش چه عرض می کند: «یارب یارب یارب قو علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمه جوانحی و هب لی الجد فی خشیتک و والدوام فی الاتصال بخدمتک؛ پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا! به اعضا و جوارح علی نیرو بده که بیشتر در خدمت تو باشد، عزم علی را بر این خدمت راسخ تر کن، به من ببخش این را که جدا از تو بترسم، به من ببخش خدمت «علی الاتصال و بالدوام» را که یک لحظه از من در غیر خدمت نگذرد». این همان چیزی است که او داشت و خدا هم به او داد. یک چنین شخصی تمام اندامش معبد است [ آن هم ] بزرگترین معبد. کعبه هرگز نمی تواند ادعا بکند که من معبدی نظیر این معبد هستم.