اولین فرقه ای که بعد از پیامبر (ص) به وجود آمد کدام فرقه بود؟

اولين فرقه اي كه بعد از پيامبر (ص) به وجود آمد کدام فرقه بود؟

پاسخ:
آنچه از پرسش فوق فهمیده می شود این است که پرسشگر در صدد شناسایی اصیل ترین گروه از مسلمین است که کدام گروه است؟ به همین دلیل اگر بانظر علمی و حقیقت جو، تاریخ را مطالعه کنیم خواهیم دید که اصیل ترین گروه، شیعه امامیه می باشد و با تحقیق می توان دریافت که مذهب تشیع انشعابی از اسلام ناب محمّدی ـ صلی الله علیه و آله ـ نیست، بلکه عین اسلام ناب محمّدی ـ صلی الله علیه و آله ـ است. تشیع ادامه اسلام دوران نبوی به رهبری جانشینان آنحضرت یعنی ائمه اهل بیت عصمت و طهارت، است. آنچه ائمه که دوازده گانه در مورد دین و دستورات آن فرموده اند، عین دستورات پیامبر(ص) و قرآن و تفسیر آن است و از نزد خود چیزی به آن نیفزوده اند. و چیزی از آن نکاسته اند در سراسر حیات ائمه هیچ نقطه تاریک، سیاه و یا انحرافی وجود ندارد.
سابقه تشیع به زمان خود حضرت رسول الله (ص) می رسد و این نام را خود آن بزرگوار بر پیروان ائمه(ع) گذاشتند. بجز قاطبه ی عالمان شیعه برخی از دانشمندان اهل سنت هم، چنین عقیده ای دارند؛ محمد کرد علی از علمای اهل سنت می گوید عده ای از صحابه در عصر پیامبر اکرم(ص) به شیعه علی معروف بودند.[۱]با بررسی احادیث نبوی خواهیم دید که نام شیعه پیش از همه به وسیله رسول خدا در احادیث فراوانی بر دوستداران علی اطلاق شده که برای نمونه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
۱. جلال الدین سیوطی در تفسیر آیه «اولئک خیر البریّه (آنان بهترین خلایقند)» از قول پیامبر(ص) آورده است که مراد علی و شیعیان او هستند آنان رستگاران روز قیامتند.[۲]
۲. پیامبر اکرم به علی فرمود «خدا گناهان شیعیان و دوستداران تو را بخشیده است».[۳]
رسول اکرم(ص) فرمود:
هفتاد هزار نفر از امتم بدون حساب وارد بهشت می شوند، علی(ع) پرسید آنان کیانند؟ فرمود: آنان شیعیان تو هستند و تو امام آنهایی.[۴]
آنگاه که معاویه بعد از قتل حجر و یارانش حج گذارد و به مدینه آمد، عایشه به او گفت:
«معاویه هنگامی که حجر و یارانش را کشتی شکیبائیت کجا رفته بود؟ آگاه باش که از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ شنیدم که فرمود جماعتی در محلی به نام «مرج عذراء» کشته می شوند که اهل آسمانها به خاطر قتل آنها خشمگین میگردند.»[۵]
علامه بزرگوار طباطبایی نیز در بیان تسمیه شیعه و علت علاقه مسلمین راستین به حضرت علی بن ابیطالب چنین می فرمایند.
«آغاز پیدایش شیعه را که برای اولین بار به شیعه علی ـ علیه السلام ـ معروف شدند، باید همان زمان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ دانست و جریان ظهور و پیشرفت دعوت اسلامی در بیست و سه سال زمان بعثت موجبات زیادی در بر داشت که طبعاً پیدایش چنین جمعیتی را در میان یاران پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ ایجاب می کرد.
۱. پیامبر اکرم در اولین روزهای بعثت که به نص قرآن مأموریت یافت که خویشان نزدیکتر خود را به دین خود دعوت نماید، صریحاً به ایشان فرمود که هر یک از شما به اجابت دعوت من سبقت گیرد وزیر و جانشین و وصی من است، علی ـ علیه السلام ـ پیش از همه مبادرت فرمود و پیغمبر اکرم ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را تقبل نمود و عادتاً محال است رهبر نهضتی در اولین روز نهضت خود یکی از یاران را به سمت جانشینی خود منصوب کند و به بیگانگان معرفی نماید، ولی به یاران و دوستان فداکار خود نشناساند… .
۲. پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ به موجب چندین روایت مستفیض و متواتر که سنی و شیعه روایت کرده اند تصریح فرموده که علی ـ علیه السلام ـ در قول و فعل خود از خطا و معصیت مصون است، هر سخنی که گوید و هر کاری کند با دعوت دینی مطابقت کامل دارد و داناترین مردم به معارف و شرایع اسلام است.
۳. علی ـ علیه السلام ـ خدمات گرانبهایی را انجام داده و فداکاری های شگفت انگیزی از خود نشان داده است. مثل خوابیدن در بستر پیامبر اکرم در شب هجرت و فتوحاتی که در جنگ های بدر، احد، خندق و خیبر به دست وی صورت گرفته بود که اگر پای وی در یکی از این وقایع در میان نبود، اسلام و اسلامیان به دست دشمنان حق ریشه کن شده بودند.
۴. جریان غدیر خم که پیغمبر اکرم در آن جا علی ـ علیه السلام ـ را به ولایت عامه مردم نصب و معرفی کرده بود و او را مانند خود متولی قرار داده بود… .
بدیهی است که این امتیازات و فضائل اختصاصی دیگر که مورد اتفاق همگان بود و علاقه مفرطی که پیامبر به علی(ع) داشت، طبعاً عده ای از یاران پیامبر را که شیفته فضیلت و حقیقت بودند بر این می داشت که علی را دوست داشته باشند و به دورش گرد آیند و از وی پیروی کنند، چنان که عده ای را بر حسد و کینه وا می داشت. گذشته از همه این ها نام شیعه علی در کلمات رسول خدا(ص) بسیار آمده است.[۶]
حضرت آیت الله کاشف الغطا هم در مورد سابقه تاریخی تشیع می نویسد:
«اولین کسی که تخم تشیع را در زمین با برکت اسلام کاشت، شخص شخیص و نفس نفیس آورنده شریعت اسلام بود، یعنی تخم تشیع و بذر اسلام را معاً و یکجا پهلو به پهلو و در خط مستوی به خاک نشانیده و برزگر آن شخصاً متعهد مراقبت و آبیاری آن بود تا به حد نمو رسیده و در حیات خودش شکوفه کرد و پس از وفاتش میوه داد.
گواه من در این دعوی، احادیث شریفه ای است که از ناحیه علمای سنی و طرق معتبر غیر شیعی، روایت شده است.
۱. سیوطی در کتاب الدر المنثور فی تفسیر کتاب الله بالمأثور، در تفسیر آیه مبارکه «اولئک خیر البریه» می گوید: ابن عساکر از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده که خدمت نبی اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بودیم که علی ـ علیه السلام ـ وارد شد. پیغمبر فرمود: قسم به کسی که جانم در دست او است، این مرد و شیعه او روز قیامت کامیاب هستند و این آیه نازل شد، به درستی که کسانی که ایمان آورند و عمل صالح انجام دادند بهترین خلق خدایند.
۲. ابن عدی از ابن عباس روایت می کند، چون آیه ۶ سوره بینه (آیه فوق الذکر) نازل شد، رسول اکرم(ص) رو به علی ـ علیه السلام ـ نمود و فرمود: تو و شیعه ات روز قیامت از خدا راضی و خدا از شما راضی است.
ده ها حدیث دیگر نیز در این زمینه وجود دارد که در کتاب مسند احمد حنبل، خصائص نسائی، و امثال آن ها به وفور یافت می شود.[۷]
بنابراین اولین گروه شیعه در زمان خود پیامبر، حضور داشتند که ذکر آن گذشت، ولی بعد از وجود مبارک پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – عده ای با جمع شدن در سقیفه بنی ساعده تخم افتراق را کاشتند که محصول آن در زمان عثمان به نام اهل سنت و جماعت در قلب امت اسلامی دیده شد.[۸]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. شیعه در اسلام. علامه طباطبایی؛
۲. فصلنامه تخصصی شیعه شناسی، جلد ۱ تا ۸.
[۱] . خط الشام، مکتبه النوری، دمشق، چاپ سوم، ۱۹۸۳، ج۶، ص۲۴۵.
[۲] . سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، منشورات مکتبه آیت الله مرعشی ، ۱۴۰۴، ج۶، ص۳۷۹.
[۳] . ابن حجر هیثمی مکی، الصواعق المحرقه، مکتبه قاهره، چاپ دوم، ۱۳۸۵، ص۲۳۲.
[۴] . خطیب خوارزمی، المناقب. نجف، منشورات مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵، ص۲۳۵.
[۵] . محرمی، غلامحسن، تاریخ تشیع، قم، انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۳، ص۴۵، فصل ۲.
[۶] . ر.ک: طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، تهران، چاپ زیبا، ۱۳۴۸، ص۴ تا ۷.
[۷] . الکاشف الغطا، محمد حسین، اصل الشیعه و اصولها، ترجمه، علیرضا خسروی، تهران، چاپخانه حیدری، بی تا، ص۶۹ تا ۷۱.
[۸] . ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، به فرق و مذاهب کلامی، بحث اهل سنت.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا