معنای دقیق شفاعت
شفاعت در واقع این است که انسان برای تقرب به پروردگار متعال از واسطه هایی استفاده کند تا باعث شوند این نزدیکی به خداوند آسان تر شود. شفاعت و توسل دو روی یک چیز هستند.
در حقیقت این عالم را مخلوقات خداوند ساخته اند. مخلوقات خداوند به لحاظ درجه وجودی و کمالاتی که دارند مراتب مختلفی دارند. بالاترین و برترین موجود بعد از خداوند پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) هستند و همین طور مرتبه وجودی موجودات پایین می آید تا به موجودی برسیم که پایین ترین مرتبه وجودی را داشته و دور ترین موجود از خداوند است.
حال سوال این است که آیا خداوند همه موجودات را خودش و بدون واسطه موجود دیگری خلق کرده است؟ و یا اینکه خداوند عالم را به گونه ای خلق کرده است که فیض وجود ابتدا به بالاترین موجود و بعد به ترتیب توسط موجودات بالاتر به موجودات پایین تر برسد؟ بر اساس مبانی فلسفی و قاعده امکان اشرف فیض وجود، به ترتیب از بالا به پایین می رسد. به تعبیر دیگر هر موجودی که در دنیا وجود دارد وجودش با واسطه علتش به او رسیده است و آن علت هم علت دیگری دارد تا برسیم به علت العلل.
ما می توانیم هم از خداوند حاجت خود را طلب کنیم که همان علت العلل است و یا اینکه از علت های پایین تر. منتهی مسأله ای که هست باید توجه کنیم که علت های پایین تر مستقلاً نمی توانند حاجت ما را بدهند بلکه خودشان، در اصل وجودشان مخلوق خداوند بوده و محتاج اویند. در واقع وقتی از علت های میانی چیزی طلب می کنیم، آن علت های میانی را واسطه قرار داده ایم تا آنها از خدا بخواهند. بنابراین در هر حالتی ما از خدا طلب کرده ایم.
شفاعت به این معناست که ما برای طلب حاجت و تقرب به خداوند از واسطه هایی استفاده کنیم. اما توجه داشته باشیم که این واسطه ها مستقل نیستند بلکه خودشان محتاج خداوند هستند و تنها واسطه هستند.
نکته دیگر این است که در طلب حاجت ما باید از همان علتی حاجتمان را طلب کنیم که مناسبت بیشتری با آن حاجت دارد. بنابراین باید هر حاجتی را به تناسب از امامی خاص بخواهیم.
شفاعت لطفی است که خدا در اختیار ما قرار داده تا با اذن او، برای خود شفیع قرار دهیم؛ خداوند هم شفاعت را می پذیرد و هم اگر بخواهیم واقعاً کار را به خدا واگذار کنیم، جواب می دهد و حاجت ما را برطرف می کند.
شفاعت در قرآن و دعای ابوحمزه ثمالی
شفاعت در قرآن نیز بیان شده است. برخی از آیات بیان می کنند که باید از وسیله برای تقرب به خداوند استفاده کرد. مثلاً در آیه ۳۵ سوره مائده آمده است که ((وابتغوا الیه الوسیله)). بحث توسل که برخی دیگر از افراد به شیعیان اشکال می گیرند نیز همین است که توسل به وسائط فیض جایز است به شرطی که ما آن واسطه ها را مستقل نگاه نکنیم و مستقل ندانیم. در واقع طلب شفیع نه فقط یک عمل خوب بلکه لازم است زیرا خداوند همانطور که قبلا گذشت، به آن فرمان داده است.
شفاعت صرفاً از طریق انسان های دیگر صورت نمی گیرد بلکه هر واسطه ای که انسان را به خداوند نزدیک کند به نوعی شفیع ما برای تقرب به خداوند است. مثلاً محبت ما به خداوند می تواند این واسطه باشد و یا مثلاً احترام به پدر و مادر و بزرگان خود نوعی واسطه جهت تقرب انسان به خداوند است؛ همانطور که در دعای ابو حمزه ثمالی می خوانیم ((یَا مَوْلایَ دَلِیلِی [دَلَّتْنِی] عَلَیْکَ وَ حُبِّی لَکَ شَفِیعِی إِلَیْکَ وَ أَنَا وَاثِقٌ مِنْ دَلِیلِی بِدَلالَتِکَ وَ سَاکِنٌ مِنْ شَفِیعِی إِلَی شَفَاعَتِکَ)).
در حقیقت همین محبت انسان به خداوند باعث می شود انسان در شئون مختلف زندگی همانطور که محبوبش می خواهد بشود. چگونه ممکن است خدای تعالی نظر لطف و توجه خود را از محبان خود باز گیرد! و دلباختگان مقام حقیقت را به دست فراموشی سپرد! بلکه بالاتر: چگونه ممکن است قلوبی را که مملو از محبت او باشند در آتش بسوزد؟! از اینرو محبت اکسیری است که همه زندگی انسان را تغییر می دهد و شفیع انسان در زندگی است.
شفاعت، امری تکوینی
شفاعت امری تکوینی و نه تشریعی است. با این بیان آشکار می شود که ممکن است فردی با زبان از امامان یا بزرگان چیزی را طلب نکرده باشد اما قلباً طالب آن چیز باشد و گرچه این طلب را به ظاهر درخواست نکرده باشد اما در اعماق وجودش طلب کرده باشد. همینگونه است که گاهی گفته می شود فردی گناه هایی هم انجام داده است اما محبت امام حسین (علیه السلام) را دارد. این محبت خود به خود باعث شفاعت این فرد می شود و باعث می شود این فرد در زندگی به برخی از اعمال خلاف دست نزند. البته اگر آن محبت، محبتی حقیقی باشد.
برخی از بزرگان نیز درباره شفاعت اینگونه بیان می کنند که شفاعت باعث می شود که انسان به اعمال خود مغرور نشود و گرچه اعمال خوبی انجام داده باشد اما لازم است که نگاهش به جای نگاه به عمل خودش، به سمت بالا باشد.
ماه مبارک رمضان ماهی است که توجه به امام زمان (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) سفارش شده است. به تعبیر دیگر می توان گفت این دو بزرگوار با این ماه مناسبت بیشتری دارند و به بیان دیگر می توان گفت که ظهور بیشتری در این ماه دارند.