مهمترین سرمایه هر جامعه و کشوری بدون تردید نیروی انسانی آن است. کودک یا بزرگسال، زن یا مرد هر کدام به نوبه خود در روند جمعیتی کشور اثرگذار هستند. خانواده به عنوان بستر فرزندآوری نقش مهمی در افزایش یا کاهش جمعیت کشور دارد.
مسائل جمعیتی، پیچیده، تخصصی و متاثر از ساختارهای اقتصادی و اجتماعی هستند؛ همچنین آنها هیچ وقت به صورت منفرد و جداگانه عمل نکرده و کلیتی بهم پیوسته دارند. از اینرو، در برنامه ریزی برای حل آنها باید این شرایط را مدنظر داشت. بعلاوه، در کنار برنامه ریزی و سیاست گذاری برای حل مسائل نوپدید جمعیتی، بایستی بهره برداری از فرصت های جمعیتی (نظیر پنجره جمعیتی و تحصیلی) بسترسازی و برنامه ریزی هایی صورت داد.از این رو ما با توجه به آمار کشور در ارتباط با نرخ های جمعیت در گروه های مختلف سنی و اثر ازدواج و طلاق بر رشد آن و به مناسبت روز ملی جمعیت با دکتر رسول صادقی عضو هئیت علمی جمعیت شناسی دانشگاه تهران به گفتگو پرداخته است. خبرنگار: نرخ رشد جمعیت و باروری بر اساس آخرین داده های آماری در کشور چگونه ارزیابی می شود؟
تعداد، رشد و ساختار جمعیت سه مقوله اساسی و مرتبط جمعیتی هستند که همواره بایستی در برنامهریزیها و توسعه های آن مورد توجه قرار گیرند. پرداختن به “رشد” بدون توجه به “تعداد” و یا “ساختار” جمعیت، نمیتواند شناخت درستی از وضعیت موجود و آینده آن ارائه کند. رشد طبیعی جمعیت حاصل میزانهای موالید و مرگ و میر است. مهاجرت نیز میتواند در افزایش یا کاهش رشد جمعیت تأثیر داشته باشد.طبق نتایج سرشماری ۱۳۹۵، جمعیت کشور حدود ۸۰ میلیون نفر و نرخ رشد سالانه جمعیت کشور ۱.۲۴ درصد بوده است . با این نرخ رشد سالیانه حدود یک میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده می شود. البته در سالهای آینده، رشد جمعیت ایران روند کاهشی آرامی را طی میکند، ولی در مجموع تا نیمه قرن پانزدهم هجری شمسی تعداد جمعیت، روندی افزایشی خواهد داشت. تداوم رشد جمعیت ایران تا حدود ۴۰ الی۵۰ سال آینده ناشی از تأثیر ساختار سنی (گشتاور جمعیتی) است.
نرخ باروری در کشور تقریباً بعد از کاهش مقطعی در دهه ۱۳۸۰ از اوایل دهه ۱۳۹۰ شروع به افزایش کرده و در حال حاضر در حدود سطح جانشینی (۲.۱ فرزند) می باشد. بنابراین، با توجه به روند باروری در سالهای اخیر و نیز با در نظر داشت الگوی فرزندآوری پیشبینی میشود در صورت عدم تغییر سن ازدواج سطح فعلی باروری تا دهه آینده تغییر اندکی داشته باشد. با اینحال، برای حفظ سطح موجود باروری و افزایش احتمالی آن، ارائه برنامههایی با اولویت تسهیل شرایط ازدواج جوانان و نیز حمایتهای فرزندآوری ضرورت دارد.
خبرنگار: از چند سال پیش بحث پنجره جمعیتی با توجه به جمعیت جوان در کشور مطرح شده بود، این روند تا چه زمانی ادامه پیدا می کند و با تمام شدن این بازه زمانی چه تبعاتی را در کشور خواهیم دید؟ با توجه به این مسئله که تمرکز بیشتر کشور بر روی رشد و تعداد جمعیت است و کمتربه ساختارهای و توزیع گروه سنی توجه می شود.
علیرغم اهمیت تمام ابعاد و مؤلفههای پویایی جمعیت، در ایران مطالعات، سیاستها و برنامههای جمعیتی عمدتاً بر پویایی رشد جمعیت متمرکز بوده و کمتر به ساختارهای سنی جمعیت، تغییرات و پیامدهای آن توجه شده است. این در حالی است، که با کامل شدن فرایند گذار جمعیتی، تغییرات و گذارهای ساختار سنی اکنون، مهمترین مسأله جمعیت و توسعه کشور محسوب میشوند. تمرکز جمعیتی در گروه سنی خاص در بستر تغییرات ساختار سنی جمعیت، نیازها، پیامدها و بالتبع برنامه ریزیهای خاص خود را ایجاب میکند.
در بستر تغییرات ساختار سنی جمعیت، دوره پنجره جمعیتی (DW)، از نیمه دهه ۱۳۸۰ در کشور گشوده شده است و پیش بینی می شود تا سال ۱۴۳۰ این دوره ادامه داشته باشد. در این دوره نسبت جمعیت سنین فعالیت به حداکثر خود میرسد و نوعی ساختار جمعیتی مطلوب برای شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی فراهم می شود. در حال حاضر، سهم جمعیت سنین فعالیت در ایران افزایش یافته و به حداکثر خود یعنی ۷۱ درصد رسیده است. این فرایند موجب گشوده شدن پنجره ی فرصت و سود جمعیتی فراروی اقتصاد کشور شده است.
صرف ورود به فاز پنجره جمعیتی نمی تواند رشد و توسعه اقتصادی را در کشور رقم زند، بلکه یک سری عوامل بینابین در تبدیل سود جمعیتی به سود اقتصادی دخیل اند. در این میان آنچه بیش از همه اهمیت پیدا می کند، نقش سیاستها و برنامه های اقتصادی و اجتماعی دولت برای بهره برداری از سود جمعیتی است.بهره برداری از پنجره جمعیتی بایستی محور و مرکز سیاستهای اقتصادی و جمعیتی کشور قرار گیرد. تنها در صورت موفقیت سیاستها و برنامه های دولت بویژه در حوزه اشتغال و سرمایه گذاری است که سود جمعیتی میتواند به سود اقتصادی تبدیل شود، رشد اقتصادی و توسعه پایدار ملی را تسریع و شتاب بخشد و ایران به یکی از قدرتهای برتر اقتصادی در آسیا و جهان تبدیل شود. با این وجود، پنجره/ سود جمعیتی ایران در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ در شرایط بحران و رکود اقتصادی و میزان های بالای بیکاری گشوده شد. این وضعیت منجر به پتانسیل تحقق نیافته سود جمعیتی کشور شده است. در صورت تداوم چنین وضعیتی بویژه میزان های بالای بیکاری برای جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی نه تنها سود جمعیتی به سود اقتصادی تبدیل نمی شود، بلکه آن به آسانی به بار و مصیبت جمعیتی تبدیل و مسائل و چالش های متعدد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را رقم خواهد زد.
بنابراین، بالفعل شدن این سرمایه بالقوه (پنجره جمعیتی- تحصیلی) به عنوان پایه و بنیان اقتصاد مقاومتی مستلزم آنست که اولاً، شناخت درستی از ویژگیها و مزایای پنجره جمعیتی- تحصیلی (عرضه نیروی کار جوانان به ویژه فارغ التحصیلان دانشگاهی) کشور وجود داشته باشد، و ثانیاً، امکانات و بسترهای لازم در سایه مدیریت و حکمرانی خوب برای استفاده از چنین موهبتی فراهم گردد. در چنین شرایطی است که جوانان و جمعیت در سنین فعالیت می توانند به تولید و بهره وری بپردازند، و رشد و رونق اقتصادی پایدار را تضمین نمایند.خبرنگار: درارتباط با میزان و آمار طلاق در جامعه و کاهش ازدواج، علاوه بر مسائل و مشکلاتی که به همراه دارد یکی از نتایج آن عدم زاد و ولد می باشد که این مسئله می تواند نرخ جمعیت را تغییر دهد، در این باره چه باید کرد؟
خانواده، به عنوان بستر فرزندآوری در جامعه در چند دهه اخیر با تغییرات محسوسی همراه بوده است. در این میان، تغییر زمان بندی ازدواج و افزایش طلاق به علت ارتباط با روندهای باروری، به صورت گستردهای مورد توجه جمعیت شناسان واقع شده است.
تجزیه تغییرات باروری نشان داد که حدود ۱۵ درصد کاهش باروری تا سال ۱۳۷۵ ناشی از تغییرات ازدواج بویژه افزایش سن ازدواج و کاهش نسبت زنان متأهل در سنین زیر ۳۰ سال میباشد. تأثیر افزایش سن ازدواج بر کاهش باروری در سالهای اخیر افزایش یافته و به حدود ۳۵ درصد رسیده است.
از اینرو، در حال حاضر بخش عمده ی کاهش باروری در ایران به دلیل به تأخیر افتادن ازدواج است؛ ۲۶ درصد دختران ۲۹-۲۵ ساله هنوز ازدواج نکرده اند. در محاسبات باروری کل، شاخص اصلی باروری، تعداد موالید را به کل جمعیت زنان ۴۹-۱۵ ساله چه مجرد و چه متاهل در نظر می گیرند و بر این اساس متوسط نرخ باروری برای مثال برای سال ۱۳۹۰، ۱.۸ فرزند بدست می آید. اما اگر تعداد موالید را به جمعیت زنان ازدواج کرده ۴۹-۱۵ ساله در نظر بگیریم، میزان باروری ۳.۰ فرزند برای هر زن است. این تفاوت خود بیانگر اهمیت ازدواج و برنامه ریزی برای تسهیل ازدواج جوانان در افزایش باروری است.در خصوص تاثیر طلاق بر کاهش فرزندآوری می توان گفت که افزایش تعداد طلاقها در سالهای اخیر از دو طریق منجر به کاهش باروری میشود؛ اول، افزایش میزانهای طلاق معمولاً منجر به کاهش ارزش و مطلوبیت ازدواج میشود. دوم، با توجه به اینکه بیشتر طلاقها در اوایل ازدواج و در سنین جوانی رخ می دهد، آن منجر به خارج شدن افراد از چرخه فرزندآوری می شود. البته، تأثیر خالص طلاق بر باروری بستگی به میزان و آهنگ ازدواج مجدد دارد.خبرنگار: خانواده به عنوان تنها گروه جهت ازدیاد جمعیت در ایران دستخوش تحولاتی قرار گرفته است به صورتی که بیشتر زوجین یا تک فرزندی یا بدون فرزندی را بر داشتن چند فرزند ترجیح می دهند. این امر را چگونه ارزیابی می کنید؟ نقش جامعه، دولت، حکومت و متخصصان و کارشناسان این حوزه چیست؟ چگونه می توان خانواده ها را به خانواده های دهه ۶۰ و ۷۰ که حداقل ۳ فرزند داشتند برگرداند.
بیفرزندی ممکن است نتیجه ناباروری و عدم توانایی زوجین برای فرزندآوری باشد. همچنین ممکن است بعنوان فرایندی از انتخاب افراد برای نداشتن فرزند و عمدتاً در سطوحی از توسعه اقتصادی و اجتماعی رخ دهند. پدیده بیفرزندی در ایران آنچنان که در بسیاری از کشورهای پیشرفته و غربی مشاهده میشود کمتر عمومیت دارد. برای مثال در کشورهای اتریش، ایتالیا، فنلاند، هلند و انگلستان حدود ۲۰ درصد از زنان در سن ۴۴- ۴۰ سالگی بدون فرزند هستند. در حالی که در ایران کمتر از ۵ درصد زنان در این گروه سنی بی فرزند هستند. از اینرو، بی فرزندی پدیده ای شایع در فرهنگ و جامعه ایران نیست. پدیده تک فرزندی نیز در کمتر از ۲۰ درصد خانواده ها مشاهده می شود. توزیع تعداد فرزندان زنان بر اساس رفتار باروری آنان در سال های اخیر نشان میدهد که یک سوم زنان را مجموع زنان اصلا ازدواج نکرده، بدون فرزند و تک فرزند شامل میشود؛ یک سوم زنان دو فرزند دارند؛ و یک سوم زنان سه و یا بیشتر از سه فرزند دارند.
البته بایستی توجه داشت که باروری ایده ال زوجین بیشتر از باروری واقعی است. در واقع، زنان بیشتر از بچه هایی که در نهایت می آورند، بچه می خواهند. هزینه های اقتصادی زندگی، بی اطمینانی و ماهیت نهادها و ساختارهای اجتماعی است که منجر به کمتر شدن تعداد بچه هایی می شود که زنان در نهایت بدنیا می آورند. در این زمینه سیاستها و برنامه های دوستدار خانواده می تواند نقش زیادی در تحقق باروری ایده ال که بطور متوسط حدود دو و نیم فرزند است داشته باشد.خبرنگار: کشورهای غربی عقیده دارند بدون حضور و تشکیل خانواده می توان جمعیت را افزایش داد و بر اساس این الگو آیا نرخ جمعیتی مناسبی دارند؟
البته در این کشورها نیز سیاست ها و برنامه های افزایش باروری در چارچوب سیاست ها و برنامه های خانواده محور و حمایت از زوجین جوان به ویژه زنان شاغل برای ترکیب کار و بچه در زندگی انجام می گیرد. با اینحال، در کنار این موضوع سیاست ها و برنامه های مهاجرپذیری را نیز که بیشتر در قالب جذب مهاجران ماهر و تحصیلکرده از کشورهای در حال توسعه است را نیز دنبال می کنند.خبرنگار: نقش خانواده نه فقط در نرخ باروری که در میزان مرگ میر هم می تواند اثر گذار باشد؟ خانواده به عنوان یک حمایت گر و محفل آرامش در میزان امید به زندگی و حتی سلامت روح و روان افراد موثر خواهد بود؟
کاملاً درست است؛ خانواده نقش حمایتی از افراد دارد و می تواند سلامت و آسایش افراد را رقم بزند. بر اساس نتایج مطالعات، ازدواج و تشکیل خانواده نقش مهمی در سلامت و طول عمر افراد دارد. البته، نقش دولت ها در تامین سلامت جمعیت بسیار مهم است. یکی از چالش های مهم در حوزه سلامت در ایران که بسیاری از جوانان و خانواده ها را درگیر خود کرده است، تصادفات و سوانح رانندگی است. به بیان دیگر، یکی از ویژگیهای منحصر به فرد در الگوی علل مرگ در ایران، مرگ ناشی از سوانح غیرعمد و ترافیکی است. مطالعه و بررسی جزئیات این الگو نشان میدهد که بخش مهمی از جمعیتی که به علل سوانح غیرعمد به کام مرگ گرفته میشوند، جوانان و خصوصاً مردان جوان هستند. بنابراین این الگو عامل جدی و مهم و البته سوانح غیرعمد و جادهای عامل قابل کنترل و مداخلهپذیری است در استهلاک نیروی انسانی است و اگر به این نکته مهم توجه شود که افراد فوت شده عمدتاً مرد هستند و بسیاری از آنها سرپرست خانوار و اینکه ۱۰ برابر تعداد کسانی که در اثر این علت فوت میکنند، دچار صدمات جسمانی ناشی از سوانح غیرعمد و ترافیکی میشوند، ابعاد گسترده و عمیق اثرات مخرب این علت روشتر خواهد شد.