نیازها و احساسات یک مرد از همسرش
نیاز مرد است که احساس کند قوی و قدرتمند است. او میخواهد حامی زنش باشد. مرد میخواهد که دد و دیو را بکشد و زن را نجات بدهد.
مرد به این نیاز دارد که زنش نشان دهد به قدرت او برای رسیدن به خواستههایش در زندگی احتیاج دارد.
مردها از زنانشان میخواهند به آنها احساس قدرتمند بودن بدهند. مردها میخواهند رئیس خانواده باشند. منظورم آن نوع ریاست مردان در دوران غارنشینی نیست که موی زنان را میگرفتند و آنان را با خود روی زمین میکشیدند. اما مرد احتیاج دارد که رهبر خانواده باشد.
یک مرد از زنش احترام، مهربانی، عشق و محبت میخواهد.
مرد میخواهد در نظر زنش مهمترین شخص مورد علاقه او باشد.
مرد به این نیاز دارد که زنش نشان دهد به قدرت او برای رسیدن به خواستههایش در زندگی احتیاج دارد.
مرد باید نان آور اصلی خانواده باشد. هر مرد باید در نبرد و در جبههای پیروز شود تا به این باور برسد که میتواند اژدها را بکشد.
مراقبت از خانواده و تأمین افراد خانوادهاش در حکم جبهههای نبرد مرد هستند.
مرد به این احتیاج دارد که تأیید شود، مورد قدردانی واقع گردد، زنش به او احترام بگذارد، آن هم به این دلیل که او مردی واجد شرایط است، شوهر و پدر واجد شرایط است.
مرد به این احتیاج دارد که زن به علائق او علاقه نشان بدهد.
مرد به این احتیاج دارد که وقتی از سر کار به خانه میآید، زنش با روی خوش از او استقبال کند.
مرد به این احتیاج دارد که زنش به روزی که او پشت سر گذاشته علاقه نشان دهد.
مرد به تشویقهای زنش احتیاج دارد تا یک مرد باشد.
اقتباس از کتاب «آیین شوهرداری»