نویسندگان: مریم پور رحیمی مرنی*، علی سلیمانی**، علیرضا مهدویان***، نعیمه بزمی.****
با توجه به نوع پوشش در خانم های ۱۵ تا ۴۵ ساله شهر تهران
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی احساس پوشیدگی با متغیرهایی نظیر سلامت روان و هوش هیجانی در سه گروه از خانم های چادری، مانتویی معمولی و مانتویی مد دار پرداخته است. نمونه ی مورد مطالعه شامل ۳۰۰ نفر از خانم های ۱۵ تا ۴۵ ساله ی شهر تهران می باشد که به روش تصادفی انتخاب و از طریق پرسش نامه ی سلامت عمومی، آزمون هوش هیجانی بار – اُن و پرسش نامه ی محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفته اند. اطلاعات با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکراهه و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش به قرار زیر است:
– بین افراد با پوشش چادر، مانتویی معمولی و مانتویی مددار از لحاظ احساس پوشیدگی تفاوت وجود دارد که در این بین، گروه با پوشش چادر بالاترین احساس پوشیدگی و مانتویی معمولی کمترین احساس پوشیدگی را دارا هستند.
– بین احساس پوشیدگی، سلامت روان و متغیرهای آن رابطه وجود دارد.
– بین احساس پوشیدگی، هوش هیجانی و متغیرهایش رابطه وجود دارد.
– بین هوش هیجانی و سلامت روانی رابطه وجود دارد.
کلید واژه ها : احساس پوشیدگی، پوشش، سلامت روان، هوش هیجانی.
مقدمه
پوشش یکی از مسائل عمیق و ریشه ای جوامع انسانی است که ضمن ایجاد وقار موجب حفاظت انسان در برابر تغییرات جوی و وجه تمایز او از سایر موجودات است. بشر در زندگی اجتماعی خود به منظور ایجاد ارتباط و رساندن پیام از نشانه هایی استفاده می کند که یکی از مشهورترین این نشانه ها پوشاک است. پوشاک از ابزارهای کارآمد و مؤثر در پیشبرد هر گونه هویت سازی و هویت پردازی است.
یکی از مسائلی که امروزه در بحث پوشش مطرح می شود، مد و مدگرایی است. طبق نظریه ی جرج سیمل، (۲) مد همان تغییر غیر متمرکز جنبه های فرهنگی زندگی است و از یک تنش اساسی و پایه ای در وضعیت اجتماعی انسان ها ناشی می شود. از یک سو، هر کدام از ما تمایل داریم که از دیگران تقلید کنیم و از سوی دیگر دوست داریم نسبت به آن ها متفاوت باشیم. جریان مد به هر دوی این تمایلات توجه می کند. مد یکی از راه های گوناگون زندگی است که به کمک آن ها می توان با همگونی با سایر انسان ها به سمت یک زندگی اجتماعی – حرکت نمود، ضمن این که در اوج این همگونی، می توان که از آن ها متمایز بود. یعنی دو نیروی متضاد در درون انسان است اما مدگرایی و مد تنها در یکی از قطب های مخالف عمل کرده و فرد مدگرا یا مدام خود را شبیه به دیگران در می آورد یا همه ی سعی او این است که با دیگران متفاوت باشد. در حقیقت وقتی مد جدید گسترش پیدا می کند، به تدریج افت کرده و به پایین ترین حد خود می رسد. دلیل آن نیز این است که هر لحظه تعداد بیشتری از افراد از آن پیروی کرده و پس از مدتی آن مد به صورت امر عادی در آمده که تنوع قبلی را ندارد. (۳) در این مفهوم قربانی مد یک عبارت هیپوکندریایی (خود بیمارانگاری) تشدید شده است. طبق نظر روان شناسان، یک فرد که لباسش مورد توجه زیاد است، بیشتر تلاش می کند که عدم اعتماد به نفس خود را مخفی کند، جلب توجه کند و گاهی خود بزرگ بینی اش را به کمک لباس تأیید کند. (۴) ما انسان ها مجموعه ای از پوشش ها را برای پنهان ساختن ضعف هایمان به وجود می آوریم. پوشش نقش مهمی در سازگاری روانی – اجتماعی ما انسان ها ایفا می کند و عامل مهم در این بین، بازخوردی است که از دیگران در مورد بدن خود دریافت می کند. (۵)
پژوهش حاضر به بررسی احساس پوشیدگی، هوش هیجانی و سلامت روان، با توجه به نوع پوشش (چادری، مانتویی معمولی و مانتویی مددار) در خانم های ۱۵-۴۵ ساله ی شهر تهران می پردازد. این پژوهش در پی کشف این مسئله است که آیا متغیرهایی نظیر احساس پوشیدگی، هوش هیجانی و سلامت روان بر یکدیگر تأثیر گذارند و آیا بین افراد با پوشش چادر، مانتویی معمولی و مانتویی مددار، از لحاظ این متغیرهای روانی، تفاوت وجود دارد؟ منظور از احساس پوشیدگی در این پژوهش حسی روان شناختی و درونی در مورد حفظ بدن و عورت در برابر نگاه دیگران است. به عبارت دیگر، منظور از احساس پوشیدگی الزاماً با پوشش فیزیکی حاصل نمی شود، بدین معنا که ممکن است خانمی دارای چادر باشد، اما احساس کند اندامش مورد توجه قرار داد. در نتیجه احساس پوشیدگی پایینی دارد. برعکس، خانمی که از نظر پوشش فیزیکی چندان پوشیده نیست، ممکن است احساس کند پوشش قابل قبولی دارد و در نتیجه احساس پوشیدگی بالایی داشته باشد.
به نظر می رسد، این احساس به نوع پوشش، فرهنگ و هنجارهای اجتماعی وابسته است. این حس در موقعیت ها و برخورد های اجتماعی برای شخص قابل درک است و با توجه به نمره ی شخص از آزمون محقق ساخته، ویژگی های زمینه ای که بین ۳ تا ۲۴ در نوسان است اندازه گیری می شود.
در تعریف هوش هیجانی نیز می توان گفت: هوش هیجانی نوع دیگری از باهوش بودن است که شامل درک احساسات خود برای تصمیم گیری مناسب در زندگی و توانایی کنترل حالت های اضطراب آور و کنترل واکنش ها است. (۶)
به نظر گلمن، (۷) هوش هیجانی شامل عناصر درونی نظیر میزان خودآگاهی، خود انگاره، احساس استقلال، ظرفیت خود شکوفایی و قاطعیت و عناصر بیرونی نظیر روابط بین فردی، سهولت در همدلی و احساس مسئولیت می شود. (۸)
منظور از سلامت روان، طبق نظر لوینسون (۹) کیفیت احساس شخص نسبت به خود، دنیای اطراف، محیط زندگی و اطرافیان است.
نتایج پژوهش سیاروچی و اندرسون (۱۰)، (۲۰۰۰) نشان داد که هوش هیجانی رابطه ی میان استرس و متغیرهای بهداشت روانی را تعدیل می کند. در پژوهشی بار – اُن (۲۰۰۰)، تایلور، بگبی و پارکر (۱۹۹۷) بیان می کنند که بیماران مبتلا به افسردگی معمولاً نمرات بالایی در (۱۱) Tas -20 دارند این افراد که از علائم بدنی شکایت می کنند، هوش هیجانی پایینی دارند. نتایج پژوهش دهاقین (۱۳۸۳) نشان داد که در مقایسه ی دو گروه چادری و مانتویی، میانگین سلامت روان در گروه چادری بالاتر است.
در پژوهشی که باقری نژاد (۱۳۸۰) انجام داد، بین عواملی نظیر میزان مذهبی بودن، رشته ی تحصیلی دانش آموزان، بعد خانواده، مرتبه ی شغلی پدر و مادر والدین با مد پرستی فرزندان رابطه ی معناداری دیده شده است. (۱۲)
فرضیه های پژوهش حاضر عبارتند از:
۱- بین افراد با پوشش چادر، مانتویی معمولی و مانتویی مددار از لحاظ احساس پوشیدگی تفاوت وجود دارد.
۲- بین احساس پوشیدگی و سلامت روان و متغیرهای آن رابطه وجود دارد.
۳- بین احساس پوشیدگی و هوش هیجانی و متغیرهای آن رابطه وجود دارد.
۴- بین هوش هیجانی و سلامت روانی رابطه وجود دارد (به تفکیک سه گروه).
بر کسی پوشیده نیست که سازه ی پوشش (حجاب) یکی از شاخص ها و نمادهای مهم طرز فکر و نگرش های مردم یک کشور است که در دستورات صریح مذهبی بر رعایت آن تأکید شده است. اما در عین حال، بسیار مناسب است که علم نیز در چارچوب وظایف انسانی خود به تبیین این مسئله بپردازد که چرا دین بر رعایت پوشش مناسب تأکید بسیار دارد. با توجه به اینکه تاکنون در زمینه ی رابطه ی پوشش با سایر متغیرهای روان شناختی، نظیر سلامت روان یا هوش هیجانی تحقیقات بسیار کمی صورت گرفته است و با عنایت به مسائل آسیب زایی که در پی پوشش نامناسب پدید می آید و نهایتاً با توجه به این که امروزه در جامعه ی ما پدیده ی مهمی به نام مد و مدگرایی وجود دارد که می تواند در جهت سست کردن بنیان های فرهنگی کشور عمل کند، ضروری می نمود که در این زمینه پژوهش صورت گیرد.
روش
نوع پژوهش مورد نظر توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری مورد نظر شامل کلیه ی خانم های ۱۵-۴۵ ساله ی شهر تهران می باشد که از این جامعه، گروهی شامل ۳۰۰ نفر به صورت تصادفی (در هر گروه پوشش چادر، مانتویی معمولی و مانتویی مد دار ۱۰۰ نفر) به عنوان نمونه انتخاب شدند.
ابزار مورد استفاده در مورد مطالعه، شامل پرسش نامه ی هوش هیجانی بار- اُن است که شامل ۹۰ سوال و شیوه ی نمره گذاری آن بر مبنای مقیاس لیکرت می باشد.
میزان آلفای کرونباخ برای کل آزمون ۹۳% و همچنین پایایی آزمون به روش زوج – فرد ۸۸% گزارش شده است. از ابزارهای دیگر مورد استفاده در این پژوهش، فرم ۲۸ سوالی پرسش نامه ی سلامت عمومی گلدبرگ (۱۳) است که دارای چهار زیر مقیاس نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، نارسا کنش وری اجتماعی و افسردگی می باشد. ضریب پایایی کلی آزمون ۸۸% و ضریب پایایی خرده آزمون ها را بین ۵۰ تا ۸۱ درصد گزارش کرده اند. پرسش نامه ی محقق ساخته که اطلاعاتی درباره ی وضعیت اجتماعی – اقتصادی نوع پوشش آزمودنی، احساس پوشیدگی و تابع مد بودن افراد فراهم می کند. احساس پوشیدگی آزمودنی ها جمعاً با سه سوال سنجیده می شود که در بردارنده ی احساس پوشیدگی شخص در حال خرید یا گردش در شهر، هنگام حضور در جمع (دوستان، مهمانی و …) و هنگام حضور در محل کار، دانشگاه یا در هر محل رسمی دیگر است. تابع مد بودن افراد نیز با شش سؤال، که دربردارنده ی میزان تأثیرپذیری آزمودنی ها از بازار، تحت تاثیر رسانه ها بودن در انتخاب لباس و … است، مشخص می شود. روش جمع آوری اطلاعات نیز شامل سه مرحله است: ۱- ساختن پرسش نامه ی محقق ساخته؛ ۲- تکثیر پرسش نامه؛ ۳- توزیع پرسش نامه ها و تکمیل آن ها.
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار (spss) و روش آماری تحلیل واریانس یکراهه، آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردیده است.
نتایج پژوهش
جدول شماره ۱: آزمون تحلیل واریانس یکراهه برای بررسی احساس پوشیدگی بر حسب نوع پوشش
منابع تغییرات
مجموع مجذورات
درجه ی آزادی
میانگین مجذورات
Fمشاهده شده
سطح معناداری
بین گروهی
۴۲/۱۵۲۲
۲
۲۱/۷۶۱
۹۰/۴۳
۰۰۰۱/۰
درون گروهی
۵۶/۵۱۴۹
۲۹۷
۳۳/۱۷
کل
۹۸/۶۶۷۱
۲۹۷
با توجه به جدول فوق، F مشاهده شده با مقدار ۹۰/۴۳ در سطح معناداری (P=0/0001) تفاوت معناداری بین احساس پوشیدگی در سه گروه پوشش را نشان می دهد.
جدول (۱-۱): آزمون تعقیبی توکی (۱۴) برای بررسی احساس پوشیدگی بر حسب نوع پوشش
گروه اول
گروه دوم
اختلاف میانگین
(I-J)
سطح معناداری
سطح اطمینان ۹۵%
I
J
حد پایین
حد بالا
چادر مانتویی معمولی
۳۰/۵
۰۰۰۱/۰
۹۱/۳
۶۹/۶
چادر مانتویی مد دار
۹۸/۳
۰۰۰۱/۰
۵۹/۲
۳۷/۵
مانتویی معمولی – مانتویی مد دار
۳۲/۱
۰۶۶/۰
۷/۰-
۷۱/۲
جدول فوق نشان می دهد که، افراد با پوشش چادر با مانتویی معمولی با تفاوت میانگین ۳۰/۵ در سطح معناداری ۰۰۰۱/۰ و افراد با پوشش چادر با مانتویی مددار با تفاوت میانگین ۹۸/۳ در سطح معناداری ۰۰۰۱/۰ را نشان می دهند که فرض تفاوت احساس پوشیدگی در این دو گروه را تأیید می کند. ولی در گروه مانتویی معمولی با مانتویی مد دار تفاوت معناداری در احساس پوشیدگی دیده نشده است.
جدول (۱-۲) ترتیب میانگین احساس پوشیدگی بر حسب نوع پوشش
نوع پوشش
تعداد
میانگین
چادر
۱۰۰
۱۰/۲۰
مانتویی مد دار
۱۰۰
۱۲/۱۶
مانتویی معمولی
۱۰۰
۸۰/۱۴
جدول فوق نشان می دهد که احساس پوشیدگی در گروه چادر با میانگین ۱۰/۲۰ در بالاترین سطح و در گروه مانتویی معمولی با میانگین ۸۰/۱۴ در پایین ترین سطح قرار دارد.
جدول شماره ۲: آزمون همبستگی بین احساس پوشیدگی و سلامت روان و متغیرهایش
نشانه های جسمانی
اضطراب و بی خوابی
اختلال در کارکرد اجتماعی
افسردگی
سلامت روان
احساس پوشیدگی
۰۲۸/۰-
*۱۴/۰-
۰۹/۰-
*۱۳/۰-
*۱۳/۰
سطح معناداری
۶۲/۰
۰۱/۰
۱۰/۰
۰۲/۰
۰۲/۰
تعداد
۳۰۰
۳۰۰
۳۰۰
۳۰۰
۳۰۰
جدول فوق نشان می دهد که بین احساس پوشیدگی و اضطراب و بی خوابی همبستگی منفی (۱۴/۰-
جدول شماره ۳: آزمون همبستگی بین احساس پوشیدگی و هوش هیجانی و متغیرهایش
متغیر
احساس پوشیدگی
سطح معناداری
تعداد
حل مسئله
**۱۶/۰
۰۰۵/۰
۳۰۰
خوشبختی
**۱۵/۰
۰۰۷/۰
۳۰۰
استقلال
۰۴/۰
۴۸/۰
۳۰۰
تحمل فشار روانی
*۱۲/۰
۰۳/۰
۳۰۰
خود شکوفایی
*۱۴/۰
۰۱/۰
۳۰۰
خودآگاهی هیجانی
۱۰/۰
۰۶/۰
۳۰۰
واقع گرایی
*۱۲/۰
۰۲/۰
۳۰۰
روابط بین فردی
۰۹/۰
۰۸/۰
۳۰۰
خوش بینی
*۱۳/۰
۰۲/۰
۳۰۰
عزت نفس
۱۰/۰
۰۷/۰
۳۰۰
کنترل تکانش
۰۴/۰
۴۵/۰
۳۰۰
انعطاف پذیری
۰۵/۰
۳۰/۰
۳۰۰
مسئولیت پذیری
*۱۸/۰
۰۰۱/۰
۳۰۰
همدلی
۰۳/۰
۵۵/۰
۳۰۰
خود ابزاری
۰۰۰۱/۰
۹۹/۰
۳۰۰
**۱۶/۰
۰۰۵/۰
۳۰۰
با توجه به جدول فوق، بین احساس پوشیدگی و متغیرهایی نظیر حل مسئله، خوشبختی، تحمل فشار روانی، خود شکوفایی، واقع گرایی، خوش بینی و مسئولیت پذیری و هوش هیجانی همبستگی مثبت معنادار دیده شده است. با توجه به حجم نمونه ۳۰۰ نفر، ضرایب همبستگی ۱۲% و بالاتر از نظر آماری معنادار شناخته شده است.
جدول شماره ۴: آزمون همبستگی بین سلامت روان و هوش هیجانی در سه گروه پوشش (چادر، مانتویی معمولی و مانتویی مددار)
سلامت روان در چادری ها
سلامت روان در مانتویی های معمولی
سلامت روان در مانتویی های مددار
هوش هیجانی
۶۱/۰
۴۸/۰
۴۳/۰
سطح معناداری
۰۰۰۱/۰
۰۰۰۱/۰
۰۰۰۱/۰
تعداد
۱۰۰
۱۰۰
۱۰۰
با توجه به جدول فوق، بین هوش هیجانی و سلامت روان در سه گروه پوشش همبستگی مثبت و معنادار دیده شده است.
جدول (۴-۱): میانگین و انحراف معیار هوش هیجانی و سلامت روان بر حسب پوشش
نوع پوشش
میانگین هوش هیجانی
انحراف معیار هوش هیجانی
میانگین سلامت روان
انحراف معیار سلامت روان
چادر
۸۰/۳۲۶
۷۵/۳۹
۰۲/۶۳
۶۲/۱۱
مانتویی معمولی
۱۶/۳۲۰
۲۳/۳۱
۹۶/۶۱
۶۲/۱۲
مانتویی مد دار
۷۲/۳۱۹
۲۹/۳۱
۵۵/۶۱
۲۸/۱۱
با توجه به جدول فوق، در پوشش چادر میانگین هوش هیجانی و سلامت روان در بالاترین مقدار به ترتیب ۸۰/۳۲۶ و ۰۲/۶۳ و در پوشش مانتویی مددار میانگین هوش هیجانی و سلامت روان در پایین ترین مقدار به ترتیب ۷۲/۳۱۹ و ۵۵/۶۱ قرار دارد .
نتیجه گیری
نتایج این پژوهش در راستای بررسی احساس پوشیدگی، هوش هیجانی و سلامت روان، با توجه به نوع پوشش افراد مورد مطالعه نشان داد که افراد با پوشش چادر احساس پوشیدگی بالاتری نسبت به افراد با پوشش مانتو داشتند.
میانگین احساس پوشیدگی در گروه چادر در بالاترین مقدار یعنی ۱۰/۲۰ و در گروه مانتویی معمولی در پایین ترین حد یعنی ۸۰/۱۴ قرار دارد (جدول ۱-۲). به نظر می رسد این تفاوت به دست آمده را می توان با استفاده از بحث گروه های مرجع و همسان سازی با آن ها در روان شناسی پویایی گروه تبیین کرد. به نظر می رسد، چون گروه مانتویی مد دار با گروه هایی از نظر پوشش همسان سازی می کنند که از پوشیدگی فیزیکی پایینی برخوردارند و این پوشیدگی کم برای آن ها مسئله ی مهمی نیست؛ زیرا با پوشش کمی در جوامع خود ظاهر می شوند. در نتیجه این گروه با پوششی که در حال حاضر از آن برخوردارند، – در مقایسه – احساس پوشیدگی بالایی دارند. از سویی، به دلیل اینکه گروه مانتویی معمولی خود را از لحاظ پوشش با گروه چادری مقایسه می کنند، بنابراین احساس پوشیدگی کمتری را در خود تجربه می کنند. در تعیین رابطه ی بین احساس پوشیدگی و سلامت روان و متغیرهای آن، همبستگی مثبت و معناداری بین احساس پوشیدگی و سلامت روان دیده شده است. یعنی با افزایش احساس پوشیدگی، سلامت روان افزایش می یابد. بین احساس پوشیدگی و اضطراب و بی خوابی و افسردگی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. این امر نشان می دهد با افزایش احساس پوشیدگی، اضطراب و بی خوابی و افسردگی کاهش می یابد. بین احساس پوشیدگی و نشانه های جسمانی و اختلال در کارکرد اجتماعی، رابطه ای دیده نشده است.
در تعیین وجود رابطه بین احساس پوشیدگی و هوش هیجانی و متغیرهایش، بین احساس پوشیدگی و متغییرهای نظیر حل مسئله، خوشبختی، تحمل فشار روانی، خودشکوفایی، واقع گرایی، خوش بینی و مسئولیت پذیری و هوش هیجانی همبستگی مثبت معناداری دیده شده است. بین احساس پوشیدگی و متغیرهایی نظیر استقلال، خود آگاهی هیجانی، روابط بین فردی، عزت نفس، کنترل تکانش، انعطاف پذیری، همدلی و خود ابزاری رابطه ای دیده نشده است؛ یعنی افراد با احساس پوشیدگی بالاتر توانایی بالاتری در حل مسئله یعنی تشخیص و تعریف مشکلات، ارائه ی راه حل های مؤثر و مفید، تحقیق بخشیدن و اعمال آن ها، در تحمل فشار روانی یعنی مقاومت کردن در برابر رویدادها و موقعیت های فشار آور، در واقع گرایی یعنی سنجش هماهنگی بین چیزی که به طور هیجانی تجربه شده و چیزی که به صورت واقعی وجود دارد، در خود شکوفایی یعنی درک ظرفیت های بالقوه ی خود در مسئولیت پذیری یعنی بروز خود به عنوان یک عضو دارای حس همکاری و مؤثر در گروه، در خوش بینی یعنی در زیر کانه نگاه کردن به زندگی و تقویت نگرش های مثبت، حتی در صورت بروز بدبختی و احساسات منفی و خوشبختی، یعنی لذت بردن از خود و دیگران و احساسات مثبت و صریح داشتن دارند.
در تعیین رابطه ی بین سلامت روان و هوش هیجانی، بین هوش هیجانی و سلامت روان در هر سه گروه همبستگی مثبت و معناداری دیده شده است. میانگین هوش هیجانی و سلامت روان در گروه چادری در بالاترین مقدار و در گروه مانتویی مد دار در پایین ترین مقدار قرار دارد، به عبارت دیگر، افراد با پوشش فیزیکی بیشتر، از هوش هیجانی و سلامت روان بالاتری در مقایسه با افراد دیگر برخوردارند. در نهایت، در مورد احساس پوشیدگی می توان گفت: عاملی که میزان این احساس را تعیین می کند آن است که شخص به چه میزان بین پوشش فیزیکی خود و گروه مرجع خود شباهت تشخیص دهد. به هر میزان درجه ی این شباهت توسط شخص بالاتر ارزیابی گردد منجر به احساس رضایت بیشتر و بالعکس خواهد شد. البته تحت شرایطی، با توجه به درجه ی هماهنگی یا ناهماهنگی میان ارزش های اجتماعی و ارزش های شخصی و ارزش های جامعه ای که در آن زیست می کنیم اختلاف وجود دارد، شخص گروه های مرجع خود را در خارج از مرز های جغرافیایی سرزمین خود برمی گزیند. این مسئله در خصوص انتخاب نوع پوشش نیز صادق است. به هر حال، آنچه که ضروری به نظر می رسد توانایی درک، سازگاری و انعطاف پذیری شخص در ارتباط با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی خودی است؛ زیرا در این صورت است که سلامت و تندرستی معنا پیدا می کند.
پی نوشت ها :
۱- Bar-on Emotional Quotient.
۲- George simel.
۳- ر.ک: باقر سارو خانی، جامعه شناسی ارتباطات.
۴- وحیده دهاقین، بررسی ارتباط نوع پوشش با سلامت روان جهت گیری مذهبی، ویژگی های شخصیتی و عملکرد تحصیلی در بین دانشجویان دختر دانشگاه تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبائی و جهاد دانشگاهی.
۵- Yana Mikheeva, Psychology of Clothing.
۶- راحله سموعی، ترجمه و هنجاریابی آزمون هوش هیجانی بار – اُن، ص ۱-۱۰.
۷- Golman.
۸- ر.ک: دانیل گلمن، هوش هیجانی، ترجمه ی نسرین پارسا.
۹- Levinson.
۱۰- Ciarochi & Anderson.
۱۱- Toronto Alexithymia scale. مقیاس نارساخوانی تورنتو.
۱۲- مرتضی باقر نژاد، بررسی جامعه شناسی مدگرایی دانش آموزان پایه های دوم و سوم دبیرستان های پسرانه ی شهر کرمان، پایان نامه ی کارشناسی ارشد.
۱۴- آزمون تعقیبی توکی آزمونی است که در صورت معنادار بودن آزمون تحلیل واریانس، تفاوت بین سطوح متغیرها را نشان می دهد.
منابع
– باقری نژاد، مرتضی، بررسی جامعه شناسی مدگرایی دانش آموزان پایه های دوم و سوم دبیرستان های پسرانه ی شهر کرمان، پایان نامه ی کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ۱۳۸۰.
– دهاقین، وحیده، بررسی ارتباط نوع پوشش با سلامت روان، جهت گیری مذهبی، ویژگی های شخصیتی و عملکرد تحصیلی در بین دانشجویان دختر دانشگاه تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبائی و جهاد دانشگاهی، پایان نامه ی کارشناسی ارشد، مؤسسه ی آموزش عالی جهاد دانشگاهی، ۱۳۸۳.
– ساروخانی، باقر، جامعه شناسی ارتباطات، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۲.
– سموعی، راحله، ترجمه و هنجاریابی آزمون هوش هیجانی بار – اُن، مؤسسه ی تحقیقاتی علوم رفتاری سینا، ۱۳۸۱.
– گلمن، دانیل، هوش هیجانی، ترجمه ی نسرین پارسا، تهران، رشد، ۱۳۸۰.
– Mikheeva; Yana, Psychology Of Clothing, April 26, Article Source: , 2006.
– Veltheim; John, Psychology Of Body (Dorrowed from Naked Beneath your clothing). Vanudist.home.att.net.