بررسی و تحلیل مشکلات و آسیب‌ها۷

بررسي و تحليل مشكلات و آسيب‌ها7

تدبیر ش ۷۱    ضرورت تشخیص نقاط قوّت و ضعف و علاج آنها
هم در عرصه نظری، ما نقاط ضعفی داریم، نقاط قوّتی داریم؛ هم در عرصه‌های کاربردی، نقاط ضعفی داریم، نقاط قوّتی داریم؛ اینها در این جلسات[نشست‌ اندیشه‌های راهبردی] شناخته می‌شود. با بحثی که صاحب‌نظران و مجربان هر رشته‌ای با تکیه بر معلومات و دستاوردهای علمی خود می‌کنند، ما می‌توانیم نقاط قوّت خودمان را تشخیص بدهیم و نقاط ضعف خودمان را هم تشخیص بدهیم و درصدد علاج بربیاییم. بخواهیم آن نقاط رخنه‌پذیر یا نقاط سست را ترمیم کنیم، اصلاح کنیم و ضعف‌ها را برطرف کنیم.
 بـایـد بـدانیم: در حـوزه نظریـه‌پـردازی، کجا جلوییم؟کجا عقبیم؟ یک جـاهـایـی واقعاً مـا جلو هستیم، در یک مواردی هم واقعاً عقبیم. در همین زمینه مسئله زن، این همه منابع و تعالیم اسلامی در دسترس ماست: آیات کریمه قرآن؛ چه آیاتی که مستقیماً به این مسئله ارتباط پیدا می‌کند، و چه آیاتی که با کلیت خود، با عموم و اطلاقِ خود شامل این مورد می‌شود، در اختیار ماست؛ اینها را باید تئوریزه کنیم؛ به شکل نظریه‌ها و مجموعه‌های قابل تشعب، قابل استفاده و قابل استنتاج دربیاوریم و در اختیار همه بگذاریم؛ هم در اختیار خودمان برای برنامه‌ریزی، هم در اختیار مخالفین، هم در اختیـار استـفسـارکننـدگـان؛ … امـروز در دنـیـا استفسارکننـدگـان و سـؤال کننـدگـان از نظـرات جمهوری اسلامی – کـه تجربه سـی ساله‌ای را بـا خود دارد – زیاد شده‌اند. البته شما هم قاعدتاً اطلاع دارید، ما هم از کلانش اطلاع داریم؛ زیاد مـراجعه مـی‌کنند، زیـاد مـی‌پرسند، در موضوعات مختلف زیاد می‌خواهند بدانند، که در جمهوری اسلامی چه چیزی وجود دارد. خب! اینها را باید برای آنها فراهم کرد.۴ ۱۴/۱۰/۹۰  بیانات در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی با موضوع زن و خانوادهاصول اساسی اشتغال بانوان
 از جمله مسائلی که مطرح می‌شود، مسئله اشتغال بانوان است. اشتغال بانوان از جمله چیزهایی است که ما با آن موافقیم. بنده با انواع مشارکت‌های اجتماعی موافقم؛ حالا چه از نوع اشتغال اقتصادی باشد، چه از نوع اشتغالات سیاسی و اجتماعی و فعالیت‌های خیرخواهانه و از این قبیل باشد؛ اینها هم خوب است. زن‌ها نصف جامعه‌اند و خیلی خوب است که اگر ما بتوانیم از این نیمِ جامعه در زمینه این‌گونه مسائل استفاده کنیم؛ منتها دو سه تا اصل را باید ندیده نگرفت: یک اصل این است که این کار اساسی را – کـه کارِ خانـه و خانـواده و همسر و کدبانویی و مادری است – تحت‌الشعاع قرار ندهد. می‌شود هم. به نظرم می‌رسد مواردی داشتیم که خانم‌هایی این‌طور عمل می‌کردند. البته یک قدری به آنها سخت می‌گذرد؛ هم درس خواندند، هم درس دادند، هم خانه‌داری کردند، بچه آوردند، بزرگ کردند، تربیت کردند. پس ما با آن اشتغال و مشارکتی کاملاً موافق هستیم که به این قضیه اصلی ضربـه و صدمـه نـزند؛ چـون این جایگزین ندارد.    شما اگر بچه خودتان را در خانه تربیت نکردید، یا اگر بچه نیاوردید، یا اگر تارهای فوق‌العاده ظریف عواطف او را – که از نخ‌های ابریشم ظریف‌تر است – با سرانگشتان خودتان باز نکردید تا دچار عقده [عاطفی] نشود، هیچ کس دیگر نمی‌تواند این کار را بکند؛ نه پدرش و نه به طریق اولی‌ دیگران؛ فقط کار مادر است. این کارها، کار مادر است؛ اما آن شغلی که شما بیرون دارید، اگر شما نکردید، ده نفر دیگر آنجا ایستاده‌اند و آن کار را انجام خواهند داد. بنابراین اولویت با این کاری است که بدیل ندارد؛ تعیّن با این است. … دومین مسئله، مسئله محرم     و نامحرم است. مسئله محرم و نامحرم در اسلام جدی است. البته بخش عمده‌ای از این قضیه محرم و نامحرم باز برمی‌گردد به خانواده. یعنی چشم پاک و دل بی‌وسوسه و ریب برای هر یک از زوجین موجب می‌شود که محیط خانواده از طرف او تقویت و گرم شود؛ مثل یک کانون گرمابخشی، محیط را گرم می‌کند. اگر آن طرف مقابل هم همین چشم پاک و دل خالی از وسوسه را داشت، طبعاً این دوجانبه خواهد شد و محیط می‌شود محیط کانون خانوادگی گرم و بامحبت. اگر چنانچه نه، چشم خائن، دست خائن، زبان دو وجه، دل بی‌محبت و بـی‌اعتقاد بـه همسر و همسری وجود داشت، ولـو ظاهـرسـازی‌هـایـی هـم بـاشـد، محیـط خـانـواده سرد می‌شود.
 در مقالات دوستان خواندم که همین بیرون رفتن‌ها و همین اشتغالات و اینها موجب می‌شود که گاهی سوءظن‌های بیجا به وجود بیاید. لیکن فرقی نمی‌کند؛ بالاخره اگر سوءظن پیدا شد، چه سوءظن مستند درستی داشته باشد، چه نداشته باشد، اثر خودش را می‌بخشد؛ مثل گلوله‌ای است که از این لوله بیرون می‌آید؛ اگر توی سینه کسی خورد، می‌کُشد؛ چه این شخص عامد باشد، چه اشتباهاً دستش رفته باشد روی ماشه. گلوله فرقی نمی‌گذارد. گلوله نخواهد گفت چون کسی که من را شلیک کرد، عامد نبود، پس من سینه این طرف مقابل را ندرم؛ نه، گلوله می‌درد. این سوءظن کار خودش را می‌کند؛ چه منشأ درستی داشته باشد، چه ناشی از وسواس و مثلاً تصورات و توهماتِ بیجا باشد.۴ ۱۴/۱۰/۹۰  بیانات در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی با موضوع زن و خانواده

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا