بهانه هایی برای بدحجابی!

بهانه هایی برای بدحجابی!

گاهی به برخی از بانوان گفته می‌شود این رفتار یا پوشش شما درست نیست، در جواب می‌گویند:

– دلم می‌خواهد و انسان آزاد است!

– به شما ربطی ندارد.

– مرا که توی قبر شما نمی‌گذارند!

– این آقا مثل برادرم است!

– انسان باید دل و قلبش پاک باشد!

– هروقت همه درست شدند، من هم خودم را درست می‌کنم!

– من وقتی فلان خانم یا آقا را دیدم، اخلاق و رفتارم عوض شد!

– در چند روز جوانی انسان اینچنین است، بعد از این تصمیم به خودسازی می‌گیرم!

– من خودم پدر و مادر، شوهر و سرپرست دارم، آنها خودشان بهتر می‌دانند!

– شوهرم چون چشم چران و آلوده است من هم برای آنکه او را بیازارم مقابله به مثل می‌کنم!

پاسخها

زنی که با وضع تحریک آمیز از خانه خارج می‌شود و نظر صدها مرد نامحرم و جوان هرزه را به سوی خود جلب می‌کند در حقیقت رفتار او ترویج فساد است، نه آزادی.

اگر از جوانان هرزه و بی‌تقوا در جامعه جلوگیری نشود و هر جوانی بگوید من آزادم و دلم می‌خواهد چنین کنم، در این صورت آیا دختران و زنان جرات بیرون آمدن دارند؟ پس این آزادی نیست بلکه سوء استفاده از آزادی است و نیز بی‌توجهی به قانون خداوند سبحان.

کسی که عمل خلافی از او سر می‌زند، وقتی به او تذکر داده شده باشد باید با کمال میل پذیرای آن باشد و حق ندارد به نهی کننده بگوید به شما ربطی ندارد. جامعه اسلامی مانند یک پیکر است. همان‌طوری که اگر یک عضو بدن فاسد و مریض شد، اعضای دیگر بدن آرامش ندارند و در صدد بهبود عضو فاسد بسیج می‌شوند، همچنین در جامعه‌ای اگر فردی از نظر روحی مریض شد، اعضای دیگر بدن آرامش ندارند و درصدد بهبود عضو فاسد بسیج می‌شوند، همچنین در جامعه اگر فردی از نظر روحی مریض شد، افراد دیگر جامعه نباید نسبت به اصلاح او بی‌اعتنا باشند؛ بلکه بسرعت باید به مداوای فرد بیمار بپردازند تا بیماری او به سایر افراد جامعه سرایت نکند.

آری، هیچ یک از ما را در قبر دیگری نمی‌گذارند ولی باید توجه داشت که آلودگی هر فرد بتدریج جامعه را فرا می‌گیرد، و ما برای اینکه به مرض فرد گناهکار دچار نشویم برای نجات خود و فرزندانمان باید با امر به معروف و نهی از منکر جلوی او را بگیریم.

درست است که در جامعه اسلامی، همه با هم خواهر و برادر دینی هستند، ولی مسائل مربوط به محرم و نامحرم باید رعایت شود. زیرا رعایت نکردن آنها، مفاسد و مضرات زیادی به دنبال خواهد آورد.

آنگاه که حضرت یوسف(ع) با آن مقام نبوت، وقتی با یک زن نامحرم وسوسه‌گر روبرو می‌شود، می‌گوید: خدایا، زندان را من بیشتر دوست دارم از آنچه اینها مرا به سوی آن می‌خوانند و اگر نیرنگ آنها را از من بازنگری قلب من به انها متمایل می‌گردد و از جاهلان خواهم برد.

وقتی حضرت یوسف چنین می‌گوید وظیفه ما چیست؟!

رسول خدا(ص) می‌فرماید: وقتی زن جایی نشست و بلند شد، در آن مکان ننشینید تا جای او سرد گردد!

با وجود این سخنان کدام مردی است که با زن نامحرم جز مواردی ضروری برخورد کند و تحت تاثیر قرار نگیرد!

بعلاوه انسان درجوانی بیشتر باید مراقب خود باشد؛ زیرا وقتی سن او بالا می‌رود بسیاری از سخنان را کمتر می‌پذیرد و تاثیر موعظه در او کاهش می‌یابد.

این توجیهات همه بی‌پایه است چنانکه در جهان دیگر نیز هیچ عذر و توجیهی پذیرفته نمی‌شود.

این توجیهات همه بی‌پایه است چنانکه در جهان دیگر نیز هیچ عذر و توجیهی پذیرفته نمی‌شود.

خداوند بزرگ می‌فرماید:

(ولا یوذن لهم فیعتذرون).

در روز قیامت به آنها اجازده داده نمی‌شود تا عذر و بهانه بیاورند.

(الیوم نختم علی افواههم)

روز قیامت ما بر دهانهایشان مهر می‌کوبیم(زیرا باطن و حقیقت مردم آشکار و گویاست).

چگونه زن یا دختری بدحجاب می‌تواند با ناپوشیدگی خود ادعا کند که سرپرست او بهتر می‌داند که چگونه از وی مواظبت کند! رفتار او نشان می‌دهد که سرپرست او یا از وضع دختر و همسرش و… بی‌اطلاع است یا نسبت به مسایل اخلاقی و آثار خطرناک گناه آگاهی ندارد. زیرا سرپرستی تنها در رسیدگی به خوراک و پوشاک فرزند نیست، بلکه ضمن توجه به مادیات و ظواهر باید او را در رسیدن به کمالات معنوی که سعادت دنیا و آخریت او را تضمین می‌کند یاری دهد.

باید توجه داشت فضای جامعه متعلق به عموم مردم است و یک فرد یا چند فرد ناآگاه نمی‌توانند محیط آن را آلوده سازند. از همین رو اسلام به مردم فرموده است که با امربه معروف و نهی از منکر جلوی آلودگی را بگیرند.

تعجب از بانوانی که با بدحجابی خود ادعا می‌کنند به مقابله با شوهر چشم‌چران خود رفته‌اند. آیا اگر شوهر او به طرف باتلاق گناه و جهنم پیش می‌رود، عاقلانه است که زن هم به دنبال او راهی جهنم شود!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا