گاهی در مسیر ازدواج افراد، مشکلاتی به وجود میآید که در برخی مواقع خود فرد در به وجود آمدنش دخیل نیست اما در اغلب موارد دیده میشود که جوانان به دلیل یکسری مشکلات، بهکل قید ازدواج را زده و ناامید میشوند. این مشکلات عبارتاند از:
اعتیاد پدر
اعتیاد پدر به مواد مخدر ازجمله مشکلاتی است که ممکن است ازدواج دختر و پسر خانواده را با مشکل مواجه کند و حتی گاهی برخی افراد به خاطر این مسئله بهطورکلی قید ازدواج را میزنند. اگرچه این مسئله در ازدواج بیتأثیر نیست اما باید این مطلب را در ذهنتان جا بیندازید که مقصر اعتیاد پدرتان شما نیستید. درست است که دید و نگاه جامعه به افراد معتاد و حتی در برخی موارد فرزندان آنها بد است اما این مسئله نباید شما را از ازدواج با یک فرد سالم و پاک محروم کند. به همین منظور به این دسته افراد توصیه میکنیم:
-اعتمادبهنفستان را از دست ندهید و بهجای آنکه ذهنتان را معطوف به این مسئله کنید، روی مهارتها و خصوصیات اخلاقی خودتان کارکنید؛ بهگونهای که دیگران روی شما حساب دیگری باز کنند.
-در صورت فراهم بودن شرایط ترجیحاً با یکی از اقوام خود ازدواج کنید چون اقوام هم مشکل پدر شما را میدانند و هم یک شناخت کلی نسبت به شما دارند.
-اگر مایل به ازدواج فامیلی نیستید، نگران مطرح کردن این مسئله با خواستگار غیر فامیلتان نباشید. فقط از مطرح کردن این مسئله در جلسات ابتدایی خواستگاری اجتناب کرده و قبل از هر چیزی در مورد ویژگیهای جسمانی، روانی، اهداف زندگی و پایبندی به مسائل دینی و اخلاقی خودتان صحبت کنید.
-قبل از آنکه طرف مقابلتان از طریق تحقیقات متوجه اعتیاد پدرتان شود، بهتر است صداقت به خرج دهید و این مسئله را خودتان و یا با کمک مشاور ازدواج با طرف مقابلتان در میان بگذارید.
-چنانچه خواستگاری تنها به دلیل گفتن صداقت و موضوع اعتیاد پدرتان عقبنشینی کند و خصوصیات اخلاقی دیگرتان را کاملاً نادیده بگیرد نهتنها ناراحت نباشید بلکه خوشحال نیز باشید چراکه معلوم نبود اگر با چنین فردی ازدواج میکردید تا ابد به زندگی با شما پایبند میماند.
نقص جسمی و یا مشکل ظاهری
هیچکس نمیتواند حق ازدواج را از افرادی که دارای نقص جسمی هستند و یا ظاهر زیبایی ندارند سلب نماید اما باید قبول کرد که مسیر ازدواج این افراد با افراد سالم و بدون نقص جسمی و ظاهری تفاوتهایی دارد.
فردی که دارای نقص جسمی و ظاهری است، درعینحال که حق ازدواج دارد اما باید به محدودیتهای خود واقف باشد و در مقابل برخوردی واقعبینانه داشته باشد. ما به این افراد توصیه میکنیم:
-تسلیم مشکلتان نشوید و در عین حال احساسی و غیرمنطقی هم برخورد نکنید. انتظار نداشته باشید که باوجود داشتن نقص جسمانی حتماً با فردی سالم ازدواج کنید؛ اگرچه چنین امری محال نیست اما این سطح از انتظارات ممکن است شما را از مسیر ازدواج دور و در درازمدت ناامید کند.
-سعی کنید بر ابعاد شخصیتی و توانمندیهای خودتان بیفزایید تا هم انرژی، نشاط و اعتمادبهنفستان بیشتر شود و هم نقص جسمی و ظاهریتان کمتر دیده شود.
-اگر نقص ظاهری شما بهراحتی قابلتشخیص نیست لزومی ندارد جلسات اول خواستگاری آن را مطرح کنید بلکه میتوانید این مسئله را در جلسات سوم یا چهارم خواستگاری با طرف مقابلتان در میان بگذارید.
وضعیت زندگی
متأسفانه برخی دختران به دلیل ظاهر منزل و یا نامناسب بودن محل زندگی، خواستگارهایشان را رد میکنند و معتقدند عقل مردم به چشمشان است اما آیا این مسئله برای همه خواستگارها مهم است و اولویت اول همه پسران وضعیت ظاهری خانه طرف مقابل است؟ فرض کنید ظاهر زندگیتان خوب بود و از وضع مالی مناسبی برخوردار بودید، آیا حاضر بودید کسی شما را فقط به خاطر ظاهر زندگیتان انتخاب میکرد؟!
ظاهر زندگی دلیل موجه و قانعکنندهای برای رد خواستگار نیست. اگر شما ظاهر زندگیتان را با افرادی بیش از سطح درآمد و توان اقتصادی خانوادهتان مقایسه میکنید و یا خواستگارتان از توان مالی خوبی برخوردار است و به همین دلیل خجالت میکشید تا برای خواستگاری به خانه شما بیایید، بهتر است واقعبین باشید و بهجای آنکه خودتان را از ازدواج محروم کنید اولاً شرایط زندگیتان را با هیچکس مقایسه نکنید. سعی کنید خودتان باشید و کاری کنید تا طرف مقابلتان شما را تنها به خاطر خودتان انتخاب کند نه هیچچیز دیگری ثانیاً ترجیحاً با فردی ازدواج کنید که از لحاظ طبقاتی همسطح شما باشد؛ در غیراینصورت، ممکن است در آینده به دلیل اختلافات طبقاتی مورد سرزنش و تحقیر قرار بگیرید واین مسئله زندگی مشترکتان را تحت تأثیر قرار دهد.
ازدواج نافرجام
برخی افراد به دلیل شکست در ازدواج قبلی یا به هم خوردن نامزدی اعتمادشان را از دست میدهند و یا گمان میکنند آسمان به زمین آمده و موقعیت ازدواج را برای همیشه ازدستدادهاند، به همین دلیل دور ازدواج را یک خط قرمز میکشند اما بهتر است بهجای آنکه خودتان را سرزنش کنید و قید ازدواج را بزنید به این فکر کنید که همه آدمها مثل هم نیستند. شما نباید به خاطر عدم سازگاری با همسر یا نامزد قبلیتان از ازدواج مجدد منصرف شوید بلکه باید با دید بازتری به ازدواج نگاه کرده و عاقلانه تصمیم بگیرید.
دوران نامزدی، دوره شناخت است و بهم خوردن رابطه در این دوران چندان مسئله ساز نیست؛ به همین دلیل هم لازم نیست این مسئله را در جلسه آشنایی مطرح کنید. اجازه دهید در صورت پسندیدن دو طرف، جریان بهم خوردن نامزدیتان را در جلسه دوم خواستگاری با طرف مقابلتان در میان بگذارید. همچنین نیازی ندارد جزئیات به هم خوردن نامزدیتان را مطرح کنید، همینکه توضیح دهید رابطه کی شروع شد و کی تمام شد و دلیل به هم خوردن رابطه چه بوده، کافی است.
اگر رابطهتان پس از ازدواج منجر به شکست شده است، بهتر است واقعبین باشید و سطح انتظاراتتان را نسبت قبل پایین بیاورید. همچنین اگر از همسر سابق خود فرزندی دارید و یا ملزم به پرداخت مهریه هستید، قبل از رفتن زیر یک سقف حتماً درباره آنها با همسر آیندهتان صحبت کنید تا در زندگی مشترک دچار اختلاف نشوید.
مسائل اقتصادی
مشکلات اقتصادی ازجمله مسائلی است که این روزها جوانان زیادی را بر سر دوراهی ازدواج قرار داده است اما باوجود تمام مشکلاتی که پیش روی جوانان است، با کم کردن توقعات و هزینههای بیهوده میتوان راهحلهایی برای شروع یک زندگی مشترک ساده پیدا کرد. علاوه بر این، خداوند در خصوص ازدواج میفرماید :« جوانان بدون همسر را همسر دهید. اگر فقیر باشند، خداوند بافضل و رحمت خود آنان را غنی و بینیاز میکند.» این وعده و تضمین صریح و روشن خداوند است.
اگر در مورد مسائل مالی ازدواج از متأهلها بپرسید به شما خواهند گفت که بارها با چشم خودشان دیدهاند که در گرفتاریها از جایی که فکرش را نمیکردند روزیشان تأمینشده است. بنابراین بهجای چرتکه انداختن و دلهره داشتن، توکل کنید و مطمئن باشید که روزی شما از قبل مقدر شده است.