«تأثیر وضو بر دعا»(۲)

«تأثير وضو بر دعا»(2)

* تأثیر وضو در اجابت دعا

آیت‌الله مجتبی تهرانی در ادامه صحبت خود اظهار داشت: اما برویم سراغ عوامل دیگری که به دعا کمک می‌کنند؛ در روایات صوم و صلاه بود. ما می‌بینیم بعضی از روایات «وضو» را هم مطرح میکنند. البته نماز بیوضو که نماز نیست؛ در همه آن روایات بود که وضو بگیر و نماز بخوان. اما صِرفِ خودِ وضو به صورت مستقل و جدای از نماز هم برای دعا کاربرد و نقش دارد. روایت از امام حسن (علیه السلام) است که حضرت می‌فرمودند: «یَا ابْنَ آدَمَ مَنْ مِثلُکَ وَ قَدْ خَلَّى رَبُّکَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَکَ»، ای فرزند آدم، ای پسر آدم، چه کسی مثل تو است؟ و حال آنکه پروردگارت فاصله میان خودش و تو را برداشته است؛ «مَتَى شِئْتَ أنْ تَدْخُلَ إلَیْهِ تَوَضَّأْتَ وَ قُمْتَ بَیْنَ یَدَیْهِ»، هر وقت خواستی که به حضور او برسی، وضو میگیری و در برابر او میایستی؛ «وَ لَمْ یَجْعَلْ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ حِجَاباً وَ لَا بَوّاباً»؛ بدون اینکه میان خودش و تو دربان یا حاجبی قرار داده باشد؛ «تَشْکُو إلَیْهِ هُمُومَکَ وَ فَاقَتَکَ وَ تَطْلُبُ مِنْهُ حَوَائِجَکَ وَ تَسْتَعِینُهُ عَلَى أُمُورِکَ». میآیی و از گرفتاریها و نیازت به او شکوه میکنی و نیازهایت را از او می‌خواهی و در کارهایت از او کمک می‌جویی.

وی تصریح کرد: این روایت که در باب دعا و استجابت دعا است، وضو را به طور مستقل مطرح میکند. می‌فرماید وضو بگیر و در مقابل خدا بایست و هر چه میخواهد دل تنگت بگو! گرفتاریهایت را بگو! هر چه هست را بگو! آن چیزهایی را هم که میخواهی، همه را به او بگو! هیچ حجابی هم در کار نیست. حضرت فرمود بوّاب و دربانی هم ندارد تا لازم باشد که اجازه بخواهی؛ بلکه راه باز است.

* وجه مشترک نماز و روزه و وضو

وی بیان داشت: من میخواهم آن وجه مشترک بین نماز و روزه و وضو را بگویم که چیست؛ هر سه اینها امور قُربی هستند. نماز اصلاً پیکره‌اش کُرنش است و عبادت است؛ روزه، پیکرهاش پرستش است. وضو هم مربوط به خدا است و آن هم همان است. البته وضو با آن دو تفاوتی دارد که نمیخواهم وارد این مسائل شوم. اما آنچه بین این سه مشترک است، این است که هر سه برای خدا است. نماز را برای خدا میخوانم؛ روزه را برای خدا میگیرم؛ وضو را هم برای خدا می‌گیرم. پس وجه مشترک‌شان «خدا» است. او معبود است و این کارها همه برای او است. اینها همه انسان را به سوی معبودش متوجه میکند. تو که میخواهی دعا کنی و از او چیزی بخواهی، باید توجه تامّ به او داشته باشی. باید کارهایی بکنی که آن کارها تو را متوجه خدا کند. لذا روایات ما برای قبل از دعا کردن، این امور عبادی را مطرح می‌کنند.

* تأثیر «رو به قبله نشستن» در اجابت دعا

آیت‌الله تهرانی افزود: در بعضی از روایات ـ‌گرچه اینها را عامه نقل میکنندـ اینطور دارد که رو به قبله بنشین و دعا کن. در یک روایت دارد: «أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ إِذَا جَاءَ مَکَانًا فِی دَارِ یَعْلَى اسْتَقْبَلَ الْقِبْلَهَ وَدَعَا». این یعلَی شخصی بوده که پیغمبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) به خانه او میرفتند و در جایی رو به قبله مینشستند و بعد شروع میکردند به دعا کردن. در یک روایت دیگر اینطور آمده است که: «رَافِعاً یدَیهِ مُسْتَقْبِلاً القِبْلَی یدْعُوا». یعنی حضرت دستهای‌شان را بلند میکردند و رو به قبله دعا می‌فرمودند. البته در این روایت این‌طور دارد که «إِذَا جَاءَ مَکَانًا فِی دَارِ یَعْلَى»، معلوم میشود آن خانه در مکّه و نزدیک به حرم بوده و حضرت در مکانی می‌نشستند که کعبه را میدیده‌اند و رو به قبله می‌نشستند.

* انتقال از خانه به صاحب‌خانه…

این استاد اخلاق ادامه داد: چه بسا در این روایت یک نکته معرفتی هم باشد و آن این است که خانه را که میدیده، منتقل به صاحب خانه میشده است. زیبایی این روایت در این نکته است. انسان خانه را که میبیند، منتقل به صاحبخانه میشود. اینکه حضرت در آن جای بخصوص خانه و رو به قبله مینشسته، برای همین انتقال از خانه به صاحب‌خانه بوده است. چون می‌خواستند از صاحب این خانه تقاضا کنند. گفتم تمام این امور و آدابی را که ما میبینیم در باب دعا مطرح میشود که قبل از دعا انجام دهید، در همه آن‌ها همین حقیقت نهفته شده و آن توجه تامّ به معبود است؛ منظور اصلی از همه این آداب و شرایط، زمینه‌سازی برای «انقطاع از مخلوق و اتصال به خالق» و توجه تامّ به معبود است. آنچه کارساز است، این است و این آداب و شرایط، چه‌بسا اشاره به همین معنا داشته باشد.

* توسّل به اولیای خدا؛ اکسیر اعظم در دعا

وی در ادامه اظهار داشت: مطلبی که من در گذشته مطرح کردم و الآن فقط تذکری میدهم برای اینکه وارد توسلم شوم، این است که توسل به اولیای خدا، اکسیر اعظم است در باب دعا؛ یعنی نقش سازندگی آن تا این حد مهم است. سال گذشته این بحث را مطرح کردم و گفتم که این توسل به دو نحو هم هست که البته نمیخواهم اینجا تکرار کنم. لذا من جلسه گذشته هم عرض کردم که در وادی اولیای خاصّ خدا چه‌بسا مسأله به گونه دیگری است و دیگر نیازی به این عوامل کمکی نیست. مثلاً ممکن است با یک توجّه ولی‌الله‌الأعظم همه این سیرها، به طور سریع انجام شود؛ چه در بحث مقتضی، چه در بحث به فعلیت رساندن و چه در بحث سرعت اجابت. این حقیقت هست و ما هم این را میبینیم.

* معنای مصباح الهدی و سفینه النجاه

آیت‌الله تهرانی تصریح کرد: یکی از اموری را که من میتوانم به عنوان مثال نقل کنم ـ‌که واقعاً حسین (علیه السلام) در این واقعه غوغا کرده و این حقیقت را عملاً نشان داده است‌ـ ماجرای وهب نصرانی و همسرش است. البته حسین (علیه السلام) در جاهای متعددی همین معنا را نشان داده که چه دستگیریهایی که کرده است. این تعبیری که از پیغمبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) راجع به امام حسین (علیه السلام) وارد شده است، بی‌جهت نیست؛ «إنَّ الحُسَینَ مِصْبَاحُ الهُدَی وَ سَفِینَهُ النَّجَاه».

امام حسین (علیه السلام) هم «ارائه طریق» و هم «ایصال به مطلوب» میکند. پیغمبر هر دو مورد را میگوید. «مصباح الهدی» یعنی چراغی روشنی‌بخش است و راه را از چاه تشخیص میدهد، اما خودت باید بروی. معنای «مصباح الهدی» این است؛ چراغ راهنما است. معنای چراغ راهنما این است که او راه را به تو نشان می‌دهد، اما خودت باید راه بروی. ولی «سفینه النجاه» ایصال به مطلوب است. این همان دستگیری‌هایی است که حسین (علیه السلام) می‌کند. «سفینه النجاه» یعنی قایق نجات است. کار قایق نجات چیست؟ کارش این است که تا می‌بیند کسی دارد غرق می‌شود، دست می‌اندازد و او را از مهلکه بیرون می‌کشد. معنای سفینه نجات همین است. به کسی که در حال غرق شدن است، نمیگوید از آن طرف برو؛ بلکه دستش را میگیرد و نجاتش می‌دهد.

پی‌نوشت‌ها:

۱. بحارالأنوار ۹۱ ۹۶

۲. سوره بقره، آیه ۴۵

۳. الکافی ۲ ۵۰۷

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا