تأثیر متقابل روح و بدن از نظر فلاسفه۱

تأثیر متقابل روح و بدن از نظر فلاسفه1

الف: تأثیر روح بر بدن

۱- حرکت ارادى:
تأثیر روح بر بدن در حرکت ارادى کاملاً محسوس است. هنگامى که روح پس از طى مراحل: ادراک، شوق و عزم بر انجام کار، تصمیم به انجام آن مى گیرد، بدن را به حرکت در مى آورد و به وسیله بدن، در طبیعت و موجودات بى جان و جاندار تصرفاتى انجام مى دهد.
۲- تأثیر نفسانیات و انفعالات در بدن:
بدون شک خلقیات، نفسانیات و انفعالات بر بدن تأثیر مى گذارند. انفعالاتى مانند ترس، غم و شادى، موجب تغییر مزاج، ترشح بزاق و رخدادهاى شادى بخش و یا غمبارى مى شوند. در برخى موارد، ترس و اندوه، مزاج بدنى را به هم مى زند و از طریق تأثیر اعمال نباتى، موجب مرگ و یا ابتلاى به بیماریهاى شدید مى شود. درد و غم در بسیارى از موارد، عمل جذب و هضم غذا را مشکل مى سازند. خشم و غضب، جریان خون را تند و در نحوه تنفس و ضربان قلب و سرخى چهره اثر مى گذارند و بالعکس، ترس، جریان خون را کند مى سازد و در چگونگى تنفس و رنگ چهره تأثیر مى گذارد.
۳- تلاش فکرى و فرسودگى بدن

۴- قدرت روح و درمان بدن

۵- تأثیر اندیشه:
اندیشه ها و تصورات، بدن را تحت تأثیر قرار مى دهند و تغییرات جسمانى، تابع حالات روحى است. اندیشه تصور سقوط از دیوار مرتفع، موجب سرگیجه و سقوط احتمالى مى شود. ابن سینا مى گوید: حالات نفسانى و اندیشه ها بر بدن تأثیر مى گذارد؛ مثلاً درک عظمت الهى و اندیشه در آفرینش خداوندى، جسم را تحت تأثیر قرار مى دهد. شیخ الرئیس همچنین اعتقاد دارد: اگر والدین هنگام عمل زناشویى به چهره اى زیبا توجه داشته باشند، همین توجه ذهنى باعث مى شود که چهره نوزاد، شبیه همان چهره زیباى مورد توجه باشد و نیز اگر آن چهره زشت باشد …
۶- تأثیر روح قوى بر جسم دیگران:
بسیارى از فلاسفه (از جمله ابن سینا و شیخ اشراق) اعتقاد دارند اگر روح قوى باشد، مى تواند بر بدن دیگران تأثیر بگذارد. ابن سینا شواهدى از خواب مصنوعى و تلقین نفسانى را مطرح مى سازد. نکته مهم در یافته هاى او این است که وى عامل تحقق این امور را طبیعت روح مى داند. به عبارت دیگر، عامل پیدایش خواب مصنوعى، سحر، تلقین و چشم زخم، دخالت نیروى فوق طبیعى بیرونى نیست؛ بلکه عامل پیدایش اینگونه امور، خود روح است. شیخ الرئیس علت صدور حوادث غیر عادى و امور خارق العاده اى مانند اخبار از غیب و انجام کارهاى شگفت انگیزى که از توان انسانى عادى خارج است، قدرت روح دانسته است.
شیخ اشراق، قلمرو قدرت روح انسان را بى نهایت مى داند و معتقد است که روح نه تنها مى تواند در جهان هستى تصرف کند، بلکه مى تواند از بدن جدا شده و به حیات خود ادامه دهد. انسان بر اثر قدرت روح مى تواند اجسام بسیار سنگین و خارج از حیطه قدرت معمولى را جابجا کند، چنان که حضرت امیر علیه السلام این کار را انجام داد و فرمود با قدرت معنوى چنین کردم.
انسان، با قدرت روح مى تواند تا مدت مدیدى بدون غذا زندگى کند و علت این امر، این است که وقتى روح انسان به سوى عالم بالا انجذاب پیدا کرد، همه قوا در خدمت آن عالم قرار مى گیرد و «قواى نباتى » معطل مى ماند؛ البته شیخ اشراق در مورد هیپنوتیزم اعتقاد دارد که اساس هیپنوتیزم ضعف نفس کودکان و کسانى است که به خواب مى روند و کسانى که از قدرت هیپنوتیزم بهره مندند، در واقع از ضعف نفوس بهره مى جویند.
* *‌ *

منبع :

مقاله “کیفیت ارتباط ساحتهاى وجود انسان”، نوشته دکتر محمد بهشتى، منابع مقاله: الفاخورى، حنا و خلیل الجر

تاریخ فلسفه در جهان اسلامى

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا