تخیلم را دروغ نپندارید
انگار که کودکم دیوانه شده . با خودش حرف می زنه. به ما نسبت های نادرست می ده . در مورد وسایلی که ندارد اظهار نظر داره. و حتی آنها رابه صورت تخیلی به دیگران نشان می ده .
بازی در کودکان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . بسیاری از والدین می پندارند که بازی تنها با هدف گذراندن وقت برای کودک و ایجاد سر گرمی برای او طرح ریزی می شود. در صورتی که می توان گفت سهم عظیمی از هویت و تجارب کودک در بازی کسب می شود.
کودک در بازی نقش های مختلف را تجربه می کند و خود را در شخصیت های متفاوت با وظایف خاص آن تجسم می کند . حتی در تخیل خود با دوستان خیالی خود ارتباط برقرار می کند و هر گونه وقایع محیطی را در ارتباطات خیالی خود تجربه می کند.
در خیلی اوقات والدین کودک خود را به خاطر ارتباط با تخیلات ، مورد سرزنش قرار داده و به گفته های او در مورد تخیلاتش برچسب دروغ می زنند و سعی بر آن دارند که او را از پرداختن به این تخیلات باز دارند و حال آنکه احترام به تخیلات کودک و همراه شدن با احساسات او به نوعی احترام به شخصیت اوست. کودک در این هم احساسی ها هویت و خود پنداره خود را شکل می دهد و در صورت احساس ارزشمندی تخیلات خود ، در مورد شخصیت و نفس خویش احساس ارزش می کند.
شاید آجرهای بازی خانه سازی یا خانه های عروسکی، ازمد افتاده و قدیمی به نظر بیایند اما به واسطه طبیعت بی ساختار و باز خود، اجازه می دهند تخیل کودک آنها را به هرسو که مایل است به پرواز درآورد. به طوری که یک کارتن خالی ماشین لباسشویی می تواند سفینه فضایی، زیردریایی یا قطار باشد.
لذا بازی برای کودک صرفا سرگرمی نیست . دنیایی از یادگیری ، کسب تجربه، استقلال، ساخت عزت نفس، و زمینه سازی برای گسترش زبان ، و یافتن مهارت های اجتماعی است. در بازی کودک احترام به دیگری ، کنترل خشم ، صبر ، هم احساسی و حتی نمایی از محاسن و معایب نقش های مختلف را می آموزد.
در بیان سیره پیامبر اسلام (ص) آمده است که ایشان با کودکان مانوس می شدند و در بازی آنها شرکت می کردند . ایشان آنچنان متواضع و همساز با کودکان بودند که هر گاه ایشان را می دیدند اجازه عبور به ایشان نمی دادند.
تخیل معمولا از همان زمانی آغاز می شود که کودک شروع به تکلم می کند . مطالعات نشان می دهد که تخیل معمولا در کودکانی بیشتر است که واژگان بیشتری را در ذهن و خزانه لغات قوی تری را دارا هستند . به همین علت می توان گفت کودکانی که زمان بیشتری را مقابل تلویزیون به دیدن کارتون و یا بازی های کامپیوتری و یا پلی استیشن می گذرانند با نوعی بن بست تخیلی روبرو می شوند و در استفاده از قوای خلاق خود ضعیف تر عمل می کنند. از همین رو خلاقیت که نیروی کمکی برای حل مسئله و مسئله گشایی است در دوران بزرگسالی نیز کمتر می تواند این افراد را یاری دهد .
در بسیاری از مواقع کودکان در بازی های خود نقشی را ایفا می کنند که تمایل به بودن در آن نقش را دارند . و به نوعی مکانیسم جبران را پیاده می نمایند. فرض بر داشتن اسباب بازی های مورد علاقه و یا ایفای نقش هایی که با واقعیت وجودی کودک تطابق ندارد از جمله مثال های مکانیسم های جبران در بازی کودکان است .
تفاوت تخیل و دروغ برای والدین خیلی روشن نیست و در بسیاری اوقات والدین فکر می کنند که فرزندشان دروغ می گوید. وقتی به آنها می گوید که “من با خاله رفتم شهر بازی و یه عالمه بازی های خوب داشتم و خیلی به من خوش گذشت ” در حال بازگو کردن خواسته های درونی و خیال پردازی های خویش است و نیازی نیست تا غیر واقعی بودن آن را به کودکمان اخطار دهیم . به گفته دکتر امیری روان پزشک کودکان دروغ گویی هدفمند است و در اغلب اوقات برای رسیدن به یک نیاز یا کسب یک وسیله انجام می شود . لذا تا سنین حدود ۵ سالگی کودکان حتی مهارت دروغ گفتن را هم ندارند و گزارش های آنان بر مبنای ذهنیاتشان شکل گرفته است.
برای تقویت خلاقیت و قدرت تخیل بهتر است که فرزندان خود را با کارهای هنری آشنا کنیم. کار با ابزاری که توانایی ساخت مدل های مختلف وطرح های گوناگون را رقم بزند، خلاقیت را دامنه دار پرورش می دهد . خاک سفال گری،مداد رنگی و بوم یا کاغذ، قطعات آجر سازی در اسباب بازی کودکان، قطعات مگ که موجب می شود تا کودک طرح های خیالی خود را در طرحی واقعی پیاده کند ، همه و همه می تواند خلاقیت را بارور سازد. علاوه بر این نقاشی می تواند با آگاهی دادن به کودکان در مورد احساسات خود و دیگران مهارت های همدلی و ارتباط با افراد را افزایش دهد .
“فهیمه کهتری”