روایات بسیارى که از طرق شیعه و سنى وارد شده که پیغمبر اکرم فرمود: براى خدا نود و نه، یعنى صد منهاى یک اسم است، هر کس آنها را بشمارد داخل بهشت مى شود و همچنین روایات دیگرى که قریب به این مضمون است هیچ یک دلالت بر توقیف ندارد، البته همانطورى که گفتیم این از نظر بحث تفسیرى است، نه بحث فقهى، ممکن است از نظر بحث فقهى و احتیاط در دین جایز نباشد انسان از پیش خود براى خدا اسم بگذارد، زیرا احتیاط اقتضا دارد که در اسم بردن از خدا به همان اسمایى اکتفاء شود که از طریق نقل رسیده باشد، همه این حرفها راجع به اسم گذاردن است، و اما صرف اطلاق، بدون اینکه پاى اسم گذارى در میان بیاید البته اشکالى نداشته و امر در آن آسان است.
روایاتى که مى گویند براى خدا نود و نه اسم است …
در کتاب توحید به سند خود از حضرت رضا از پدران بزرگوارش از على (ع) روایت کرده که فرمود: براى خدا نود و نه اسم است که هر کس خدا را با آنها بخواند دعایش مستجاب مى شود و هر کس آنها را بشمارد داخل بهشت مى گردد (توحید ص ۱۹۵ ط تهران). نظیر این روایت بزودى از طرق ائمه اهل بیت از رسول خدا (ص) خواهد آمد، و مراد از اینکه فرمود: هر کس آنها را بشمارد داخل بهشت مى گردد ایمان به این است که خداى تعالى متصف به جمیع آن صفاتى است که این اسماء دلالت بر آنها دارند، بطورى که درباره اتصاف خداوند به یکى از آنها بى ایمان نباشد. و در الدر المنثور است که بخارى، مسلم، احمد، ترمذى، نسایى، ابن ماجه، ابن خزیمه، ابو عوانه، ابن جریر، ابن ابى حاتم، ابن حیان، طبرانى و ابو عبد اللَّه بن منده در کتاب توحید و ابن مردویه، ابو نعیم و بیهقى در کتاب اسماء و صفات همگى از ابى هریره روایت کرده اند که گفت رسول خدا (ص) فرمود: براى خدا نود و نه اسم، یعنى صد منهاى یک اسم است که هر کس آنها را بشمارد داخل بهشت مى شود. آرى، خدا تک است و تک را دوست مى دارد.
صاحب الدر المنثور این روایت را از ابى نعیم و ابن مردویه از ابى هریره نیز روایت کرده و عبارت آن چنین است: رسول خدا (ص) فرمود: براى خدا صد اسم منهاى یک اسم است، هر کس خدا را به آن اسماء بخواند خداوند دعایش را مستجاب مى کند. و نیز از دارقطنى در کتاب غرائب از ابى هریره روایت کرده و عبارت آن چنین است که رسول خدا (ص) فرمود: خداى تعالى فرموده براى من نود و نه اسم است هر کس آنها را بشمارد داخل بهشت مى شود. و در الدر المنثور است که این روایت را ابى نعیم و ابن مردویه از ابن عباس و ابن عمر نیز نقل کرده و گفته اند که رسول خدا (ص) فرمود: براى خدا نود و نه، یعنى صد منهاى یک اسم است که هر کس آنها را بشمارد داخل بهشت مى شود. و نیز همین روایت را از ابى نعیم از ابن عباس و ابن عمر به این عبارت روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود: براى خدا نود و نه اسم است که هر کس آنها را بشمارد داخل بهشت مى شود و این اسماء در قرآن کریم است.
این روایت معارض است با روایاتى که در باره شمردن اسماء خدا بعدا نقل مى شود، زیرا همه آن روایات مشتمل است بر اسمایى که عین الفاظ آنها در قرآن نیست، مگر اینکه بگوییم مقصود این روایت این است که معانى آن اسماء در قرآن است. و در کتاب توحید به سند خود از امام صادق از پدران بزرگوارش از على (ع) روایت کرده که فرمود رسول خدا (ص) فرمودند: براى خداى تبارک و تعالى نود و نه اسم، یعنى صد منهاى یک اسم است که هر کس آنها را بشمارد داخل بهشت مى شود، و آن اسماء عبارتند از: اللَّه، اله، واحد، احد، صمد، اول، آخر، سمیع، بصیر، قدیر، قاهر، على، اعلى، باقى، بدیع، بارى، اکرم، ظاهر، باطن، حى، حکیم، علیم، حلیم، حفیظ، حق، حسیب، حمید، حفى، رب، رحمان، رحیم، ذارى، رازق، رقیب، رؤوف، رائى، سلام، مؤمن، مهیمن، عزیز، جبار، متکبر، سید، سبوح، شهید، صادق، صانع، ظاهر، عدل، عفو، غفور، غنى، غیاث، فاطر، فرد، فتاح، فالق، قدیم، ملک، قدوس، قوى، قریب، قیوم، قابض، باسط، قاضى الحاجات، مجید، مولى، منان، محیط، مبین، مغیث، مصور، کریم، کبیر، کافى،کاشف الضر، وتر، نور، وهاب، ناصر، واسع، ودود، هادى، وفى، وکیل، وارث، بر، باعث، تواب، جلیل، جواد، خبیر، خالق، خیر الناصرین، دیان، شکور، عظیم، لطیف، شافى.
و در الدر المنثور است که ترمذى و ابن المنذر و ابن حیان و ابن منده و طبرانى و حاکم و ابن مردویه و بیهقى همگى از ابى هریره روایت کرده اند که گفت: رسول خدا (ص) فرمود: براى خدا نود و نه اسم یعنى صد منهاى یک اسم است که هر کس آنها را بشمارد داخل بهشت مى گردد، او تک است و تک را دوست مى دارد و آن اسماء عبارتند از: اللَّه الذى لا اله الا هو، رحمان، رحیم، ملک، قدوس، سلام، مؤمن، مهیمن، عزیز، جبار، متکبر، خالق، بارى، مصور، غفار، قهار، وهاب، رازق، فتاح، علیم، قابض، باسط، خافض، رافع، معز، مذل، سمیع، بصیر، حکم، عدل، لطیف، خبیر، حلیم، عظیم، غفور، شکور، على، کبیر، حفیظ، مقیت، حسیب، جلیل، کریم، رقیب، مجیب، واسع، حکیم، ودود، مجید، باعث، شهید، حق، وکیل، قوى، متین، ولى، حمید، محصى، مبدى، معید، محیى، ممیت، حى، قیوم، واجد، ماجد، واحد، احد، صمد، قادر، مقتدر، مقدم، مؤخر، اول، آخر، ظاهر، باطن، بر، تواب، منتقم، عفو، رؤوف، مالک الملک، ذو الجلال و الاکرام، والى، متعال، مقسط، جامع، غنى، مغنى، مانع، ضار، نافع، نور، هادى، بدیع، باقى، وارث، رشید، صبور.
و نیز در همان کتاب است که ابن ابى الدنیا در کتاب دعا و هر دو طبرانى و ابو الشیخ و حاکم و ابن مردویه و ابو نعیم و بیهقى از ابى هریره روایت کرده اند که گفت: رسول خدا (ص) فرمود براى خدا نود و نه اسم است که هر که آنها را بشمارد داخل بهشت مى شود، از خدا به این اسماء درخواست کن: اللَّه، رحمان، رحیم، اله، رب، ملک، قدوس، سلام، مؤمن، مهیمن، عزیز، جبار، متکبر، خالق، بارى، مصور، حکیم، علیم، سمیع، بصیر، حى، قیوم، واسع، لطیف، خبیر، حنان، منان، بدیع، غفور، ودود، شکور، مجید، مبدى، معید، نور، بادى- و در نقلى به جاى بادى لفظ قائم آمده- اول، آخر، ظاهر، باطن، عفو، غفار، وهاب، فرد- و در نقلى به جاى فرد، قادر آمده- احد، صمد، وکیل، کافى، باقى، مغیث، دائم، متعال، ذو الجلال و الاکرام، مولى، نصیر، حق، مبین، وارث، منیر، باعث، قدیر- و در نقلى به جاى قدیر مجیب آمده- محیى، ممیت، حمید- و در نقلى جمیل- صادق، حفیظ، محیط، کبیر، قریب، رقیب، فتاح، تواب، قدیم، وتر، فاطر، رزاق، علام، على، عظیم، غنى، ملیک، مقتدر، اکرم، رؤوف، مدبر، مالک، قاهر، هادى، شاکر، کریم، رفیع، شهید، واحد، ذو الطول، ذا المعارج، ذو الفضل، خلاق، کفیل، جلیل.