د) اصل امتناع تعطیلی نفوس
براساس نظریه تناسخ نفس، بدن قبلی را رها کرده و به بدن جدیدی ملحق میشود؛ در حالی که میان لحظه مفارقت از بدن قبلی و لحظه اتصال به بدن جدید فاصله ایجاد میشود و در حد فاصل این نقل و انتقال نفس از تدبیر بدن معطل میماند که لازمه آن تعطیلی نفوس است. از نظر فلاسه تعطیلی نفوس محال است؛ زیرا نفس به علت نحوه وجودی خاص آن که تدبیر بدن است، نفس گفته میشود. از اینرو، تناسخ محال است.
دلایل نقلی
در میان آیات و روایات اسلامی مواردی را میتوان یافت که به صراحت دلالت بر رد نظریه تناسخ دارند. چند نمونه از آنها را ذکر میکنیم:
آیات
۱.( حَتّی إِذا جاءَ أحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ
لَعَلّی أعْمَلُ صالِحًا فیما تَرَکْتُ کَلاّ إِنّها کَلِمَهٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُون)؛ خداوند در این آیه میفرماید: .
بسیاری از مفسران در تفسیر این آیه اشاره کردهاند که این آیه در مقام نفی هر گونه بازگشت به دنیا پس از مرگ است. چنانچه مشاهده میشود، این آیه به طور آشکار نظریه تناسخ را نقض میکند؛ زیرا معتقدان به تناسخ معتقد هستند که روح انسانها برای جبران اعمال قبلی خود وارد جسم دیگری در همین عالم میشوند.
2.( یَوْمَ یَأْتی تَأْویلُهُ یَقُولُ الّذینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَیَشْفَعُوا لَنا أوْ نُرَدّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الّذی کُنّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أنْفُسَهُمْ وَ ضَلّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ)؛ خداوند در این آیه میفرماید: .
3. (اللّهُ الّذی خَلَقَکُمْ ثُمّ رَزَقَکُمْ ثُمّ یُمیتُکُمْ ثُمّ یُحْییکُمْ)؛ .
قرآن کریم مکرر به این موضوع اشاره کرده است که انسانها پس از آفرینش نخستین، میمیرند و بعد از مرگ در روز قیامت زنده خواهند شد. اینگونه آیات که در تقابل با نظریه تناسخ است، بازگشت مکرر انسانها در دنیا را رد میکند.
روایات
۱. هشامبن حکم نقل میکند: روزی در محضر امام صادق(ع) نشسته بودیم که زندیقی ﴿کافری﴾ از ایشان پرسید: نظر شما در مورد مکتب کسانی که به بازگشت ارواح عقیده دارند، چیست و این افراد چه دلیلی بر عقیده خود دارند؟
حضرت(ع) در پاسخ فرمودند: .
2. مأمون، خلیفه عباسی، از امام رضا(ع) پرسید: نظر شما در مورد کسانی که قائل به تناسخ ارواح هستند، چیست؟
امام(ع) در پاسخ فرمودند: .
در اینباره میتوان به انبوهی از روایات ائمه: اشاره کرد که به نوعی، از احوالات برزخیان خبر میدهند و زندگان را دعوت به عمل صالح و تهیه توشه و زاد برای سفر بعد از مرگ میکنند. از این گونه روایات نیز که در تضاد با عقیده تناسخ هستند، میتوان دریافت که مرگ، سفری است که بازگشتی در آن وجود ندارد.
بنابر آنچه بیان شد:
نظریه تناسخ که همان انتقال نفس از بدنی به بدن دیگر، در همین عالم مادی است، عقیده بسیار ریشهداری است که از گذشته دور، در اقوام و ملل مشرق زمین وجود داشته است. خاستگاه اصلی این ایده سرزمین هند است که هماکنون نیز جزء عقاید مکاتب ششگانه هندوها میباشد.
تناسخ به طور کلی به دو قسم مَلکوتی و مُلکی تقسیم میشود:
تناسخ ملکوتی، همان ظهور انسانها در عالم برزخ و قیامت با صورتهایی که به واسطه عقاید و نیات خود در دنیا ساخته است، میباشد، که مورد قبول اسلام است و برخی از آیات و روایات دلالت بر این نوع از تناسخ دارد؛ اما تناسخ مُلکی که به این معناست که نفس انسان در همین عالم طبیعی بدن مادی خود را رها کرده و وارد جسم و پیکر مادی دیگری بشود، طبق ادله محکم عقلی باطل است و از نظر آیات و روایات اسلامی به طور کامل مردود میباشد.