این گمان باطلی است که کسی خیال کند اینکه ما کارها را از طریق سبب و مسبب و علت و معلول انجام می دهیم بخاطر عجز ماست و چون خدا قادر مطلق است دیگر علت و معلول برای او مطرح نیست. خیر، در جای خود به اثبات رسیده و نزد حکما مسلم است که قدوسیت و کمال ذات الهی اقتضا می کند که کارها در نظام علت و معلول انجام گیرد و به عبارت واضحتر نظام علت و معلول یعنی نظام فعل خدا و نظام کار خدا. در قرآن مجید آیات زیادی بر این مطلب دلالت دارد که همواره خدای بزرگ از طریق اسباب اوامر خویش را به اجرا درمی آورد، چه اسباب طبیعی مانند نزول باران و روئیدن گیاهان و امثال آنها و چه اسباب غیرطبیعی و ماوراء محسوس مانند ملائکه و جنود غیر مرئی حق تعالی.
در سوره طلاق آیه ۳ خداوند می فرماید: «و من یتوکل علی الله فهو حسبه؛ هر کس به خدا توکل کند، خداوند او را کفایت می کند»، یعنی به هیچ سببی از سبب های ظاهری احتیاجی نیست و سپس می گوید: «ان الله بالغ امره؛ یعنی خداوند فرمان خودش را به نتیجه و به واقعیت می رساند». ولی برای آنکه مردم خیال نکنند حساب علت و معلول و اندازه گیری در کار عالم نیست و احیانا خداوند کاری را بدون رابطه علت و معلول انجام می دهد، بلافاصله می فرماید: «قد جعل الله لکل شیء قدرا»؛ یعنی برای هر چیزی حد و اندازه ای و رابطه ای قرار داده است ولی آن رابطه را تنها خدا می داند.
اینکه هر وقت خدا اراده کند چیزی را انجام می دهد که هیچ یک از اسبابی که بشر می شناسد دخالت ندارد از این جهت است که اینها پوشش ها هستند و اسباب واقعی نیستند و خدا خودش می داند که سبب واقعی چیست.
خداوند هر گاه اراده کند، اشخاصی را به رازهای علت و معلول آشنا می سازد و اگر کسی از ناحیه پروردگار به این رازها آشنا گردید می تواند هر گونه تصرفی در کار عالم بکند بدون آنکه امری بر خلاف نظام علت و معلول انجام داده باشد. این است معنای آنچه که در روایت آمده است که بنده خدا آنقدر به پروردگارش نزدیک می گردد که خدا چشم او می شود که با آن می بیند و گوش او که با آن می شنود و دست او که با آن کار می کند.
* * *
منبع :
آشنایی با قرآن ۱و۲، صفحه ۲۰۸، سطر ۱۳تا۲۲
آشنایی با قرآن ۱و۲، صفحه ۲۱۵ و ۲۱۶، سطر ۴ تا ۸