خانواده، محیط ” احیاء”، ” ترویج” و “عمل” به دین

خانواده، محیط " احیاء"، " ترویج" و "عمل" به دین

دین مبین اسلام یک حقیقتی است که در همه ابعاد وجودی انسان و در همه ساحات فردی و اجتماعی، جریان می یابد. دین به معنای جریان هدایت و سرپرستی انسانهاست.

دین آمده است تا توحید و خدائی شدن را در انسان و تاریخ جاری کند، به طوری که ” اندیشه” “اخلاق” و “رفتار” انسانها، تجلی توحید شود و آنچه در این میان از اهمیت بالاتری برخوردار است، واسطه و طریقی است که بین حقیقت توحید و انسان قرار می گیرد و آن هم چیزی نیست بجز پذیرش ولایت خداوند و سرسپردگی به  آستان هدایت گران الهی”اهل بیت معصومین(علیهم السلام) “؛ که ولایتشان ولایت خداوند است.

کسی که اعتقادات صحیح دارد، در واقع ولایت خدا و اهل بیت را در فکر و اندیشه خود راه داده است، نه ولایت شیطان و تفکرات شیطانی را، و آنگونه که خداوند و اهل بیت رضایت دارند، فکر می کنند.

کسی که اخلاق حسنه و نیکو دارد، قلب، روح و روان خود را تحت سرپرستی و هدایت خداوند و اولیاء الهی قرار داده و  کسی هم که رفتارش، رفتار صالح و درستی است، در واقع اعضاء و جوارح خود را مطیع و تسلیم اهل بیت و خلیفه خداوند قرار داده است و لذا هر چیزی را نگاه نمی کند، هرجایی پا نمی گذارد، هر حرفی را به زبان جاری نمی کند و … .

همانطور که وقتی یک بیمار دارویی را مصرف می کند، در حقیقت دارد به دستور پزشک عمل می نماید و دارویی که مصرف می کند، بدون هدایت و دستور پزشک، هیچ هویت مستقل از خود ندارد.

اولیاء الهی با  ایجاد رابطه ولایت و اطاعت بین خودشان و مومنین، با معین کردن یکسری دستورات و مناسک، برای اندیشه و روان و اعضای انسانها، در تلاشند تا بندگی و توحید را در وجود انسانها و جامعه ساری و جاری نمایند

 و تحقق بخش” وما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون” باشند.

حال برای رسیدن به مقام توحید و حالت بندگی، باید مناسک و وظایف خود را به خوبی بشناسیم و به عبارت دیگر، معروف ها و منکرهای معنوی و مادی خویش را بشناسیم، معروف ها را انجام و از منکرها دوری گزینیم.

خانواده در نگاه اسلام، قالب و ساختاری است که می تواند زمینه ساز انجام معروف ها و ترک منکرها گردد. هیچ محیط دیگری از این جهت، نمی تواند جایگزین خانواده شود.

هیچ مهد دیگری نمی تواند زمینه ساز بیدار شدن فطرت الهی انسان شود. پس باید تلقی خود را از معروف  و منکر و روابط معروفها و منکرها و مراتب و سطوح معروفها و منکرها، اصلاح کنیم.

از آنجا که در این کتاب به معروف ها و منکرهای احکامی بانوان پرداخته شده است، لازم است به دو نکته اساسی و قابل توجه در خصوص معروف ها و منکرها اشاره نمائیم.

نکته اول اینکه معروف ها با یکدیگر رابطه دارند و برخی از آنها نسبت به دیگری از اولویت برخوردار است و لازم است افراد خانواده، نظم بین معروفها را شناخته و رعایت نماید. به طور مثال، نماز اول وقت مستحب است و معروف.

برآورده ساختن حاجات و نیازهای  همسر نیز لازم و معروف است.برای تحکیم بیشتر نظام خانواده، باید ترتیب و اولویت بندی بین معروفها را بشناسیم و به همین ترتیب در موضوع منکرات نیز شناخت  کافی را حاصل نمائیم.

نکته دوم هم درباره نوع برخورد انسانها با معروف ها و منکرهاست، به عبارتی معروف ها و منکرها، دارای مراتب هستند و برخورد افراد خانواده نسبت به معروف ها و منکرها متفاوت می شود

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا