شاید به نظر آید که مفهوم خانواده از مفاهیمی بسیار روشن و همه فهم است به گونه ای که عامه مردم کوچک و بزرگ و با سواد و بی سواد همه آن را می فهمند ومی دانند و نیازی به تعریف ندارد ولی آن قدر ساده هم نیست وقتی به منابع واژه شناسی مراجعه کنیم می بینیم که تعریف گوناگونی از آن شده و صاحب نظران بر اساس تخصص و نیازشان هر کدام تعریفی از خانواده ارائه داده اند برخی خانواده را یک سازمان اجتماعی دانسته بعضی روابط خویشاوندی و همخونی را اساس تشکیل خانواده تلقی کرده اند عده ای دیگر عامل اقتصادی و گروهی نیز عوامل روانی و جنسی را سبب پیدایش آن قلمداد کرده اند به هر صورت همان گونه که از منابع مختلف بر می آید منظور از خانواده در این گفتار مجموعه ای از افرادی است که یکجا در کنار هم زندگی می کنند و معیار همزیستی و همبستگی آنها دو چیز است قرابت یا زوجیت بنابر این خانواده های والدینی تک والدینی یا بدون والدین برادران وخواهرانی که با هم زندگی می کنند مشمول این بحث خواهند بود .
خانواده جایگاه رفیع و بلندی در انظار اندیشمندان جهان داشته و دارد و آن را از جنبه های گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و می دهند هر رشته از علوم انسانی به فراخور نیاز خود به کنکاش و تکاپو در مسائل خانواده پرداخته و گوشه ای از امور مربوط به آن را بررسی کرده است هر چند بررسی همه ابعاد خانواده از دیدگاه های مختلف کاری است بسیارگران و در این مقال نمی گنجد لیکن به برخی از جهات آن در اندیشه های نظریه پردازان علوم انسانی می توان اشاره گذرا داشت .الف) تاریخ تمامی تاریخ نگاران و سیره نویسان بر این باورند که خانواده کهن ترین گروهی است که به اقتضای نیاز طبیعی عاطفی و اجتماعی بشر شکل گرفته و سابقه ای به درازای سابقه زیست بشر بر روی زمین دارد چرا که انسان مدنی الطبع است و ناگزیر باید به لحاظ جهانی در اجتماع زندگی کنند چون خداوند انسان را آفرید و ساختمان بدنی او را به گونه ای شکل داد که ضمن برخورداری از توانایی های گوناگون جسمی و عاطفی همواره احساس نیاز به دیگران در او زنده باشد همین احساس درونی باعث می شود که اجتماعی کوچکی به نام خانواده در عرصه زندگی شکل گیرد و تعدادی از افراد حداقل دو نفر یک جا زندگی نمایند چه اینکه نیازهای جسمی و روانی انسان در محیط خانواده تامین می شود و روح تعاون و همکاری میان اعضای آن در همان محیط به وجود می آید . پس از تشکیل نخستین هسته خانواده در زمین که طبق متون دینی و تاریخی شخصیت آدم و حوا (ع) بنیان گذار آن بوده اند مراحل مختلفی بر نهاد خانواده سپری شده و به موازات تحولات اجتماعی دستخوش تغییر و تحول فراوان گشته است دانش تاریخ عهده دار بررسی ابعاد خانواده و سیر تکاملی آن است که چگونه خانواده بادیه نشین تبدیل به شهر نشین شد یا چه عواملی موجب گردید که خانواده هسته ای جایگزین خانواده سنتی گردد؟ به هر حال سیر تحولات خانواده از موضوعات مهم اطلاعاتی در علم تاریخ است و بدین جهت تاریخ نویسان به بررسی آن می پردازند. ب) جامعه شناسی جامعه شناسان ا ز دیر باز به تجزیه و تحلیل خانواده پرداخته و آن را به عنوان یک نهاد اجتماعی همواره مطمح نظر داشته اند خانواده از منظر جامعه شناسی اساسی ترین نهاد اجتماعی است که در شکل گیری ساختار کلان جامعه و افزایش بهره وری آن نقش بسزا دارد چون بافت اجتماعی به نوعی تحت تاثیر تحولات فرهنگی قرار دارد و هر گونه انحرافی در فضای خانواده ها لزوما در جامعه از خود واکنش نشان می دهد از این جا می توان گفت میان خانواده و جامعه یک رابطه دو سویه برقرار است و هر کدام بر دیگری تاثیر می گذارد. امروزه گرایشی در حوزه جامعه شناسی پدید آمده که ابعاد خانواده و جنبه های مختلف آن را مورد بررسی قرار می دهد این گرایش با مطالعات جامعه شناسانه فرد ریک لوپلی فرانسوی و ویلهم هایرنش ریل آلمانی پدید آمد و سپس با تحقیقات سایر جامعه شناسان مانند دورکیم و مارکس توسعه یافت و تکمیل گردید. از آنجا که خانواده نقش عمده در تربیت نیروی فعال جامعه دارد و می تواند با افزایش بازدهی جامعه به توسعه اقتصادی و اجتماعی کمک کند جامعه شناسان به بررسی مسائل مربوط به آن علاقه مند شده اند رویکرد جامعه شناسی خانواده بر اساس نظریه کارکرد گرایی (لغت) ساختار خانواده نقش های هریک از اعضا روابط میان اعضا جمعیت و شاخص های رشد یا کاهش آن انواع خانواده از نوعی گسترده و هسته ای تاثیرات متقابل جامعه و خانواده و امثال آن را مورد مطالعه قرار می دهد .ج) حقوق دانش حقوق یکی از دانش های علمی _ کاربردی رایج و پر رونق در سراسر دنیا است و به مسائل خانواده توجه جدی نموده و آن را به عنوان یک نهاد مدنی _ حقوقی مورد تحقیق قرار می دهد حقوق دانان قوانین متعددی را به منظور سامان دهی امور خانواده تدوین کرده تا در صورت لزوم مورد اجرا قرار گیرند و احیانا از فرو پاشی نظام خانواده جلوگیری نمایند حقوق هر یک از اعضای خانواده ارث و میراث نکاح و طلاق نفقه اولاد وهمسر از جمله موضوعاتی است که از نظر حقوقی رسیدگی می شود حقوق بیش از دیگر حوزه های علوم انسانی کاربرد دارد وبا زندگی عملی مردم در ارتباط است دادسراهای عمومی و خصوصی و زیر مجموعه های آن از مراکزی هستند که به اجرای عدالت در جامعه می پردازند دادگاه های ویژه دعاوی خانوادگی امروزه از ازدحام بیش تری بر خوردار است و در آن جا قضات متعددی به حل و فصل مسایل خانوادگی مشغول اند در هر کشوری قوه قضائیه با تلاش پیگیر خود مجری قانون در محیط اجتماعی و خانوادگی است بدین ترتیب حقوق خانواده یکی از مهم ترین مباحث مدنی کشور می باشد.د) اقتصاد اقتصاد دانان نیز به نوبه خود مسایل خانواده را از نظر دور نداشته و آن را به عنوان یک واحد تولید ومصرف مورد توجه قرار داده اند خانواده در تقویت بنیه مالی کشور و استوار نگهداشتن آن نقش مهمی ایفا می کند چرا که خانواده نخستین گروه های اقتصادی را تشکیل می دهند و نیروی کار در مزارع و کارگاه ها را آنها تامین می کنند به ویژه خانواده های گسترده و سنتی که اغلب در روستاها زندگی می کنند و تقریبا همه اعضای آن اعم از زن ومرد و کوچک وبزرگ به کار تولید اشتغال دارند نظیر کشاورزی و دامداری تولید توزیع و مصرف از محورهای اصلی در علم اقتصاد است و هر سه محور ارتباط مستقیم با نهاد خانواده دارند بنابر این خانواده از یک سو جایگاه تربیت نیروی فعال کاری است و از سوی دیگر یک واحد مصرف کننده محسوب می شود که می باید درآمد ملی به صورت عادلانه میان خانواده ها تقسیم گردد. از نظر اقتصاد سیاسی دولت عهده دار تامین نیازهای اساسی خانواده هاست و حکومت وظیفه دارد که مسکن و معیشت عمومی مردم را تامین نماید دولت باید شرایطی را به وجود آورد که خانواده ها قدرت خرید کافی داشته باشند بتوانند مایحتاج اولیه خود را بدون هیچ مشکلی فراهم سازند آن چه در این زمینه موثر است توزیع عادلانه امکانات است که می باید با مدیریت درست انجام گیرد چه بسا از مشکلات اقتصادی در اثر سو مدیریت در نظام توزیع کالاهای مصرفی به وجود می آید. امروزه یکی از مباحث عمده اقتصادی در مورد خانواده مساله رشد جمعیت است که اغلب کشورهای جهان به خصوص کشورهای در حال توسعه با آن روبرو هستند و شیوه های مختلفی را برای مهار کردن جمعیت به کار بسته اند از جمله راه هایی که تا حدوی در این زمینه موفق عمل کرده اجرای برنامه های پیش گیری از بارداری بانوان بوده است تبلیغاتی صورت گرفته در این رابطه توجه خانواده ها را به خود جلب نموده و در عمل نیز تاثیر خود را گذشته است دلیل این امر شاید این باشد که کنترل زاد و ولد به خاطر کاستن از تکالیف بارداری و تربیت فرزند با آسایش و رفاه زنان سازگارتر است و به همین جهت مورد استقبال گسترده قرار گرفته است با این وصف آنان می توانند با راحتی و آسایش بیش تر زندگی کنند به هر صورت خانواده به دلایل متعددی چه در مباحث نظری و چه در مباحث علمی مرکز توجه اقتصاد دانان قرار گرفته است . روان شناسی هر چند رویکرد روان شناسی به تجزیه وتحلیل رفتار آدمی می پردازد و سعی دارد ضمن تشخیص رفتارهای نابهنجار علل بروز آنها را شناسایی و به درمان بیمار بپردازد در عین حال خانواده را نیز از زوایای مختلف مورد مطالعه قرار می دهد چرا که خانواده از منظر روان شناختی به منظور حفظ تعادل خود همیشه در دو جنبه درون سازی و بیرون سازی فعال است یعنی در عین سازگاری با تحولات اجتماعی همه اعضای خود را از نظر جسمی و روحی به رشد مطلوب برساند طبیعی است که مسایل رشد به لحاظ کمی و کیفی در روان شناسی بررسی می شود.
رویکرد خانواده درمانی از گرایش های نسبتا جدید در دانش روان شناسی است که از زاویه های مختلف به بررسی مسایل خانواده می پردازد یکی از نظریه های رایج در حوزه خانواده درمانی نظریه سیستمی است این نظریه خانواده را موجودی می داند متشکل از اجزای به هم پیوسته که اولا اعضای آن تابعی است از رفتار سایر اعضای خانواده و ثانیا خانواده مانند هر سیستمی دیگر متمایل به تعادل است اگر عضوی از خانواده دچار نابهنجاری شود باید در ارتباط با سایر اعضای آن درمان گردد چون از این نظر هر عضوی وابسته به محیط خود و دیگر عناصر تشکیل دهنده آن سیستم است بر اساس نظریه سیستمی پیدایش عضو جدید یا کاهش عضو قدیم مستلزم بروز استرس و فشار در اعضای سابق خانواده است این امر ایجاب می کند که خانواده به گونه ای باید جوابگوی تغییرات درونی و بیرونی باشد که خود را با شرایط جدید منطبق سازد به هر حال دانش روان شناسی به بررسی زاویه های مختلف خانواده پرداخته و راهکارهای مناسبی را برای پیش گیری یا درمان رفتارهای نابهنجار ارایه می دهد. و) علوم سیاسی حکما و اندیشمندان بزرگ اعم از مسلمان و غیر مسلمان از روزگاران قدیم سیاست را به دو نوع مدن شهرها وسیاست منزل تقسیم کرده اند بدینسان خانواده و امور مربوط به آن خود در قلمرو علوم سیاسی قرار می گیرد و می بایست مورد توجه نظریه پردازان دانش سیاست قرار گیرد چرا که نهاد خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی و نمونه تمام عیاری است از یک جامعه بزرگ همان طوری که جامعه کلان نیاز به رئیس مدیر و برنامه ریزی دقیق دارد خانواده نیز نیازمند سرپرست و برنامه ریزی است اگر سرپرست در خانواده نباشد اعضای آن دچار تحیر و سر درگمی به هرج و مرج اعضای آن و در نهایت به فروپاشی نظام خانواده منجر خواهد شد چنان که این مساله در سطح جامعه و نظام سیاسی کشور نیز قابل پیش بینی خواهد آمد از این رو خانواده به عنوان یک واحد سیاسی همواره مورد مطالعه کار شناسان مسائل سیاسی بوده و خواهد بود . عامل دیگری که باعث جلب توجه صاحب نظران امور سیاسی به نظام خانواده شده این است که کانون خانواده نقش موثری در تربیت نیروی سیاسی _ اجتماعی دارد اگر نگاهی به گذشته و حال جوامع بیندازیم به روشنی در می یابیم که سیاست مداران به نام تاریخ در محیط خانواده ها پرورش یافته و از همان جا شایستگی های لازم را برای اداره امور جامعه کسب کرده اند همچنین خانواده در حفظ اقتدار ملی و استقلال یک ملت سهمی بسزا دارد تاریخ نشان می دهد که ملت هایی همیشه قوی و پر توان بودند که از نظر خانوادگی بنیاد محکم تری داشته اند در مقابل انحطاط و شکست هر ملتی از زمانی آغاز شده که اصول خانوادگی در ان ملت رو به ضعف رفته است از این جا که فرهیختگان دانش سیاسی همواره نهاد خانواده را به عنوان یک شاخص سلامت و قدرت سیاسی _ اجتماعی جامعه معرفی می کنند و این که هر گونه ضعفی در نظام خانواده بر دوام و بقای حیات ملی تاثیر می گذارد به نظر بسیاری از کارشناسان امر توسعه سیاسی و اقتدار ملی یک کشور تا حدودی وابسته به استحکام نظام خانواده است . امروزه نیز سیاست مداران جهان در تمام دنیا از حیات فرهنگی و اقتصادی خانواده ها به شدت حمایت می کنند این کار به لحاظ سیاسی _ اجتماعی می تواند تحلیل های گوناگونی داشته باشد عمل به وظیفه یکی از نگرش هاست که به این مساله می نگرد بر این اساس تامین نیاز های اساسی و فراهم ساختن و سایل آسایش و رفاهی حق ملت بر دولت است زمام داران سیاسی جامعه بر اساس وظایف دینی و ملی خود باید به احتیاجات مردم بپردازند چون درآمد ملی و سرمایه عمومی کشور در اختیار رهبران جامعه قرار دارد و می بایست صرف معیشت خانواده ها گردد. نگرش دیگر این است که خانواده ها در پیدایش و استمرار قدرت نقش اساسی دارند بدین جهت حمایت کارگزارن سیاسی قرار می گیرند به ویژه هنگام تفویض قدرت و برگزاری انتخاب وعده های بیش تری از ناحیه گروه های سیاسی به مردم داده می شود بدین ترتیب خانواده چه در گذشته و چه در آینده مورد توجه کارشناسان مسایل نظری وعملی دانش سیاسی بوده اند. از علوم تربیتی کار شناسان امور تربیتی بیش از هر چیز به عنوان یک نهاد تربیتی به خانواده می نگرد فضای گرم خانواده مناسب ترین جای پرورش استعدادها و توانایی ها ی نسل جدید است محیطی سرشار از مهر و محبت عواطف و احساسات پاک و کودک از همان روزهای نخست زندگی در اغوش پر مهر پدر و مادر قرار گرفته دری ایثار محبت مروت و وفاداری را فرا می گیرد روحیه تعاون و همکاری و خدمت به مردم در فضای خانواده شکل می گیرد کودک می آموزد که چگونه با دیگران زندگی کند و چگونه در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها شرکت نماید به نظر کارشناسان امور تربیتی کانون خانواده بسان یک مرکز تعلیم و تربیت غیر رسمی اصول و آداب زندگی را از راه غیر مستقیم به فرزندان اریه می دهد به عقیده آنان خانه همواره در کنار مدرسه از عوامل موثر در فرایند تعلیم و تربیت مطرح بوده و کارایی خود را نیز نشان داده است هر اندازه پیوند خانه و مدرسه محکم تر باشد بازدهی تعلیم و تربیت بیش تر خواهد بود تشکیل انجمن های اولیا و مربیان در اغلب مراکز آموزشی به همین منظور انجام می گیرد هر یک از اعضای خانواده به خصوص پدر و مادر در تربیت کودک نقش بسزا دارند که بررسی آن فرصت دیگری مطلبد و در این جا به همین اندازه بسنده می شود . خانواده در غرب خانواده نهادی است شناخته شده و در هر جای دنیا حضور دارد و همه جا هم از قوانین کم و بیش مشابهی پیروی می کند در عین حال در بسیاری از ویژه گی ها از جامعه ای به جامعه دیگر تفاوتهای اساسی دارد چرا که فرهنگ حاکم بر جامعه خواه نا خواه بر خانواده تشکیل شود رنگ و بوی آن جامعه را به خود می گیرد و اعضای آن نیز از آداب و رسوم و سنت های رایج در همان محیط اجتماعی تبعیت می کنند این ادعا زمانی روشن می شود که خانواده در دو جامعه ای که کاملا متفاوت بررسی و نقاط اشتراک و اختلاف آن دو در مورد خانواده از هر جهت برجسته گردد با این وصف خانواده در غرب تفاوت های ریشه ای با نظام خانواده در اسلام دارد چون نگرش اسلام و غرب در مورد خانواده از هر جهت تفاوت دارد.
حقیقت این است که غرب بر اساس اندیشه آزادی مطلق اصول خانواده ها قرار داده است اساس تشکیل خانواده که به منظور ایجاد امنیت خاطر و تامین نیازهای عاطفی روحی و معنوی انسان است دیگر در مغرب زمین معنا و مفهومی ندارد در نگرش غرب هدف از بنیاد خانواده جز رسیدن به اغراض مادی و استفاده های جنسی چیز دیگری نمی تواند باشد نقش اصلی خانواده که تربیت فرزند است بکلی فراموش شده عیاشی و هوس رانی جای گزینی ان شده است همه این نا بسامانی ها ناشی از آزادی بی حد و حصر غرب است که زنان و دختران را از فطرت اولیه شان بدور ساخته و آنها را به ابزار کسب و تجارت تبدیل کرده است اوضاع جاری در کشورهای غربی به گونه ای است که مورد اعتراض همه اندیشمندان فرهیختگان و نویسندگان آن دیار قرار گرفته است آن چه امروزه در غرب می گذرد نشان دهنده این واقعیت است که تمامی مرزها و ارزش های انسانی در آن کشورها شکسته و مشکلات اجتماعی فراوانی ناشی از آن دامنگیر جامعه شده است تا جایی که گردانندگان امور اجتماعی طرفداران آزادی نیز از این وضع به وحشت افتاده و برای حل مشکل به کارشناسان مسائل مربوطه روی آورده اند پیامدهای این نوع آزادی در جوامع غرب بیش از آن چیزی است که بتوان توصیف کرد و این جا تنها به چند مورد از آن اشاره می گردد: ۱. فروپاشی نظام خانواده تحولات اجتماعی ـ فرهنگی مبتنی بر آزادی های نامحدود در غرب به گونه ای است که به تزلزل و فروپاشی نهاد خانواده منتهی گشته است چرا که نظر به آزادی مطلق بهترین راه برای ارضای غریزه جنسی جوانان روش انتخاب دوست و رفیق است بدون تحمل تکالیف ازدواج و خانه داری به صورت رسمی آن چنان چه در جامعه امریکا کسی حق ندارد آزادی جنسی را محدود کند و تحت ضابطه ای بیاورد چون خلاف آزادی محسوب می شود با این وضع دختران و پسران جوان خود را ملزم به تشکیل خانواده نمی بینند. ۲. ابتذال زنان و دختران فرهنگ غرب زنان و دختران جوان را در حدی ابزار برای تجارت و به دست آوردن پول و ثروت پائین آورده و افراد سود جو از آن ها به شیوه های مختلف در این زمینه بهره برداری می کنند رقص در مجالس عمومی آواز خوانی و ظاهر شدن در صحنه های نمایش و فیلم و سینما به صورت عریان بخش از بی عفتی و ابتذال زنان است ۳. خود فروشی و اختطاف در جوامع غربی بسیاری از زنان به خود فروشی تن داده عرض و شرف و ناموس خود را در اختیار اراذل و اوباش قرار می دهند.
این کار در اروپا و امریکا رایج است و هیچ گونه منع قانونی وجود ندارد دلیل اقدام به این عمل هم می تواند اقتصادی باشد چنان چه برخی از زنان در اثر فقر و ناداری و برای به دست آوردن لقمه ای نان خود را می فروشند و هم سیاسی چه اینکه امروز در سیاست غرب یکی از راه های سلطه بر مردم اشاعه فحشا در میان جوانان است تا بدین وسیله مردم را سرگرم نگه داشته خود به حکومت خویش ادامه دهند و همین سیاست را در دنیای اسلام هم می خواهند اجرا کنند . احتطاف زنان و دختران از دیگر پیامدهای فرهنگ غرب است و این امر به گونه ای شیوع پیدا کرده که موجب نگرانی جدی خانواده ها را فراهم ساخته است هر روز افراد بی بند و بار و عیاش با زور و تزویر دختران جوان را سوار ماشین نموده می برند و پس از مدتی در فاصله های بسیار دور از منزل شان رها می کنند زندگی در چنین جامعه ای چگونه ممکن است امنیت ناموسی مهم تر از امنیت مالی و سیاسی است اگر زنان و دختران در کوچه و خیابان از دست برد بیگانگان در امان نباشد چگونه می توان آرامش خانواده ها را تامین کرد ؟ ۴
. شیوع بیماری های مسری شیوع بیماری های مسری و غیر قابل درمان در اغلب کشورهای غربی مانند بیماری ایدز سارس و امثال آن نتیجه آزادی جنسی است اشاعه فحشا و رواج روز افزون فساد در میان مردم سبب بروز بیماری های مقاربتی و سرایت آن ها به دیگران گشته است به قرار برخی از گزارشها حدود ۷۵% زنان و ۵۵% جوانان آلوده در جامعه امریکا مبتلا به بیماری مسری هستند . ۵. افزایش سقط جنین تعداد زیادی از زنان و دختران در عین به کار گیری وسایل جلوگیری از بارداری ناخواسته به صورت غیر قانونی باردار می شوند چنین افرادی از یک سو تحت فشار نزدیکان خود قرار می گیرند و از سوی دیگر با عوارض ناخواسته بارداری مواجه می شوند از این رو برای رهایی از این گونه فشار ها اقدام به سقط جنین می کنند در امریکا فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی برای سقط جنین مراکزی در نظر گرفته شده و یا در بیمارستانها و درمانگاه ها یه صورت رسمی انجام می گیرد طبق برخی از گزارش ها با افزایش میزان سقط جنین در غرب یک سال در امریکا ۵۵% از کل سقط جنین های صورت گرفته مربوط به زنان و ۴۵% آن مربوط به دختران مجرد که هنوز ازدواج نکرده اند بود .
۶. افزایش اولاد زنا با وجود پیشرفت ابزار پیشگیری و درمان در غرب و استفاده زنان از آنها آمار تولید فرزند نامشروع در جوامع غربی کم نیست هر روز از کوچه و خیابان را ه روها کارگاهها ایستگاه های قطار و ماشین کنار سطل آشغال و دم خانه ها نوزادانی پیدا می شوند که بدون پدر ومادر به حال خود رها گشته اند بنابه گزارشی در سال ۱۹۶۱ میلادی در آمریکا تعداد ۴۰۰ هزار کودک سر راهی پیدا شدند که فقط از دختران متولد شده بودند این رقم هر سال رو به افزایش است و هر روز به تعداد فرزندان نامشروع افزوده می شود. ناگفته نماند که آن چه ذکر شد دورنمای اندکی بود از اوضاع خانواده در غرب که جز نام محتوایی از آن باقی نمانده و در حال انحلال کامل بسر می برد روند روبه افزایش جرم و جنایت در غرب مانند سقط جنین و سرقت مهرو محبت را از جامعه زنان سلب و انها را به انسان های به رحم و قسی القلب مبدل ساخته که کوچکترین عاطفه ای در دل ندارند بسی جای شگفتی است که برخی از زنان و دختران در جوامع اسلامی آرزوی آزادی غرب را در سر دارند و می خواهند در مسیر انحطاط و ابتذال مطلق غرب قرار گیرند فرو رفتن در فرهنگ منحط غرب به معنای جدای از همه ارزش های دینی و مذهبی است که نجات از آن بسیار دشوار می نماید . خانواده در اسلام نگرش اسلام به خانواده بر عکس مکاتب و دیدگاه های غیر اسلامی که نگاه تک بعدی به آن دارند بسیار عمیق و همه جانبه است و تمام ابعاد آن را از آغاز تا انتها در همه مراحل مورد توجه قرار داده و در هر مورد دستورات لازم را اریه می دهد نحله های غیر دینی خانواده را از زاویه های خاصی مورد توجه قرار می دهند به ویژه دانش های علمی امروز دانشگاه ها ( چنان که اشارت رفت ) بر اساس نیاز خود به تجزیه و تحلیل خانواده می پردازند و به دیگر ابعاد آن توجه چندانی ندارند غافل از این که خانواده یکی از بنیادی ترین نهادهای اجتماعی در تمامی عرصه های زندگی بشر حضور دارد و می بایست به جوانب گوناگون پرداخت به نظر می رسد این مساله نقدی است بر همه دانش های علمی ای که از آنها نام برده شد .
اما اسلام همان طوری که گفته شد نگاه همه جانبه به نهاد خانواده دارد و آن را از زاویه مختلف به بحث می کشد وقتی به متون اسلامی به خصوص آیات و روایات مراجعه کنیم در همه زمینه ها به دستوراتی بر می خوریم که از جهات مختلف به تحکیم نهاد خانواده پرداخته است قرآن کریم و احادیث اسلامی در مسائل اخلاقی اجتماعی تربیتی روان شناختی اقتصادی خانواده و نظایر آن فراوان سخن گفته اند اگر این مضامن به صورت دقیق و تخصصی استخراج و با یافته های علوم جدید منطبق گردد تحول عظیمی در دانش خانواده به وجود خواهد آمد . آن قدر که اسلام به تحکیم بنیان خانواده اهمیت داده و در دستورات خود گام به گام آن را دنبال نموده مکتب های دیگر به استقرار خانواده بها نداده اند اسلام قبل از همه می خواهد یک فضای عاطفی و محبت آمیزی در محیط خانواده پدید آید و روابط بین اعضای آن بیش از پیش پایدار تر گردد خانواده ای از منظر اسلام خوش بخت است که دوستی و صداقت و وفاداری بر فضای حاکم باشد زیرا با اختلاف بدبینی و خود محوری شیرازه خانواده از هم می پاشد خدای متعال ایجاد محبت و همدلی بین زن و شوهر را از نشانه های خود دانسته می فرماید : و من آیاته آن خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه یکی از نشانه های خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان بیارامید و میان شما و همسران تان مودت و رحمت بر قرار ساخت. بر اساس بینش اسلامی پیوند میان زن و مرد فراتر از یک غریزه شهوت حیوانی منشا فطری و الهی دارد که از سرشت آدمی ناشی می شود دستگاه عظیم خلقت چنان زوجین را بهم علاقه مند ساخته است که حاضرند برای رفاه حال دیگری رنج و زحمت را به جان خود بخرند تا همسرش در آسایش زندگی کند آفریدگار بشر کاری کرده است که خود خواهی و تکروی زوجین در محیط خانواده به خدمت و همکاری تبدیل شود وقتی زن و مرد عقد همسری بستند و قرار گذاشتند که یک عمر با هم زندگی کنند خود به خود عواطف خاص نسبت به یکدیگر پیدا می کنند این گونه روابط عاطفی بین آن دو در تکوین و هم در تشریع مورد نظر پرودگار است و هدف خداوند این است که بین زن و شوهر هر چه بیشتر مهر و محبت بر قرار باشد تا در کنار هم احساس امنیت و آرامش نمایند از این نظر قوی ترین عامل دوام و رشد خانواده عاطفه و محبت اعضای آن به یکدیگر است و همه آنها وظیفه دارند این عامل را تقویت کنند به ویژه مرد خانواده که سرپرستی تمام اعضا را به عهده دارد می باید یک فضای همدلی و همکاری را در محیط خانواده پدید آورد و اگر احیانا نارسایی یا کدورتی بین آنها پدید آمد بلافاصله به چاره و درمان آن بپردازند . به قول شهید مطهری اگر علاقه زن به شوهر از بین رفت خانواده به صورت بیمار نیمه جان در می آید و اگر علاقه شوهر به زن خاموش شد مرگ حیات خانوادگی فر می رسد.
خلاصه و نتیجه گیری آن چه در مورد خانواده و کاربرد آن در رشته های مختلف علمی گفته شد بیانگر اهمیت نهاد خانواده در زندگی فردی و اجتماعی انسان است هر دانشی در علوم دینی و انسانی به نوعی خود را ملزم به بررسی علمی وفنی مسایل خانواده می داند و در حوزه تخصص خود در چارچوب معینی از آن سخن می گوید هم چنین تفاوتی با هم ندارد منتهی هر یک طبق نیاز خود جنبه خاصی از آن را مورد توجه قرار می دهد . از مقایسه نظام خانواده در فرهنگ اسلام و غرب به این نتیجه می شود که بر خلاف ادعاهای دروغین غرب در زمینه آزادی حقوق بشر و امثال آن حقوق خانواده در کشورهای غربی پایمال است و خانواده در اثر مشکلات فراوان فرهنگی و اجتماعی رو به انحلال و نابودی می رود عزت و شرف حیا و عفت همه فدای آزادی بی حد و حصر و بی بند و باریهای روز افزون شده است با این وصف متاسفانه برخی از زنان و مردان مسلمان فریفته زرق و برق ظاهر فرهنگ غرب شده اند و شب و روز تلاش دارند که هر چه زودتر از فرهنگ اروپا و امریکا تقلید کنند غافل از این که تبعیت از فرهنگ غرب به معنای خداحافظی با همه ارزشهای دینی و انسانی یک ملت است خلاصه هر چه عزت و شرافت و خوبی است در فرهنگ ناب اسلام محمدی است که در سایه آن سعادت دنیا و آخرت فرد تامین می شود به خصوص برنامه های تربیتی اسلام جسم و روح آدمی را پرورش می دهد و روحیه تعاون و فاداری و کرامت نفس را در انسان پدید می آورد .
خانواده چیست ؟
- بهمن ۱۹, ۱۳۹۱
- ۰۰:۰۰
- No Comments
- تعداد بازدید 83 نفر
- برچسب ها : اخلاق, اخلاق خانوادگی, حقوق خانواده, خانواده, دانستنيهاي آقایان, دانستنيهاي خانم ها, دانستنی ها, مشاوره, مفهوم, همبستگی, همزیستی, همسران