توجه :
ذکر این مطلب دلیل بر تایید آن توسط سایت نمی باشد .فقط جهت گردآوری مطالب است .
از آن جمعی که در تاریخ ۱۴ مه ۱۹۴۸ بیانیهی استقلال اسراییل را امضا کردند، امروز تنها دو تن زنده ماندهاند: «مایر ویلنر» کمونیست و «زراخ وارهافتیگ» مذهبی- ناسیونالیست. در آن زمان ویلنر عضو دفتر سیاسی حزب کمونیست فلسطین بود.
ویلنر در اکتبر ۱۹۱۸ در خانوادهای یهودی در ویلنا (لهستان) متولد شد. نام اصلی او « برل کوونر» است. کوونر در زمانی که به عنوان کمونیست در فلسطین مبارزهی مخفی میکرد، نام «ویلنر» را -که اقتباسی از نام شهر زادگاهاش است- برای خود برگزید.
برل کوونر در نوجوانی به سازمان چپ صهیونیست «هاشومر هازایر» (پاسدار جوان) در ویلنا پیوست. در سال ۱۹۳۶ اما از آن جریان جدا شد، چرا که فکر میکرد سازمان از کنار مشکلات یهودیان محتاج و تحت فشار بیتفاوت میگذرد. وقتی برل از سازمان درخواست کرد که از یکی از دوستاناش (هیرش گیلک، که بعدا شاعری مشهور شد) در مقابل «کارفرمای استثمارگرش» حمایت به عمل آورد، سازمان درخواست او را رد کرد و اینگونه مسایل را خارج از حوزهی فعالیت خود دانست. برل کم کم به این نتیجه رسید که بین صهیونیسم و سوسیالیسم تضادی پایهای وجود دارد و پس از دو سال مطالعه و تحقیق مستمر، به کمونیسم روی آورد.
در سال ۱۹۳۸ برل برای ادامهی تحصیلاتاش لهستان را ترک گفت. به دلیل عدم آشنایی با زبان انگلیسی، برل نمیتوانست به آمریکا برود و از آنجا که در لهستان در مدرسهی یهودیان زبان عبری را آموخته بود، فلسطین مکان مناسبی برای ادامهی تحصیل او بود. او در دانشگاه عبری اورشلیم تحصیلات خود را در رشتههای فلسفه و تاریخ آغاز کرد و قصد داشت پس از پایان تحصیل به لهستان برگردد. شروع جنگ جهانی دوم اما، زندهگی او را در مسیر دیگری انداخت. کوونر، که اکنون خود را ویلنر مینامید، به حزب کمونیست فلسطین پیوست و پس از مدتی کوتاه در کادر رهبری حزب قرار گرفت.
در سال ۱۹۴۷ که تاسیس اسراییل در پیش بود، حزب کمونیست نیز طرح سازمان ملل را مبنی بر تقسیم فلسطین پذیرفت. ویلنر در اینباره میگوید: «نخست ما خواهان تشکیل یک کشور دو ملیتی یهودی-عرب بودیم. اما وقتی فهمیدیم که این ممکن نیست، موافق راهحل تقسیم فلسطین به دو کشور شدیم: کشوری برای یهودیان و کشوری برای عربها» . از آنجا که حزب کمونیست در شورای پارلمان حضور داشت، از حق امضای بیانیهی استقلال اسراییل برخوردار بود. رهبری حزب، ویلنر را به عنوان نمایندهی خود برگزید.
ویلنر تا به امروز نیز امضای بیانیهی استقلال اسراییل را اقدامی صهیونیستی نمیداند: «تاسیس یک کشور یهودی و یک کشور عرب برای ما به معنای رهایی یهودیان و عربهای فلسطین از یوغ سلطهی بریتانیای کبیر بود. ما میخواستیم از این طریق استقلال و آزادی این دو ملت را تامین کنیم».
ویلنر در کشوری که خود از موسسین آن بود، همواره در اپوزیسیون ماند و به همین علت به یکی از غیرمحبوبترین شخصیتها در اسراییل تبدیل شد. دلایل دیگر عدم محبوبیت ویلنر در بین اسراییلیان، یکی طرفداری حزب کمونیست -که پس از مدتی ویلنر به مقام دبیر اول آن رسید- از سیاستهای شوروی سابق است و دیگر آنکه بخش اعظم رایدهندهگان این حزب را عربهای اسراییلی تشکیل میدهند. ویلنر از عدم محبوبیت خود ناراحت نیست و به اعتقادش روندهای تاریخی بر خط و مشی حزب کمونیست اسراییل صحه گذاشته است. او اما در مقابل اتهام ضد اسراییلی بودن، به شدت واکنش نشان میدهد. در سال ۱۹۴۵، خلاف مواضع شوروی و سایر جریانهای کمونیستی، حزب کمونیست فلسطین بر این اعتقاد بود که یهودیان فلسطین تبدیل به یک خلق مستقل شدهاند و فقط اقلیتی در میان عربها نیستند: «ما همواره بر همکاری همهی نیروهای مترقی در اسراییل تاکید داشتهایم» . در «جبههی دمکراتیک برای آزادی و برابری» ، که از سوی حزب کمونیست شکل گرفته بود، حتا از عضویت و همکاری صهیونیستها نیز استقبال میشد. علاوه بر این، این حزب اسراییلی که از آغاز حق موجودیت اسراییل را به رسمیت میشناخت، توانست با فعالیتهای اجتماعی خود و دفاع قاطعانه از حقوق فلسطینیها بسیاری از شهروندان عرب را به عضویت خود دربیاورد. ویلنر میگوید: «از این رو ما تنها جریانی هستیم که منافع واقعی اسراییل را نمایندهگی کردهایم. این را امروز حتا مخالفین دیروز ما اقرار میکنند» .
خلاصه و ترجمه : آزاده سپهری
(“Hammer, Sichel, Davidstern” , Jüdische Allgemeine Wochenzeitung, Nr. 9, 1998)
Yahood.net