اگر با خودتان روراست باشید، حتما زمانهایی را به خاطر میآورید که به خودتان یا دیگران دروغ گفتهاید. گاهی اوقات به خودتان دروغ میگویید تا کسی را که دوست دارید، آزار ندهید یا حتی وقتی به خودتان دروغ میگویید به نظرتان همان حقیقت میآید. این دروغها میتواند کوچک یا بزرگ باشد. شاید خودتان هم متوجه این دروغها نباشید. برخی جملهها آنقدر تکرار میشود که فکر کردن درباره راست و دروغ آن دیگر ممکن است. گاهی اوقات هم این ذهن آگاه ماست که میخواهد خود را فریب دهد و به همین خاطر به خودش دروغ میگوید. وقتی برخی از این جملهها را بشنوید تازه میفهمید که چقدر این جملهها برایتان آشناست، حالا فقط باید راست و دروغش را تشخیص دهید و دروغها را درست و بهموقع از راستها جدا کنید.«رابطه من با همسرم بدون هیچ تلاشی خوب است»
بسیاری از زوجها زمانی که میخواهند اولویتهای زندگیشان را هماهنگ کنند، رابطه صمیمانهشان را کنار میگذارند. شما باید تصمیم بگیرید این رابطه در زندگی شما مهم است و برایش وقت و انرژی بگذارید. گفتههای شما آنقدر که عملتان مهم است، تاثیر ندارد.نکته: به کارهایی که انجام میدهید، نگاهی بیندازید و مطمئن شوید آنچه لازمه رابطه است انجام دادهاید و به اندازه کافی وقت و انرژی برای رابطهتان گذاشتهاید.
«من روی آنچه در شریک زندگیام ندارم، تمرکز میکنم تا او را تغییر دهم»
مشکل این دروغ آن است که بیش از حد تمرکز میکنید؛ یعنی اگر در مورد آنچه دوست ندارید تمرکز کردهاید، دارید بیش از حد از این موضوع رنج میکشید. کافی است نگاهی به زندگیتان بیندازید. آیا فکر میکنید عشق و صبوری کاتالیزور تغییر است؟نکته: اگر با حرف زدن یا حتی فقط فکر کردن در حال انتقاد از شریکتان هستید، فورا آن را متوقف کنید و به چیزهایی فکر کنید که در مورد شریک زندگیتان دوست دارید، آن وقت میبینید که رابطهتان چقدر بهتر خواهد شد. پذیرش آنچه در مورد همسرتان وجود دارد خوب یا بد زندگی را شیرینتر میکند.«من نباید بگویم چه میخواهم، او خودش باید بداند»
خیلی از افرادی که در رابطه زناشویی قرار دارند، از شریکشان انتظار دارند که یک ذهنخوان واقعی باشد. اگر انتظار دارید او یک روانشناس باشد باید بدانید، اشتباه میکنید و آسیب زیادی به رابطهتان وارد میکنید. اگر میخواهید نیازهایتان برآورده شود باید به دیگران بگویید که از آنها چه چیزی میخواهید. شما همچنین باید طوری به آنها بگویید که بشنوند. گاهی اوقات این جسارت میخواهد اما باید بدانید وقتی واضح آنچه میخواهید را بیان میکنید از خشم و سوءتفاهم جلوگیری میکنید.نکته: چه چیزی میخواهید که طرف مقابلتان بداند؟ تنهایی بیشتر؟ ابراز احساسات بیشتر؟ کمک بیشتر در خانه، گذران وقت با دوستان؟ تنها راهی که میتوانید هر کدام از اینها را به دست آورید این است که آنها را بخواهید.«لازم نیست به او بگویم دوستش دارم، دوست داشتنم از کارهایی که برایش انجام میدهم، قابل درک است.»
یکی از بزرگترین دروغهایی که زوجها به هم میگویند این است که وقتی وارد زندگی مشترک میشوند هرگونه ابراز احساسات را همانجا پشت در میگذارند. هیچ چیز مهمتر از حقیقت نیست. شاید با خودتان فکر کنید که لازم است تشکر کنید اما وقت و انرژی برای گفتن آن نمیگذارید. باید این عادت را پیدا کنید که هر نوع
احساس قدردانی را بروز دهید با انجام مداوم این کار خواهید دید چقدر رابطهتان شادتر خواهد بود.نکته: اگر کسی کاری برای شما انجام داد با دقت توجه کنید و یک کلمه توام با تقدیر و تشکر بیان کنید. این کلمه یا عبارت میتواند چیز سادهای مانند «چقدر لبخندت رو دوست دارم» یا «شام چقدر خوشمزه بود» باشد.«ما هیچ وقت با هم دعوا نمیکنیم.»
هیچ رابطه زناشویی عاری از مسئله نیست اما اگر شما با آدم درستی در ارتباط باشید مشکلات با تلاطم کمتری از شما رد خواهند شد. گفتن این دروغ به خودتان باعث میشود، زمانی که برای اولینبار با همسرتان دچار مشکل میشوید، نتوانید از پس حل آن بربیایید.نکته: رابطه زناشویی یک نوع مسئولیتپذیری دوطرفه به همراه دارد که هر طرف باید تلاش کند، بخش مربوط به خودش را بهبود ببخشد. این نکته را از یاد نبرید که شما با هم قویتر هستید تا هر کدام به صورت تکتک.«همه چیز تقصیر من است»
هیچ وقت بین زوجین، همیشه یک نفر مقصر نیست و معمولا اشتباه از دو طرف اتفاق میافتد اما گناهکار جلوه دادن خودتان، بستری برای شریک زندگیتان فراهم میکند تا هر روز حق به جانبتر از دیروز با شما برخورد کند.نکته: روابط زناشویی و به طور کلی هر نوع رابطهای توأم با عمل و عکسالعمل است بنابراین اگر در مورد هر مشکلی فکر میکنید تقصیرش متوجه شماست، این مسئله را بررسی کنید تا بیخود خودتان را محکوم نکنید.«همسرم مرا کامل میکند»
واقعیت این است که هیچ کس نمیتواند شما را کامل کند در حالی که شما یک آدم کامل برای خودتان هستید. روابط میتواند سطح زندگی ما را بالا ببرد اما نمیتواند آن را بسازد یا حتی از بین ببرد.
نکته: باید بدانید شما به عنوان یک انسان کامل هستید و قرار نیست شما و همسرتان مانند دو نیمهگمشده با هم برخورد کنید که با پیدا کردن هم کامل میشوید. فقط کافی است سطح کیفی زندگیتان را ارتقا دهید. این از شما انسان بهتری میسازد نه کاملتر.«باید از بخشی از خودم مراقبت کنم تا صدمه نبیند»
میتوانید سالها با فردی زیر یک سقف زندگی کنید اما به او اجازه ندهید از دیوارهای حفاظتی شما وارد شود. اگر رابطهای زنده و در حال رشد میخواهید، باید ریسکپذیر باشید.نکته: دیواری را که ساختهاید بررسی کنید. شاید شما با این کار باعث ایجاد تعارض بین خودتان و شریک زندگیتان شدهاید. شاید میترسید خواستهتان را ابراز کنید. بهتر است ریسک کنید و آنچه باعث ترس شما شده به شریک زندگیتان بگویید.«او مرا دوست دارد بنابراین من میتوانم هرطور میخواهم رفتار کنم»
خیلی اوقات افراد در روابطشان با شریک زندگیشان خیلی بدتر از آشنایان یا حتی غریبهها رفتار میکنند. آنها خیال میکنند چون همسرشان دوستشان دارد آنها مجوز هر نوع رفتاری را خواهند داشت. این دقیقا خلاف چیزی است که برای زنده نگهداشتن عشق به آن نیاز دارید.نکته: این هفته یک کار خوب برای همسرتان انجام دهید بدون آنکه انتظار داشته باشید، چیزی دریافت کنید.
«روش من درست است و روش او غلط»
این امکان که نظر یا روش فرد دیگر در انجام کاری به همان اندازه درست باشد که روش شما، اصلا دور از ذهن نیست. تنها چون راه آنها متفاوت است به این معنا نیست که اشتباه میکنند. اگر مدام قضاوت کنید دیوار دفاعی سختی دورتان ساختهاید که فرصت ابراز عشق را از یکدیگر میگیرید.نکته: کسی را انتخاب کنید که به نظر میرسد همیشه دکمه عصبانیت یا قضاوت را در شما روشن میکند. در طول مکالمه فقط به این فرد گوش کنید بدون قضاوت، نه چیزی بگویید و نه چیزی به ذهنتان بیاورید، خب چه کشف میکنید؟